به گزارش
، به همان نسبتی که رای دادن به هاشمی رفسنجانی فضیلت محسوب نمیشود و یک انتخاب شخصی است، بودن در دولت احمدی نژاد هم نکبت و ظلمت نیست…اما آقای نوذری به دلایل دیگر نباید گزینه وزارت نفت شود.
ایشان ثایت کرده است در انتخاب های حساس به شدت مصلحت گرا و تن بده به اقتضائاتی است که دیگران برایش به وجود میاورند. مثالی بزنیم؛ احمدی نژاد در سال ۸۶ احساس کرد وزارت نفت در دستش نیست و آنگونه که میخواهد دست به تسویه نمیزند، ناگه به ذهنش آمد مرحوم کردان را به عنوان قائم مقام وزیر نفت به وزیر نفت وقت تحمیل کند، آقای وزیری هامانه این تحمیل را برنتافت و از نفت کنار گذاشته شد آقای نوذری اما تن داد و وزیر شد.
سوال امروز این است که اقای نوذری چه خیری در قائم مقامی کردان دیده بود؟ چه دیده بود که کل اختیار مذاکرات کرسنت را سپرد به ایشان؟ جلسه مدیران نفتی سال ۸۷ یادشان است که مرحوم کردان با چه لحنی نفتی ها را تحقیر کرد؟ حتی وقتی که اقای کردان وزیر کشور هم شد از کرسنت و مذاکراتش دست نکشید و ادامه داد.
آقای نوذری در برابر این وادادگی افراطی چه توضیحی دارد؟ من چند روز گذشته به عنوان یک روزنامه نگار با چندین پرسش خواستم خدمت ایشان برسم و اینها را بپرسم که به من وقت ندادند. حال شاید در فضای گروهی بهتر باشد پاسخ بشنویم که شما به میل خود کردان را نفت آوردی؟ کرسنت را به ایشان واگذار کردی؟ به میل خود نعمت زاده و ترکان را کنار گذاشتی؟ اگر آری چرا؟ اگر هم نه که ماجرا تلخ تر میشود.
حتما آقای نوذری یادش میاید چگونه و با چه رویکرد ضد اخلاقی اقای ترکان را بعد از انتخابات ۸۸ کنار گذاشت. اگر خوی و خلق اقای نوذری مثل کسی چون میرکاظمی بود اصلا من این سوالات را نمیپرسیدم اما مرد شریفی چون ایشان چگونه راضی میشود با مدیرانش اینگونه برخورد شود؟
ولو اینکه قرار باشد دیگر با هم همکاری نکنند.
این اتفاقات نشان میدهد ایشان در مقابل فشارهای سیاسی به شدت منفعل میشود و اختیار از دست میدهد.
حال در زمانه ای که تیم سعید جلیلی در سوراخ سنبه های وزارت نفت جا خوش کرده اند و توسعه را در این سازمان به محاق برده اند چگونه میخواهید توسعه را که نیاز شدید این صنعت است را زنده کنید؟ با بیات و شاهمیرزایی؟ با سالاری و خجسته؟
من بعید میدانم شما با این روحیه تان توان این جابه جایی و خلق پارادایم توسعه را داشته باشید. این جماعت در تنها چیزی که خیلی تبحر دارد سیاسی بازی و فضا سازی و مرعوب کردن مدیران است.
شمایی که در جوانی آنگونه از باب مصلحت کوتاه آمدین در این روزگار و سن بالاتر تان چطور میخواهید انقلابی طور توسعه را پاردایم اصلی نفت کنید؟
به این هم کار نداریم که شما تعریف درست و دقیقی از خودکفایی و ساخت داخل ندارید. نمونه تعطیل کردن پروژه های ال ان جی است که شما گفتید خودمان میسازیم. کدام خودمان؟ خودمانی که هیچ تجربه ای در این صنعت نداشت و هنوز هم ندارد؟ خودکفایی مد نظر شما این طور است؟ وارد کاری میشویم که هیچ شناختی نداریم اما به امید خدا موفق میشویم؟ نتیجه چه شد؟ قطر سالی ۱۰۰ میلیون تن و بیشتر ال ان جی تولید میکند ما هیچ.
به این هم کار نداریم که در مورد شما شائبه خانواده گرایی در اهدای پست و منزلت وجود دارد، به این هم کار نداریم شما کسی را مدیر عامل شرکت نفت کردی که لیاقت این پست را نداشت و بعدا برای کشور چه مصائب و مشکلاتی درست کرد.
شما فقط به این پاسخ بده که چرا کردان را به نفت آوردی؟ آورده ی این حضور یکساله چی بود؟ چرا اجازه دادی اختیار مذاکرات کرسنت از وزارت نفت خارج شود؟ اگر امروز شما وزیر شوی این اندک اختیارات وزیر نفت در فروش، در تعیین پست های کلیدی، در تخصیص درست بودجه مسئولیت اجتماعی و ده ها مورد دیگر به کجا ختم میشود و به چه منزلی میرسد؟