به گزارش افکارنیوز به نقل از پارس دبیر کل اسبق سازمان بورس در حالی این موضع خود را بیان میکند که احمدینژاد در ماههای پایانی دولت دهم، به کسانیکه سهام عدالت دریافت کردهاند، توصیه کرد که آن را به فروش نرسانند و این یعنی شکست دولت در حوزه خصوصی سازی و واگذاری سهام عدالت، طرحی که در ابتدای این دولت از آن به عنوان نماد خصوصی سازی و توزیع عادلانه ثروت و بهره وری یاد میشد؟!
دکتر حسین عبده تبریزی، به طور شفاف همه زوایای طرح سهام عدالت و سرنوشت خصوصی سازی و آینده آن در بورس با توجه به نوسان نرخ ارز بیان میکند.
گفت و شنود ما با او در ذیل میآید:
آقای دکتر، ارزیابی شما از کارنامه دولتهای نهم و دهم در مورد خصوصیسازی و این نوع واگذاریها از جمله سهام عدالت چیست؟
در مورد خصوصیسازی، هیچ اقتصاددان ایرانی واگذاریهای سهام عدالت را خصوصیسازی تلقی نکرد.
همه معتقد بودند عنصر اصلی خصوصیسازی، بهرهوری است و آنچه دولت دنبال میکند، بیشتر هدف توزیعی دارد؛ مسیر سختتر این است که بهرهوری را بالا ببریم و از محل خلق ارزشها و ثروت، توزیع را انجام دهیم.
به نظر من به هر شکلی که داراییها از دسترس دولتها دور شود، حتی اگر به نهادهای شبهدولتی واگذار شود، باز هم قدمی به جلو است.
در مورد نفت هم همین فکر را میکنم. اگر عواید نفت بین مردم توزیع شود و دولت مثلا ۴۰درصد آن را مالیات بگیرد، باز هم بهتر از وضعیت امروز خواهد بود.
در مورد برنامههای اقتصادی دولت باید گفت بعضی مواقع انسجام لازم در برخی برنامهها دیده نمیشود.
در مورد همین برنامه پرداخت یارانههای نقدی، اقتصاددانان زیادی پیشبینی کردند که درست نتیجه نخواهد داد؛ امروز کار به جایی رسیده که قیمت بنزین ۷۰۰تومان را حتی نمیتوانند ۷۵۰تومان کنند، در حالی که هدف چیزی دیگر بوده است. وقتی خط مشیها را بررسی میکنیم درمییابیم که همه حرکتها مقطعی بوده است و در آن کنشهای مقطعی هم هدف توزیع پول دنبال شده است. اما بهدلایل مختلف و از جمله بهدلیل تورم، این اقدامات موفقیتآمیز نبوده است.
امروز اگر از آقای احمدینژاد بپرسید موفقترین برنامه اقتصادی شما چه بوده، احتمالاً به مسکن مهر اشاره خواهند کرد. اما در مسکن مهر چه اتفاقی افتاد؟ تعدادی واحدهای مسکونی با کارفرمایی دولت ساخته شد. با این کار دولت نظام بازار مسکن را بر هم زد. آن دسته از فعالان این بازار که زمین مجانی، عوارض رایگان و وام چهار درصدی نداشتند، در این بازار مشکل پیدا کردند. اینکه در بازاری تمام منابع بانک مسکن به آن سمت برود، با مبانی کارایی اقتصاد منطبق نیست.
از دید اقتصاد ملی روشن است که دولت ارزانتر از بخش خصوصی نمیتواند کار کند. در جانماییها، شیوه ساختوسازها و… بعضا اشتباه خواهد کرد. مسکن مهر حتی نتوانسته برای مسکن ارزان قیمت رقیبی جدی باشد. اگر هنگامی که آقای احمدینژاد اقتصاددانان را به مشورت دعوت کرد، هدفش از تشکیل آن جلسه واقعا گوشکردن به توصیههای اقتصاددانان بود، اگر بهطور کامل به آن صحبتها عمل کرده بود، مسلماً وضعیت اقتصاد امروز اینگونه نبود.
اما آقای احمدینژاد معتقدند که درطی ۷سال گذشته، بسیاری از موضع گیریهای اقتصادی، منشأ سیاسی داشتهاند و از زوایای جناحی خود، اقتصاد و یا به عبارتی بهتر دولت را نقد کرده اند؟
نه، اینگونه نیست. من به آن جلسه اشاره میکنم، خیلی از افرادی که در آن جلسه حضور داشتند، افراد سیاسی نبودند.
موضوعی که بسیاری از اقتصاددانان به آن اذعان دارند، این است که خصوصی سازی مترادف با بهر ه وری است، آیا به نظر شما در این حوزه دو دولت احمدینژاد موفق عمل کردهاند و اصولا روش خصوصی سازی طی ۷سال گذشته منطقی بوده است؟
میتوانم بگویم، بهطور مطلوب، خصوصی سازی که باید به بهرهوری که هدف اصلی آن خلق ارزش است، نینجامید. وقتی بهرهوری اتفاق نیفتد و فقط قیمت رشد کند، حاصل این توهم پولی است و اتفاق دیگری نیفتاده است.
برای مثال، خانهای که سال قبل ۱۰۰میلیون تومان ارزش داشته، امسال به دلیل تورم ۱۵۰میلیون تومان شده؛ چیزی خلق نشده است.
اما شما قبول دارید که دولت بخشی از دارییهای خود را در قالب رد دیون واگذار کرده است واین امر باعثکاهش حجم دولت شده است؟
بله، با این حال، حرکت خوبی بوده که دولت بخشی از داراییها را ولو به صورت واگذاری به شبهدولتیها از خود جدا کرد و حجم عظیمی از بدهیهای خود را بابت رد دیون پرداخت. اما در نگاه کلیتر، فکر میکنم خصوصیسازیها موجب ترغیب بخش خصوصی نشده است.
اتفاقاً در این شرایط، اقتصاددانان بیش از گذشته معتقد شدند که بخش خصوصی در ایران بیشتر به رابطه و وابستگی به دولت عادت کرده و عنصر مدیریت را کنار گذاشته است. امروز عناصر تشکیلدهنده بهرهوری ضعیفتر از گذشته شده و خصوصیسازیها بیشتر بهسمت نهادهای شبهدولتی رفته است.
آقای دکتر، به نکته ارزشمندی اشاره داشتید و آن هم عدم ترغیب بخش خصوصی واقعی، و این همان پاشنه آشیل واگذاری سهام عدالت و تضیعف بخش غیر دولتی به معنای واقعی در بورس بود، ارزیابی جنابعالی چیست؟
به گمان من، در بورس دو اتفاق نیفتاد: اول ارتباط بخش خصوصی واقعی با بورس قطع شد و هیچ تمایلی هم برای حضور آنها دیده نمیشود. البته همه این هم بهدلیل عملکرد بورس نیست، بلکه بخش خصوصی برای شفافکردن خود نگران است. دیگر اینکه بورس نتوانست خانوارها را برای سرمایهگذاری جذب کند و کدهای سرمایهگذاری زیادی فعال نشد.
آقای دکتر بهنظر شما آیا هدف اصلی تحقق عدالت از طریق سهام عدالت اجرایی شد؟
به نظر من بیشتر هدف سیاسی آن دنبال شد و خصوصیسازی باعثکاهش قدرت دولت بر بنگاههای واگذارشده نشد. مثلاً، در سطح شوراها میبینید که در هشت سال گذشته، وظیفه جدیدی به آنها اضافه نشده است، در حالی که دولت میتوانست بخشی از وظیفه تصدی خود را به شوراها واگذار کرده و خود را سبک کند. در خصوصیسازی هم میبینید که هرجا نقدینگی بوده، دولت تمایل بیشتری داشته خود به آن سمت برود.
البته دولت در حوزه ارز نیز دخالت مستقیم داشته و در تلاش بوده که در طی ۲سال گذشته به نوعی آن را ارزان نفروشد، درست است؟
دقیقا همین گونه است، برخورد دولت با موضوع ارز هم همین است: این اواخر تلقی دولت این شده که کالایی بهنام ارز دارد که نباید آن را ارزان بفروشد. بنابراین،. نتیجه این کار در حوزه خصوصیسازی آن است که دولت برای توزیع ثروت و پول بین مردم، سهامی توزیع کرده و در عین حال هم علاقهمند است مدیریت آن سهام را در اختیار داشته باشد.
اگر ارز از قیمت امروز هم فاصله بگیرد و شکاف قیمتی آن در بازار افزایش یابد چه تأثیری بر بورس خواهد گذاشت؟
به هرحال تصمیم دولت برای افزایش نرخ ارز تا حد زیادی به دامنه تحریمها مربوط است.
اگر دولت امروز تصنعی وارد بازار شود و نرخ را مثلا به دو هزار یا دو هزار و ۵۰۰تومان کاهش دهد، اقدام درستی انجام نداده است. اگر سازوکار بازار این کار را بکند، خوب است، اما اگر دولت وارد عمل شود، کار درستی نیست. بنابراین، اینکه شما میگویید نرخ چه باید بشود، فکر میکنم نرخ جاری واقعی است و حباب قیمتی هم ندارد.
آقای دکتر، رئیس جمهور معتقد هستند که نرخ فعلی ارز واقعی نیست و بر عکس گفتههای شما بر کاهش نرخ ارز و افزایش قیمت حاملهای انرژی برای رشد منابع نقدینگی یارانه تأکید دارد؟
به نفع اقتصاد ایران نیست که دولت، نرخ را تصنعی پایین بیاورد. بدیهی است اگر درآمد ارزی دولت کمتر شود و دولت پول نداشته باشد نرخ ارز ممکن است باز هم بالاتر برود و طبعا این بالارفتن بر بورس هم اثر خواهد گذاشت.
البته بازار عاقلانه سهام بسیاری از شرکتها را رها کرده و معاملات روی چند شرکت که سهام آنها با نرخ ارز حرکت میکند، متمرکز شده است. بسیاری از صنایع کلا فراموش شدهاند. بازار میفهمد فولاد و مس با قیمت جهانی حرکت میکند، بنابراین، بهسمت شرکتهای بزرگ و عمدتاً صادراتی رفته است.
شناسه خبر:
۱۸۸۶۴۰
کارنامه خصوصی سازی در دولتهای نهم و دهم
حسین عبده تبریزی دبیر کل سابق سازمان بورس اوراق بهادار، با بیان مطلب فوق، ضمن اظهار نظر صریح در خصوص شکست دولت در حوزه خصوصی سازی، معتقد است که اصل خصوصی سازی با خارج ساختن دولت از داراییها، شکل می گیرد.
۰