«دعانویس» به فردی گفته میشود که مردم در مواجهه با چالشهای زندگی به او رجوع میکنند تا با دریافت اذکار و اوراد، مشکلات خود را حل کنند.
این اذکار و اوراد معمولاً بهصورت مکتوب روی برگههایی نوشته میشود و به مراجعهکننده داده میشود تا آنها را با آداب خاصی در مکانهای مشخص قرار دهد و اثرات آنها را مشاهده کند.
این مسأله چندین سوال را بهوجود میآورد:
.در فرهنگ دینی ما، مفهوم «دعا» چیست؟
.آیا دعانویسی در فرهنگ اسلامی ما صحیح است؟
.آیا این افراد واقعاً دعانویس هستند؟
.آیا اورادی که بر روی برگه نوشته و دستور میدهند باز نشود، دعا محسوب میشود؟
.آیا آنها از «طلسم» به جای «دعا» استفاده میکنند؟
مفهوم دعا
برای پاسخ به این سوالات، ابتدا باید بدانیم دعا به چه معنی است. دعا در اصطلاح دینی به معنای صدا زدن خداوند است. میتوانیم معنای دعا را در آیه ۱۸۶ سوره بقره بیابیم: «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ…»، به این معنا که «وقتی بندگان من از تو درباره من سوال کنند، بگو: من نزدیکم و دعا کننده را به هنگامی که مرا میخواند، پاسخ میدهم.» بنابراین، وقتی انسان به خدا توجه و از او درخواست میکند، این عمل دعا نامیده میشود.
همچنین، گاهی پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهمالسلام دعاهایی را به شیعیان یاد میدهند که میتواند وسیلهای برای درخواست حاجات از خداوند باشد؛ مثل دعای کمیل، دعای ندبه، ادعیه صحیفه سجادیه، دعاهای تعقیبات نماز و صدها ادعیهی دیگر که در کتابهای ادعیه موجود است.
دعاهایی که از معصومین صادر میشود، دعای «مأثور» میگویند که از کلمه «اثر» گرفته شده است و به معناست که این دعا، «اثر» امام معصوم است.
دعانویسی در سیره
ماهیت دعانویسی در سیره پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و اهل بیت، صحیح و مورد تأکید است. گاهی در نسخههایی که به مردم میدادند، تأکید میکردند که این دعا را روی برگهای با گلاب و زعفران بنویسند و سپس آب آن را بنوشند.
منتها تفاوتش این است که نسخه از جانب امام معصوم بود؛ امامی که متصل به علم وحی است. حتی شیعیان جواز نداشتند به مردم نسخه دهند و بلکه یاران با وفای ایشان این کار را بدعت میدانستند و مردم را به امامان ارجاع میدادند.
آیا این افراد واقعاً دعانویس هستند؟
با این مقدمه، این افرادی که خود را دعانویس معرفی میکنند، دعانویس نیستند بلکه از روشهای دیگری مثل سحر و طلسم برای پیشبرد اهداف شوم خود بهره میگیرند. آنها با بهرهگیری از علوم غریبه و یا استفاده از کتابهای قدیمی در حوزه سحر و طلسم، به جای دعا، طلسم مینویسند.
وقتی نگاهی به برگههای آنها میاندازیم، این حقیقت را متوجه میشویم که هیچ شباهتی به دعا ندارد بلکه از اذکار خاص و عبرانی استفاده شده است.
آیا اهل بیت نسخهای برای جدایی همسران ارائه دادهاند که ما اجازه میدهیم به طلسمنویسان مراجعه کرده و در زندگی آنها مداخله کنیم؟ این مسئله ریشه در تاریخ گذشتگان نیز دارد. خداوند در قرآن به یکی از کارهای اجنه و شیاطین در ملک سلیمان اشاره میکند: «فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُمْ بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ…».
این آیه نشان میدهد که مردم از آن دو فرشته سحر میآموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی میانداختند، در حالی که توان آسیب رساندن به کسی جز با اذن خدا را نداشتند و همواره چیزی میآموختند که به آنان زیان میرسانید و سودی نمیبخشید.
علاوه بر این، کسی که طلسم محبت مینویسد تا عشق طرف مقابل را جلب کند، به رضایت خدا نزدیک نیست. بنابراین، طلسم علاوه بر اینکه حرام است، مداخله در کار خداوند محسوب میشود و میتواند عواقب دنیوی و اخروی سختی به دنبال داشته باشد.
حجت الاسلام اکبری شاهرودی، مدیر دفتر نشر مرکز فقهی ائمه اطهار علیهمالسلام در این باره به خبرنگار تسنیم گفت دعا باید از مسیر اصلی خود انجام شود و در دعاها از نسخههای پیامبر و اهل بیت وحی استفاده کرد و باید مراقب بود تا در دام شیادان و کلاهبردارانی که خود را دعا نویس معرفی میکنند، نیفتاد. آسیبهایی که به دنبال مراجعه به این افراد متوجه افراد میشود، بسیار جدی و گاهی غیر قابل جبران است.
بنابراین رجوع به این افراد یعنی عدم اعتماد به خدا و افتادن در ورطهای که به واسطهی موکلان جنی، آسیبهای روحی و روانی زیادی را به دنبال دارد.