بیان عبارت «ناترازی گاز» از سوی وزیر نفت در سال گذشته، به اظهارنظرهای ضد و نقیض رسانه ها و کارشناسان منجر شده است؛ بهگونهای که برخی، شرکت ملی گاز ایران را مسئول ناترازی دانسته و برخی دیگر موضوع را بنیادیتر از آن دانسته اند.
نخست اما باید دید ناترازی گاز به چه معناست؟ در واژگانی ساده، پیشی گرفتن میزان مصرف از میزان تولید گاز، ناترازی خوانده میشود.
نسبت دادن عدم تکاپوی تولید برای مصارف جاری کشور؛ اعم از خانگی، صنعتی، کشاورزی و … به شرکت ملی گاز ایران، اگر نگوییم غرضورزانه، اما سادهاندیشانه است. پیشی گرفتن حجم مصارف داخلی بر تولید این سوخت پاک به مجموعه عوامل متعددی وابسته است که با نگاهی کلانتر به عرصه انرژی کشور، باید آن را فراتر از شرکت گاز و وزارت نفت و به صورت فرابخشی و حتی فراقوهای دید.
این مدعا را میتوان با سخن گفتن بهصورت مصداقی، روشنتر کرد. بر بنیاد آمارهای رسمی، میزان تولید روزانه گاز شیرین در کشور، ۸۵۰ میلیون مترمکعب است. این حجم از تولید، ۵ برابر میزان مصرف روزانه گاز در قاره اروپاست! اما چگونه چنین چیزی ممکن است؟! پاسخ به این پرسش بسیاری از ابهامات در پیوند با «ناترازی گاز» را روشن میکند.
واقعیت این است که اروپاییها، با اعتنا به شرایط موجود، بهویژه پس از بحران جنگ روسیه و اوکراین و چالشهای انتقال گاز به اروپا، مصرف انرژی خود را در مقیاسی گسترده مدیریت کردند؛ یعنی بهرهوری حداکثری در حوزه انرژی، امری است که آنها لزوما به آن پایبندند.
وضعیت اما در کشور ما به گونهای است که هر سال در ابتدای فصل سرد، موضوع پیشی گرفتن مصرف گاز از تولید این انرژی فسیلی، به مهمترین مبحث انرژی کشور تبدیل میشود. در واقع، موضوع ناترازی گاز، بحثی است که نمیتوان آن را کتمان کرد. این مسئله دو دلیل عمده دارد؛ طرف عرضه و طرف تقاضا. در طرف عرضه که بهرغم تلاش برای افزایش تولید، به دلیل تداوم توسعه گازرسانی در کشور و تا حدودی محدودیتهای اعمالشده، نتوانستیم میزان افزایش تولید را با افزایش بیرویه مصرف همسطح کنیم و در طرف تقاضا هم، به دلیل سیاستهایی که در چند دهه گذشته وجود داشته، عملا بهینهسازی مصرف را مدنظر قرار ندادیم و حرفها متأسفانه فقط بر روی کاغذ باقی ماند! باتوجه به اینکه یکسری اقدامات از سالها پیش بهخصوص در زمینه مدیریت مصرف مغفول ماند.
ناترازی در فصول سرد سال به نسبت فصول گرم، وسیعتر خواهد بود. و بر بنیاد آمارهای ارائهشده، از ابتدای امسال تا پایان تابستان، مقدار گازرسانی به نیروگاهها نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۱۶ درصد افزایش داشته که در نوع خود، رکورد قابل توجهی است؛ از این رو، بهعنوان یک راهکار اجرایی، مدیریت مصرف را باید توأمان با مدیریت تولید در دستور کار قرار داد. موضوع سرمایهگذاری و مدیریت تولید از طریق ایجاد مخازن ذخیرهسازی از راهبردهای مهمی است که باید پی گرفته شود. اما سرمایه هنگفت و هزینههای گزاف تولید، طرحهای توسعهای را در بخش تولید با دشواریهای زیادی روبهرو میکند.
مدیریت مصرف بهینه که خود، سرمایهگذاری معتنابهی را طلب میکند، باید همزمان با مدیریت تولید در بلندمدت و مدیریت مصرف در کوتاهمدت همراه شود تا مجال لازم به بخش تولید برای کاهش ناترازی داده شود که کاملا هویداست. بی تردید توسعه تولید و مدیریت مصرف و اجرای توأمان آن، در توان شرکت ملی گاز ایران به تنهایی نیست و نیازمند عزمی فرادستگاهی و حتی فراقوهای است. یکی از پیشنهادات در این مورد، توسعه ظرفیت ذخیرهسازی گاز کشور بوده که شامل چند بخش است؛ یکی در بخش دولتی که در مناطق شوریجه سرخس و سراجه قم انجام میشود و دیگری، ذخیرهسازی به صورت LNG که یکی از بهترین راهکارهایی است که در سطح جهانی نیز مورد استفاده است و قابلیت جابهجایی در نقاط مختلف را دارد و به صنعت کمک میکند تا در اوج مصرف، با استفاده از این روشها میزان سوخت مورد نیازشان را تأمین کنند؛ ضمن اینکه دولت هم مشوقهای بسیار خوبی برای این مسئله در نظر گرفته است.
اما تردیدی نیست که موضوع رفع ناترازی، چند وجهی است که مدیریت مصرف، بهینهسازی و بهرهوری از زیرمجموعههای آن است و باید در بخشهای گوناگون در این زمینه برنامهریزی کرد.