منظور از اوراق مرابحه چیست؟

سهامداران بازار سرمایه همچون سایر سرمایه گذاران پیش از سرمایه گذاری باید مجموعه ای از آموزش ها را فرا بگیرند. این روزها فعالیت در بورس بیش از هر زمان دیگری به دغدغه گروهی از افراد تبدیل شده است، به همین دلیل  قصد داریم شما را با یکی از مفاهیم بازار سرمایه آشنا کنیم.

اوراق مرابحه نوعی از اوراق بهادار است که صاحبان آن به صورت مشاع، مالک مال یا دینی هستند که بر اساس قرارداد مرابحه حاصل  می شود. صاحب ورق مالک آن دین است. این اوراق بازدهی ثابت دارند و می‌توان آن‌ها را در بازار ثانویه به فروش رساند.

برای فهم بهتر این مفهوم، لازم است ابتدا مبحث صُکوک را درک کنیم. این کلمه جمع صک است که خود صورت معرب کلمه چک به شمار می‌رود. در فقه اسلامی این اصطلاح را برای همه انواع سفته، سند و حواله‌های مالی به کار می‌برند. در حقیقت، صک سندی برای بدهی مالی بشمار می آید . اوراق صکوک در کشورهای اسلامی، جایگزین اوراق قرضه هستند همچنین  اوراق انواع مختلفی دارند که در این رابطه می توان به صلم، اصطناع، مشارکت، مضاربه، مزارعه، مرابحه اشاره کرد .

خرید اوراق  مرابحه از گذشته تاکنون در بین مردم رواج داشته است. در این نوع از معامله، فروشنده مبلغ تمام‌شده کالا را با احتساب هزینه‌های نگهداری و حمل و نقل، به اطلاع خریدار می‌رساند و درخواست مبلغی اضافی به عنوان سود می‌کند. مثلا می‌گوید قیمت تمام‌شده فلان کالای مشخص صد هزار تومان است اما ما  آن را با قیمت صد و ده هزار تومان در اختیار شما می‌گذاریم.

خریدار ممکن است مبلغ را  به طور نقدی یا  اقساط پرداخت کند. طبیعتا در حالت اقساط، نرخ سودی که فروشنده دریافت می‌کند بیشتر خواهد بود. نکته مهم این است که خریدار باید در زمان معامله قیمت واقعی و دقیق جنس و نرخ سود را بداند. اگر در آینده مشخص شود که فروشنده در این مورد دروغ گفته است، طبق اصل اختیار فسخ می‌توان قرارداد بیع را فسخ کرد.

انواع اوراق مرابحه

همان طور که گفته شد دولت های بعضی از کشورهای اسلامی، از  مفهوم بیع در فقه نیز استفاده می کنند و اوراق مرابحه را به جای اوراق قرضه به فروش می رسانند تا معاملات با قوانین شریعت تناقضی نداشته باشند. این کار با روش های مختلفی انجام می شود که آنها را به صورت کامل بررسی خواهیم کرد:

اوراق مرابحه تامین مالی

 این نوع از اوراق برای تامین منابع مالی استفاده می شود. در بعضی از موارد، دولت یا سازمان ها، منابع نقدی کافی برای خرید مایحتاج خود ندارند و می خواهند از طریق فروش اوراق مرابحه تامین مالی مبلغ مورد نیاز را به دست آورند. در چنین شرایطی مراحل زیر طی خواهند شد:

• سازمان، شرکتی را به عنوان واسطه تاسیس یا انتخاب می کند.

• این شرکت اوراقی را به اندازه مبلغ مورد نیاز منتشر می کند و به فروش می رساند.

• مایحتاج را به صورت نقدی می خرد و به عنوان وکیل دارندگان اوراق، با اضافه کردن مبلغی سود و به صورت اقساط به سازمان اولیه می فروشد.

• سازمان متعهد می شود در سررسیدهای زمانی مشخص، اقساط را از طریق شرکت واسط به دست دارندگان اوراق برساند.

به عنوان مثال می توان به اوراق مرابحه وزارت بهداشت اشاره کرد. در سال ۹۶ وزارت بهداشت در راستای تامین منابع مالی لازم برای اجرای طرح تحول سلامت، اقدام به فروش اوراق مرابحه کرد. منابع نقدی برای خرید تجهیزات پزشکی مورد نیاز بودند. مردم می توانستند از طریق فرابورس اوراق را خریداری کنند و در ازای آن، وزارت بهداشت متعهد شد سود سالانه به مبلغ ۱۷ درصد، در فواصل زمانی شش ماهه به خریداران پرداخت کند.

توجه داشته باشید که این اوراق قابل خرید و فروش هستند. یعنی صاحبان آنها می توانند صبر کنند تا در زمان سررسید، اصل و سود سرمایه خود را دریافت کنند یا قبل از آن اوراق را با مبلغ سود کمتری به فروش برسانند. از دیدگاه فقه اسلامی، در مورد اصل مرابحه شک و شبه های وجود ندارد اما خرید و فروش این اوراق، که در واقع خرید و فروش دین محسوب می شود، هنوز محل بحث و اشکال است.

اوراق مرابحه تامین نقدینگی

گفته می‌شود این روش، ابتکار بخش خصوصی اقتصاد مالزی است و نخستین بار توسط آن‌ها اجرایی شده . این نوع از اوراق نیز به منظور تامین منابع نقدی به فروش می‌رسند. در این حالت نیز یک شرکت واسط وجود دارد که منابع نقدی را با فروش اوراق از مردم دریافت می‌کند و به سازمان دولتی می‌دهد اما در ازای آن، صاحب بخشی از اموال سازمان خواهد شد. در حقیقت، سازمان دولتی بخشی از اموال خود را به فروش می‌رساند و هزینه آن را نقدا دریافت می‌کند. سپس، آن اموال را دوباره به صورت نسیه و با پرداخت مبلغ اضافه‌ای به عنوان سود، بازخرید می‌کند.

کارخانه‌ای را در نظر بگیرید که نیاز به تامین ۱۰ میلیارد تومان  نقدینگی دارد. یک شرکت واسط تاسیس یا انتخاب می‌کند و کار فروش اوراق مرابحه را به آن می‌سپارد. شرکت واسط اوراق را به مردم می‌فروشد، پول نقد را جمع‌آوری می‌کند و در اختیار کارخانه می‌گذارد و یکی از دستگاه‌های صنعتی را به وکالت از صاحبان اوراق به مبلغ ۱۰ میلیارد تومان خریداری می‌کند و همان دستگاه را با مبلغ ۱۲ میلیارد تومان و به صورت اقساط دوباره به کارخانه می‌فروشد.

همه چیز مثل حالت قبلی است. کارخانه باید مبلغ دریافتی را با سود آن به خریداران پرداخت کند. در این مدت نیز حق استفاده از دستگاه را خواهد داشت فقط مالکیت را برای مدتی واگذار و دوباره به صورت اقساط آن را بازخرید کرده است.

اوراق مرابحه تامین سرمایه شرکت‌های تجاری

در این مدل، یک شرکت به عنوان بانی و تامین‌کننده سرمایه شروع به فعالیت می‌کند. این شرکت اوراق مرابحه را به مردم می‌فروشد و با سرمایه به دست آمده، کالاهای مورد نیاز سازمان‌ها و شرکت‌های دیگر را خریداری می‌کند. سپس این کالاها را به صورت اقساطی به آن‌ها می‌فروشد و مبلغی را نیز به عنوان سود به ارزش واقعی کالا اضافه می‌کند. سازمان‌ها باید در فواصل معین اقساط را پرداخت کنند و شرکت واسط باید سود را، با کسر کارمزد خود، به دارندگان اوراق برساند و با اصل سرمایه، تجارت را ادامه دهد.

هر کسی که این اوراق را در اختیار داشته باشد، در سرمایه‌های شرکت، اعم از نقدی و غیر نقدی، سهیم است. به همین دلیل، این اوراق ماهیتی شبیه اوراق سهام دارند.

اوراق مرابحه رهنی

بانکی را در نظر بگیرید که تسهیلاتی را به صورت اقساط به سازمان‌ها یا نهادهای دولتی داده است تا در آینده به صورت اقساط و با دریافت سود، آن را پس بگیرد. حالا می‌خواهد مبلغ تسهیلات را به صورت نقدی در اختیار داشته باشد. بنابراین، شرکت واسطی را تاسیس یا انتخاب می‌کند که با انتشار اوراق مرابحه، مبلغ را به صورت نقدی از مردم دریافت کند.

در ازای دریافت این مبلغ، دین را با سود کمتری به شرکت واسطه می‌فروشد. سپس تضمین می‌کند که در سررسید اقساط، مبالغ را از بدهکاران دریافت کند و از طریق شرکت واسطه به دست مردم برساند. در این حالت، بانک از مقداری از سود خود چشم پوشی کرده است تا بتواند مبلغ را به صورت نقد در اختیار داشته باشد.

بازار ثانویه اوراق مرابحه

در همه انواعی که مطرح شد، امکان خرید و فروش اوراق مرابحه قبل از سررسید وجود دارد. یعنی هر کسی که با پرداخت مبلغ معینی اوراقی را به عنوان بیع مرابحه خریداری کرده است، می‌تواند آن‌ها را در بازار ثانویه بفروشد. هر یک از این اوراق ارزش مشخصی دارند که اصطلاحا به آن ارزش اسمی گفته می‌شود. کسی که بخواهد قبل از رسیدن زمان سررسید آن‌ها را بفروشد، مبلغی کمتر از این ارزش اسمی دریافت خواهد کرد. هر چه زمان فروش به زمان سررسید اوراق نزدیک‌تر باشد، قیمت فروش به قیمت اسمی نزدیک‌تر و نرخ تنزیل کمتر خواهد بود.

در همه انواعی که نام برده شد، به جزء نوع سوم، دارندگان اوراق مرابحه، در واقع مالک یک دین یا سند مالی با سررسید معین هستند و این دین را در بازار ثانویه به شخص ثالثی می‌فروشند، در نوع سوم، صاحب اوراق در سرمایه‌ها و دارایی‌های شرکت سهیم است و می‌تواند هر وقت که بخواهد سهم خود را به فروش برساند.