نیاز شدید کشورهای همسایه به انرژی برق در کنار پتانسیل عظیم کشور در حوزه صنایع نیروگاهی و همچنین دسترسی به منابع انرژی مورد نیاز برای تولید برق ، از ظرفیت عظیم ایران برای تبدیل شدن به قطب انرژی منطقه خبر میدهد. این درحالیست که هم اکنون صادرات انرژی کشور در پیچ و خم اختلافات وزارتخانههای کشور و در غفلت متولیان این حوزه در خط مشی گذاری به سر میبرد.
در همین ارتباط و در زمانی که مسئولان حوزه انرژی کشور نسبت به ظرفیت تولید برق کشور بیتفاوت هستند، سایر کشورهای منطقه با عقد تفاهمنامههای گسترده نسبت به تبادل انرژی اقدام میکنند و همین امر نیز زمینه بیش از هر زمانی دیگر بازار صادرات انرژی کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
به منظور بررسی بیشتر حوزه صادرات انرژی کشور به سراغ علیرضا غفوری فرد، کارشناس حوزه انرژی رفتیم تا با او در این ارتباط گفتگو کنیم. مشروح این گفتگو به شرح زیر است:
*دنیا به سمت استفاده از انرژی برق به پیش میرود
اهمیت بحث تامین انرژی در چه مواردی دستهبندی میشود؟
غفوریفرد: در بحث انرژی دو پارامتر خیلی مهم داریم که یکی دسترسی به انرژی است و یکی هم امنیت انرژی خواهد بود. اعتقاد ما بر این است که این دو موضوع در حوزه انرژی، فراتر از دامنه اقتصاد است و لایه اجتماعی آن، ماهیت زیرساختی این حوزه به شمار میرود. آموزش بر مبنای انرژی است، سلامت بر مبنای انرژی است، امنیت اجتماعی بر مبنای انرژی است و اینها باعث میشود که موضوع دسترسی به انرژی را در قالب یک مسئله امنیتی ببینیم.
در صدسال گذشته، همه قدرتهای بزرگ به یک نحوی، دسترسی پایدار انرژی را جزء نقطه وظایف خود میدانستند. حتی خیلی از منازعات و یا همکاریهای بینالمللی بر مبنای همین دسترسی به انرژی است. نمونه ملموس آن هم این که یک قدرت بزرگ اقتصادی مثل چین، امروز با کشورهای منطقه از جمله ایران، برنامههای 25 ساله تعریف میکند و سنگ بنای این قراردادها، دسترسی پایدار چین به نفت خام ایران در 25 سال آینده است.
برق در پازل انرژی دنیا چه جایگاهی دارد؟
غفوری فرد: در قرن بیستم وقتی صحبت از انرژی میشد، منظور نفت و گاز بود ولی در قرن بیست و یکم صحبت از انرژی عمدتا متمرکز بر برق است. برای مثال همین چند روز گذشته شرکت توتال فرانسه که یک غول صنعت نفت و گاز است، شبکهی شارژ خودروی برقی لندن را خرید. وقتی صحبت از انرژی میکنیم، منظور هم خود حاملهای انرژی است و هم بحث خدمات فنی مهندسی این حوزه که خود بازار بسیار وسیعی است و هم بحث ملزومات مثل کابل و ترنسفورماتور به میان است.
در شرایطی کنونی دنیا و تصویر آینده به سمت برق میرود و طبیعی است که در سالهای آینده شاهد حذف کامل انرژیهای ناشی از سوخت فسیلی باشیم.
ماهیت صادرات انرژی و خصوصا برق چیست و چه نگاهی در این زمینه باید دنبال شود؟
غفوری فرد: حوزه صادرات حاملهای انرژی مسئله بسیار پیچیدهای است. گاهی در جلسات که صحبت میکنیم، نقاط ابهامی وجود دارد. هیچ کشوری دوست ندارد که در نیاز به انرژی، صددرصد وابسته به کشور دیگری باشد. وقتی صحبت از صادرات برق میکنیم به این معنی نیست که با یک نگاه ارباب و رعیتی بخواهیم کشوری را به خود وابسته کنیم و یک تعامل دوطرفه در میان است. برای مثال، ما یک موضوع اختلاف پیک داریم که ممکن هست ساعت 1 یا 2 بعدازظهر ما پیک مصرف باشد ولی کشور دیگر 3 ساعت جلوتر یا عقبتر باشد. ما در همین 3 ساعت دچار مشکل میشویم که میتوان در ساعات پیک برق بخریم و در سایر ساعت شبانه روز برق را صادر کنیم.
یعنی نگاه ما به صورت ابزار سلطه نیست و فقط نمیخواهیم از این منفعت اقتصادی بگذریم. در واقع یک مزیت اقتصادی است که مثل همه تجارتهای اقتصادی باید منافع دوطرف در آن دیده بشود.
*ارزش افزوده اصلی گاز طبیعی در پتروشیمیها محقق میشود
اولویت اصلی در تبادلات تجاری پیرامون حوزه صادرات برق به چه بخشی تعلق میگیرد؟
غفوری فرد: ما کشوری هستیم که قدیمیترین شبکه برق را در سطح منطقه داریم و یکسری کشورها هستند که شبکه ضعیفتری از ما دارند و برعکس. مثلا ترکیه تا 10 سال پیش از ایران انرژی وارد میکرد اما امروزه با پیشرفت خود در بحث برق و گاز تمایلی به واردات از ایران ندارد. ما یک خط لوله صادراتی داریم که بخشی از آن در خاک ترکیه منفجر شد و خط لوله متوقف شده است. ترکیه اقدامی در این رابطه نکرد و وزارت نفت ایران اعلام آمادگی کرد که ما آن بخش آسیبدیده در خاک شما را تعمیر میکنیم و آنها گفتند نیازی نیست و بعد از فراز و نشیبها و دادن یکسری امتیازات، دوباره راهاندازی شد.
در واقع به خاطر این موضوعات، حوزه صادرات انرژی را در مفهوم امنیت ملی و منطقهای هم باید دستهبندی کنیم. در مورد صادرات خدمات فنی مهندسی، خیلی به این موضوع توجه داریم که شبکه کشورهای همسایه، نیازمند به این موضوع است و ما میتوانیم این را در یک بسته توامان ببینیم.
یعنی یک خط انتقال 230 کیلوولت تا لب مرز پاکستان رفته است و این کشور باید یک بخش کوچکی سرمایهگذاری کند که این خط در خاک خودش ادامه پیدا بکند. شورای اقتصاد تصریح کرد که توانیر از محل منابع خودش و به کمک صندوق توسعه، بخش خط انتقال در خاک پاکستان هم انجام بدهد. حالا نگاه ما این هست که این تصدیگری دولت چه لزومی دارد که توانیر انجام بدهد؟ چرا یک کنسرسیوم ایرانی-پاکستانی مشغول نیست؟ ولی اقدام مثبت این هست که این شبکه بالاخره وصل میشود. در حقیقت حرف این هست که وقتی ما برق را به کشورهایی مثل افغانستان، پاکستان و عراق بدهیم، زمینه توسعه صادرات خدمات فنی مهندسی و توسعه صادرات ملزومات هم ارتقا پیدا میکند و فراهم میشود.
یک اختلاف قدیمی در کشور وجود دارد پیرامون اینکه بین برق یا گاز، کدام یک را صادر کنیم. نظر شما در رابطه با این اختلاف چیست؟
غفوری فرد: یک اختلاف دیدگاه اساسی وجود دارد. اگر در بعد کلان بخواهم پاسخ این سوال را بدهم، روندهای جهانی به سمت برقیسازی و کاهش استفاده از انرژی اولیه است. از پارامترهای توسعهیافتگی هم این هست که مثلا آشپزی الکتریکی باشد، وقتی گاز به یک خانه برده میشود، احتمال مسمومیت، سوختگی و آتشسوزی هم اضافه میشود. این روند برقیسازی در تمام ابعاد زندگی در حال پیشرفت است. برای مثال، شرکتهای بزرگ خودروسازی اعلام کردند تا 2030 دیگر تولید خودروی بنزینی نخواهند داشت و این قابل پیشبینی با معیارهای داخلی ما نبوده است.
در بعد کلان حرکت ما به سمت برقیسازی است و باید سعی کنیم، این انرژی پایدار را از منابع مختلف تامین کنیم.
بحث بعدی که وجود دارد، شرایط فعلی کشور است. ما 300 تا400 ساعت در سال پیک مصرف داریم و در این پیک حدود 58 هزار مگاوات نیاز هست که تقریبا کل ظرفیت آماده کشور را شامل میشود. در سایر ساعات سال حداقل 15 هزار مگاوات برق مازاد داریم که به دلایل مختلف از جمله توسعه کم صنعتی و رکود این سالها مصرف نمیشود. اینکه صادرات گاز ارجحیت دارد یا برق، پاسخ من چیز دیگری است. اگر برای ارجحیت به ارزش افزوده تولید نگاه کنیم، این گاز نه باید به صورت برق صادر بشود و نه به صورت خام بلکه در مصارف پتروشیمی مورد بهرهبرداری قرارگیرد. یعنی در یک نگاه ایدهآلیستی، گاز باید تبدیل به محصولات پتروشیمی شده و سپس صادر بشود و برق هم باید از طریق منابع تجدیدپذیر تولید و صادر بشود.
در شرایط کنونی فاصله زیادی با شرایط ایدهآل داریم. به نظر شما در شرایط فعلی اولویت با صادرات کدام یک است؟
غفوری فرد: در شرایط فعلی ما نیروگاه آماده داریم و کشورهای همسایه ما نیاز شدید به برق دارند. البته نگاه وزارت نفت این هست که جایگزین پیدا کردن همسایگان ما برای گاز از برق سختتر است. در همین ارتباط ترکیه با ما خط لوله دارد ولی به جهت مسائل مختلف مثل نگرانی گاز، تحریم، وابستگی به کشور خارجی و متناوبسازی سبد انرژی، به جای واردات گاز از ایران در شرایط کنونی از قطر و آمریکا LNG وارد میکند. پس به این سادگی نمیتوان گفت اگر ما به کشوری گاز صادر کردیم، دیگر نمیتوانند از سلطه ما خارج شوند.
در کل ما یک ترسیم آیندهای داریم و باید یک خط مشی بگذاریم که گاز به مواد پتروشیمی تبدیل بشود و برق صادراتی از محل تجدیدپذیرها تامین بشود، منتها در شرایط فعلی ما یک سری ظرفیت نیروگاهی داریم که بدون استفاده مانده و یک بازار بکر است.
*سیاستگذاری صادرات انرژی کشور دچار مشکل است
یکی از ضعفهای فعلی موجود در صنعت صادرات، انرژی جای خالی سیاستگذاری دقیق است. نظر شما پیرامون این مسئله چیست؟
غفوری فرد: آخرین نقشه جامع انرژی کشور مربوط به سال 56 بوده است و در سال 81 تصمیم گرفتند آن را تصحیح کنند. سپس نزدیک 5000 روز بلاتکلیف بودیم و در سال 95 بالاخره این نقشه تصحیح و اجرایی شد. عملا از 56 تا 95 حدود 40 سال ما استراتژی انرژی نداشتیم. در سایه این بدون برنامه بودن، یکی از مقامات میگفت که خب قرار نیست ما رابطهمان با دنیا خوب بشود، پس سرمایهگذاری در توسعه عسلویه را متوقف کنیم به جهت اینکه ما گاز مازاد خواهیم داشت که نه میتوانیم صادر کنیم و نه نیاز داخل داریم و باید بسوزد که مشکل زیستمحیطی دارد. این فرد هنوز هم در مسند یکی از مهمترین نهادهای انرژی کشور هست.
در جلسهای گفتم که عراق به دنبال جایگزینی ایران با اردن برای تامین برق خود است. قرارداد هم منتشر شده که اردن 1000 گیگاوات ساعت در سال برق میدهد و تعهد کرده است برای خط صادراتی هم خودش سرمایهگذاری کند. وقتی این بحثها مطرح میشود، میگویند آنها پول دارند ولی وقتی بررسی کنیم، اصلیترین و ابتداییترین عنصر، مدیریت هست.
حالا در شرایط کنونی یک سال تصمیمگیری میشود که به عسلویه منابع نبرید و امروز معاون توانیر میگوید که ما در تامین گاز نیروگاهها در تابستان مشکل داریم و از سوخت مایع در نیروگاهها استفاده میکنیم. گزارشها میگوید که ما تا سال 1407 با ادامه این روندهای فعلی در تولید و مصرف، دچار کمبود گاز برای مصرف داخلی خود میشویم.
درحقیقت وقتی سیاستگذاری قائم به افراد بشود و در سایه پنهانکاری بخش دولتی و بدون تخصص و مشاوره و تجربیات بیرونی باشد، در نهایت منجر به این میشود که در عسلویه سرمایهگذاری و ازدیاد برداشت نکنیم و بگذاریم قطر از منابعمان ببرد به این تصور که نمیتوانیم گاز صادر کنیم و در نهایت در تامین مصارف خانگی هم دچار مشکل میشویم.
خلاء سیاستگذاری در حوزه صادرات انرژی چه مضراتی برای فعالیت اقتصادی بخش خصوصی کشور دارد؟
غفوری فرد: در چنین شرایطی بخش خصوصی درگیر تضاد منافع وزارت نفت و نیرو میشود و این دو کلاننگر نیستند و همزمان هم شاهد این هستیم که محورهای تبادل انرژی منطقهای در حال پیشرفت است و درحالی که یکی از بزرگترین دارندگان منابع گاز هستیم، ولی بازیگر حوزه گاز در دنیا نیستیم و همسایگان ما از کره جنوبی LNG وارد میکنند.
در واقع وزارت نفت بر استمرار صادرات گاز اصرار دارد. دلیل آن هم این هست که میگویند، اگر گاز را به این کشورها بدهیم و همزمان برق ارزانتر هم بدهیم، آنها تمایلی به واردات گاز ندارند چون بعضا گاز وارداتی را صرف تولید برق میکنند.
وزارت نیرو هم یک مشکل از زاویهای دیگر دارد، یک بخشی صادرات میکند که این صادرات با ارز الان، مشکلات داخلیاش را حل میکند. پس وزارت نیرو هم به صادراتی که الان دارد باید ادامه بدهد و بخش خصوصی هم وارد این حوزه نشود. درواقع مشکل ما در وزارت نیرو، بحث تصدیگری است که خودش میخواهد به عنوان تریدر عمل کند.
*وزارت نیرو به رقیب بخش خصوصی تبدیل شده است
بنا به اذعان شما، وزارت نیرو به جای ایفای نقش تنظیمگری به رقیب بخش خصوصی مبدل شده است، در این رابطه بیشتر توضیح دهید.
غفوری فرد: بله و رقیب سختی هم هست. در مخابرات به خوبی قابل مشاهده است که اگر هنوز شرکت ارتباطات سیار به تنهایی بود و بخش خصوصی ورود نمیکرد، امروز شاهد عبارت "دستگاه مشترک مورد نظر در دسترس نیست" بودیم. بالاخره در مخابرات یک رقابتی شکل گرفت و سازمان تنظیم مقررات قدرت گرفت و در سایه خصوصیسازی بین اپراتورها رقابت ایجاد شد و خدمات آنها ارتقا پیدا کرد.
در حوزه وزارت نیرو با این مسئله مواجه هستیم که اینها نهاد تنظیمگر بازار هستند، مجری پروژهها هم هستند و رقیب ما در خیلی از عرصهها هم هستند. از طرفی در تولید برق، ما باید برق را تولید کنیم و کیلوواتی 60-70 تومان به دولت بفروشیم ولی اجازه نداریم به مشترکی که 400 تومن پول برق میدهد، برق بفروشیم. یعنی عملا دولت ما را به نرخهای تضمینی خود وابسته کرده است.
در شرایط کنونی وزارت نیرو درحال پرداخت یارانه به صنعت خصوصی برق است. آیا این شیوه فعالیت در آینده پاسخگو خواهد بود؟
غفوری فرد: اعطای یارانه به یک موضوع مشخص در یک بازه زمانی بلندمدت هیچ اثری ندارد. در برق هیچ چارهای جز بازار برق نداریم. مثلا در کشور ما یک نرخ تجاری میگذارند و یک روز دیگر میگویند اگر کسی بخواهد استخراج رمزارز الکترونیکی بکند، چون درآمدش خوب هست، باید نرخ بیشتری برای برق بدهد. خب مگر نرخ برق برای طلافروشی با کفش فروشی فرق دارد؟ هر کس درآمد خودش را دارد و شما باید نرخ تجاری ثابت داشته باشید یا بازار آزاد باشد. اگر در یک شبکه نقش بازیگر داشته باشید، باید مصرفکننده را به مصرف بیشتر ترغیب بکنید که بیشتر جنس به او بفروشید؛ اگر نقش حاکمیت داشته باشید، باید وضع کل منافع را نادیده بگیرید.
نقش صادرات برق در ملاحظات منطقه به چه نحو است؟
غفوری فرد: انرژی میتواند محور تعاملات منطقهای بر بستر توسعه و همکاری اقتصادی باشد. اگر ما به افغانستان برق بدهیم، خیلی از شرکتهای ایرانی میتوانند به آنجا بروند و واحدهای تولیدی ایجاد کنند و خیلی از مسائل امنیتی هم حل میشود. اگر به عراق برق بدهیم، روابط فرهنگی و اقتصادی را میتوانیم گسترش بدهیم. تروریسم و افراطیگری که در منطقه هست، بدون توسعه اقتصادی قابل رفع نیست و توسعه اقتصادی هم بدون دسترسی به انرژی قابل رفع نیست و از این طرف هم ایران با موقعیتی که دارد از نظر ژئوپولتیک و با وجود جمعیت 500 میلیونی همسایگان و دسترسی به ذخایر فسیلی و تجدیدپذیر خوبی که ما داریم، به راحتی میشود کاری که هم مبنای اقتصادی دارد هم مبنای زیستمحیطی دارد هم مبنای توسعهیافتگی دارد.
*بازار انرژی منطقه را از دست دادهایم
غفلت از مسئله صادرات برق چه پیامدهایی را برای آینده کشور به همراه دارد؟
غفوری فرد: برای مثل کاساهزار، خطی هست که برق قرقیزستان و تاجیکستان را به افغانستان و پاکستان منتقل میکند. یا یک خط گازی که از ترکمنستان به افغانستان و پاکستان و هند گاز میفرستد که نقش همان خط لوله صلح ما را دارد و بازار افغانستان را از ما میگیرد. عراق هم در آینده از اردن، مصر و عربستان برق وارد میکند و آلمان و آمریکا نیز نزدیک 30 میلیارد دلار برای توسعه این شبکه سرمایهگذاری میکنند. این از دست دادن بازارهای منطقهای نتیجه غفلت ماست.
در چنین شرایطی بخش خصوصی درگیر تضاد منافع وزارت نفت و نیرو و عدم کلاننگری مجموعه است. شورای عالی انرژی متشکل از وزیر نفت و نیرو و سازمان برنامه، سالی دوبار تشکیل جلسه میدهد و هر وزارتخانه مطالبات خود را مطرح میکند بدون این که هیچ تعاملی بین اینها صورت بگیرد و فرصتها هم تماما در حال از دست رفتن است.
راهکار جبران غفلت صورت گرفته در حوزه صادرات انرژی چیست؟
غفوری فرد: اگر یارانه را حذف کنیم و اگر دو وزارتخانه یکی باشد، برق خورشیدی و بادی به نسبت برق گازی و گازوئیلی با احتساب قیمت سوخت و آب ارزانتر است. ولی در شرایط فعلی ما یک وزارت نیرو مستقل داریم که پول گاز نمیدهد و برق تولید میکند و برق را به مشترک کشاورزی 20 تومان میفروشد و خانگی 60 تومان و و از تولیدکننده برق را 1200 تومان میخرد. این فاصله اشکال ایجاد میکند و منابع کم میآید.
حالا از طرفی بالا بردن این نرخ صلاح نیست. نیروگاه بادی هر مگاوات 1 میلیون دلار است. ما در انجمن علمی انرژی بادی ایران در اتحادیه انجمنهای انرژی ایران نوشتیم که به آقای ساتکین بگوییم با قیمتهای موجود احداث نیروگاه تجدیدپذیر در ایران، صرفه اقتصادی ندارد یعنی دلار 30 تومانی برای تجهیزات و نرخ 700 تومانی برای نیروگاه. یک پروژه 25 مگاواتی امروز مثلا 350 میلیارد تومن شده است که صرفه ندارد.
صادرات برق در شرایط تحریمی به چه شکل تغییر میکند؟
غفوری فرد: در تامین نیاز ارزی، بحث صادرات انرژی بسیار مهم است و با وجود همه تحریمها، آمریکا اجازه میدهد که عراق از ایران برق بخرد. در حال حاضر 50 درصد نیاز ارزی کشور از پتروشیمیها تامین میشود که عمدتا خصوصی است و با همه سختیهایی که دولت برای آنها ایجاد میکند، باز هم کنار میآیند. ما باید کاری کنیم که اعتبار و وجهه نظام بهبود پیدا کند، پس نباید به رسانهها بگوییم این عراق که این همه میگفتید کشور دوست و برادر است، حالا پولتان را هم نمیدهد. این دست آویز را دولتی که در امر صادرات اهلیت نداشته است، ایجاد میکند.
ما راهکار دادیم که بیایید از این منابع استفاده کنید و شرکتهای ایرانی بروند و در عراق، از این پولهای معوقه به عنوان تضمین پروژه استفاده کنند. ما الان روابط کارگزاری نداریم، شرکت صادرکننده خدمات فنی مهندسی میخواهد برود و خط انتقال، جاده و نیروگاه بزند و باید ضمانت شرکت در مناقصه و ضمانت حسن انجام تعهدات و ضمانت پیش پرداخت و ... بگیرد؛ حالا شما موافقت کنید که با شرکتهایی که در ایران به آنها ضمانت ندادید از پولی که در بانکهای عراق وجود دارد استفاده کنند.
چه تغییراتی در وزارت نیرو زمینه بازی در زمین صادرات انرژی را مهیا میکند؟
غفوری فرد: بحث کلان ما در حوزه وزارت نیرو این هست که دولت اولا باید بحث تعدیلگری را داشته باشد. اگر یک مقداری بخواهد وارد اجرا بشود، باید وارد بحث زیرساختها و شبکه انتقال و ... بشود. بخش خصوصی در بحث تجارت اهلیت دارد و باید برای آن احترام قائل شد.
ما باید به مشارکت توجه کنیم، حالا مشارکت عمومی-خصوصی یا بخش خصوصی. الان یکی از فعالین رسانه سیستان و بلوچستان میگفت که یک پروژه آبرسانی 1600 متر لوله نیاز داشته است، سالیان سال متوقف بوده است. دولت مقصر نیست، منابع ندارد. یک نهاد خیریه آمد، 1 ماهه آب این روستا را وصل کرد.
بیش از 15 سال است که یک خط صد کیلومتری انتقال گاز ایران به عمان متوقف است. عمانی که شریک استراتژیک ما است و همیشه همراه ما بوده و اگر گازش را ما تامین بکنیم، هم در توسعه اقتصادی اهمیت دارد و هم دریچه جدیدی برای صادرات به آفریقا است و به خاطر 150 کیلومتر لوله که زیر 100 میلیون یورو پول آن است، متوقف شده است. بالاخره باید برای اینها یک مدل مشارکت درست بشود یا مدل مناقصه یا سرمایهگزاری یا کنسرسیومهای بینالمللی ایجاد بشود که هم بار را از دولت برمیدارد و هم اصل امتیازش برای دولت است.