رازهای قوررباغه سحرآمیز
افکار گروه اقتصادی:

قورباغه یا سوسک(Beetle)؛ در ایران برخی مردم ترجیح می دهند کلمه بیتل را برای این خودرو استفاده کنند و نام قورباقه را نوعی بی احترامی به آن به حساب می آورند! اما وجود چهار گلگیر برجسته، چراغ های جلوی گرد و بزرگ والبته اتاق ایرودینامیک آنرا به قورباقه شبیه کرده ونه سوسک. اما این قورباغه محبوب چگونه شکل گرفت؟

" فردیناند پورشه " در سال ۱۸۷۵به دنیا آمد. او که به امور صنعتی علاقه زیادی داشت در یک کارخانه صنعتی مشغول به کار شد. وی سپس به کارخانه Astro - Daimler پیوست که سازنده اتوموبیل های مرسدس بود. این مرحله را می توان آغاز شکوفایی استعداد او در زمینه طراحی خودرو به حساب آورد و در آنجا برخی از موفق ترین اتوموبیل های مسابقه ای را ساخت. از جمله مهمترین مدل های مرسدس که طراحی او را داشتند مدل هایSSk وType - ۸۰ بودند.

اما مرسدس به دنبال ساخت اتومبیل های لوکس واشرافی بود و این در حالی است که " فردیناند پورشه " در آرزوی طراحی خودروهای کوچک بود و همین مسئله باعثخروج او از کارخانه در سال ۱۹۳۱شد. وی سپس به کارخانه موتورسیکلت سازی زونداپ پیوست و بلافاصله کار روی خودروی موتورعقب که دارای یک موتور شعاعی بود را آغاز کرد. ولی این پروژه به دلیل پیچیگی زیاد متوقف شد و " فردیناند " نیز به شرکت NSU رفت و کار را روی پروژه ای به نام Type - ۳۲ آغاز کرد. البته پس از مدتی این پروژه به دلیل ترس از رقیب ایتالیایی خود فیات در این کلاس، مختومه اعلام شد.

هنگامیکه " هیتلر " در۱۹۳۳به مقام صدر اعظمی آلمان انتخاب شد و در نمایشگاه اتومبیل برلین ۱۹۳۴حمایت خود را از ساخت اتومبیل همگانی اعلام کرد " فردیناند پورشه " دریافت که آرزویی که سالها انتظارش را کشیده در آستانه برآورده شدن است. پس از آن ترتیب ملاقاتی با " هیتلر " برای او فراهم شد و در آن دیدار، او ایده های ذهنی خود را برای یک اتومبیل کوچک برای عموم مردم مطرح کرد. البته خود هیتلر نیز که از شیفتگان صنعت خودرو بود، ایده هایی داشت که آنها را در قالب یک طرح اولیه وخام به پورشه داد. پس از آن همه چیز به سرعت پیش رفت و در سال۱۹۳۸ پروتو تایپ ها آماده شد.

دراین زمان بود که کلنگ احداثکارخانه در شهر Kdf - Stadt که امروزه ولفسبورگ نامیده می شود نیز زده شد. هیتلر اتومبیل نوظهور آلمان نازی را افتخار خود می دانست و آن را Kdf - Wagen نامید. البته فردیناند از این نامگذاری راضی نبود ونام فولکس واگن(اتومبیل عامه) را برای آن ترجیح می داد.

پورشه در سال ۱۹۳۸به مناسبت تولد هیتلر یک هدیه اختصاصی برای وی در نظر گرفت. یک فولکس واگن کروکی که جزء اولین کروکهای تولید شده بود. پس از آن امکان فروش اقساطی این خودرو هم فراهم آمد و هر آلمانی می توانست با پرداخت هفته ای ۵ رایش مارک اقدام به خرید آن کند.

چندی بعد آلمان به لهستان حمله کرد و عملا تولید این خودرو متوقف گردید. با شروع جنگ جهانی دوم کارخانه طبق دستور دولت نازی موظف شد که اقدام به ایجاد تغییراتی روی فولکس واگن وتبدیل آن به خودرویی نظامی کند. دستور داده شد که وزن کل خودرو با چهار سرباز نباید از ۹۵۰کیلوگرم بیشتر باشد. البته ارتش نازی دستور انجام اصلاحاتی را داد که شامل پایین آوردن حداقل سرعت از ۸ کیلومتر به ۴ کیلومتر در ساعت، برای انجام رژه به همراه افراد پیاده نظام و برخی اصلاحات دیگر بود که او آنها را به انجام رساند و مدل نهایی با نام تیپ۸۲ در سال ۱۹۴۰آماده تولید انبوه بود.

تا پایان جنگ بیش از ۵۰هزار دستگاه از این خودرو تولید شد. اما محصول نظامی دیگری که بر اساس قورباقه دوست داشتنی شکل گرفت، تیپ۱۶۶ بود که در اصل به صوررت یک خودروی دوزیست آبی خاکی طراحی شد. ازاین خودرو نیز به تعداد ۱۵هزار دستگاه ساخته شد. در طول جنگ تنها ۶۳۰ دستگاه فولکس معمولی و۱۳دستگاه مدل کروکی سواری تولید شدند.

در می ۱۹۴۵ از کشور آلمان ویرانه ای برجای مانده بود و هیچ کس حتی تصور آن را نمی کرد که اتومبیل فولکس واگن بتواند به سمبل پیشرفت صنایع آلمان غربی تبدیل شود. نیروهای انگلیسی پس از فتح آلمان به کارخانه فولکس دست یافتند و در آنجا با تجهیزات پیشرفته تولید و تعداد زیادی خودرو نیمه کاره مواجه شدند. با توجه به آسیب های زیادی که صنایع خودروسازی انگلستان در طول جنگ متحمل شده بود و از سوی دیگر نیاز بازار انگلستان به اتومبیل، دولت آن کشور دستور ساخت تعدادی فولکس واگن را صادر کرد. این زمان را باید آغاز هجوم فولکس واگن به کل جهان و همه گیر شدن آن دانست.