ونوس بهنود: مشهدی سلیمان هر روز از کلهسحر به گورستان ججین میرود. گورستانی که گفته میشود در خیابانکشی و توسعه شهر به دو قسمت تقسیم شده است. البته گروهی معتقد به صحت این مدعا نیستند. اما ججین یکی از لکههای قدیمی روستای داشکسن است که زمانی از روستاهای اطراف اردبیل محسوب میشد و با توسعه شهر از یک قبرستان روستایی به قبرستان داخل شهر تغییر مسیر داد.
حتی نام این روستا به نوعی تداعی تولید سنگ است که به عقیده برخی کهنسالان در گذشته در این روستا سنگقبر تولید میشد.
مشهدی سلیمان پیرمرد آرام با قدی متوسط به عنوان نگهبان گورستان گشتی در لابهلای گورها میزند و از صحت و سلامت همهچیز که مطمئن شد گوشه دنجی چای قندپهلو را رو به رویش میگذارد.
مسیر نگاهش به سنگقبری قدیمی گرهخورده است که بیش از سن خود او قدمت دارد. با آهی سنگین و کشدار سری تکان میدهد و به حال زندهها و نه مردهها افسوس میخورد. میگوید: آدمها زندگی را سخت چسبیدهاند. غافل از اینکه مرگ همین جا در کنار گوش آدم است و باید از زندگی عبرت آموخت.
بیش از ۸۰ سال سن دارد و گورستان ججین پیش از تولد او بوده و به قول خودش شاید ۲۰۰ سال بیشتر قدمت داشته باشد.
برای اثبات مدعایش به سنگقبرهای قدیمی اشاره میکند که تزئینات آن سالها است تکرار نمیشود.
ثبت زمان فوت به تاریخ قمری
سنگقبرهای قدیمی در ججین بیش از سایر آرامستان های اردبیل است. حداقل در ظاهر و در بررسی میدانی میتوان به این نتیجهگیری دست یافت. در این آرامستان به کررات سنگقبرهای سنگی با حکاکی در اطراف آن مشاهده میشود.
نقش گل و بتهجقه، آیات قرآن و زمان تولد و وفات فرد با ظرافت خاصی حک شده است. اما آنچه قابل توجه است ثبت زمان فوت به تاریخ قمری است که در برخی سنگهای قدیمی تر مشاهده میشود.
یکی از شهروندان اردبیلی معتقد است تعدادی از سنگقبرها از روسیه به این قبرستان و سایر قبور اردبیل انتقال یافته است. موضوعی که البته کریم حاجیزاده مدیرکل میراث فرهنگی استان آن را نمیپذیرد و معتقد است هیچکدام از سنگقبرها وارداتی نیست و همین جا در خود اردبیل تولید شده است.
مشابه سنگقبرهای حکاکی شده در بسیاری از قبرستانهای قدیمی اردبیل از جمله بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی و بقعه شیخ جبرئیل وجود دارد؛ اما آنچه جای تأسف است مطالعات حداقلی در خصوص سنگقبرها است و به درستی مشخص نیست که قدمت سنگقبرها به چه تاریخی بازمیگردد.
بابا صفری در کتاب خود «اردبیل در گذرگاه تاریخ» به سنگقبرهای حکاکی شده اشاره کرده و نوشته است: «سنگهایی که در قدیم روی قبرها میگذاشتند بسیار دیدنی بود. معمولاً بر دور آن آیاتی از قرآن مجید نقر میکردند و در سنگقبر بزرگان نام صاحب قبر را نیز مینوشتند. در بعضی از سنگها چاله کوچکی برای ریختن آب به وجود میآوردند. در سنگهایی که از چند قرن پیش تا این اواخر باقی بود، نقشهایی هم از تیر و کمان و یا شکل ظروف و غیره به نظر میرسید.»
نکته ظریفی که بابا صفری از نظر گذرانده حکاکی نام فرد در صورتی که شخصیت اجتماعی، سیاسی و مذهبی شناخته شدهای بود بر روی سنگقبرها است.
بطوریکه به وضوح سنگقبرهای بینام در قبرستانهای اردبیل مشاهده میشود و در مقابل برخی سنگقبرها به حدی آراسته شدهاند که برخوردار از آرامگاه و اتاقکهای فلزی و یا طاقهای آجری بر روی خود هستند. بطوریکه شکلی از اختلاف بین منزلت و جایگاه اشخاص حتی در گورستان نیز تداعی میشد.
قدمت ججین به دوره قاجار بازمیگردد
مدیرکل میراث فرهنگی استان اردبیل در گفتگو با خبرنگار مهر تصریح کرد: برخی مدعا که سنگقبرهایی از روسیه به اردبیل انتقال یافته صحیح نیست. بررسی سنگقبرهای قبرستان ججین نیز نشان میدهد قبور قدیمی به دور قاجار و دوره پهلوی اول و زمان رضاشاه بازمیگردد.
کریم حاجیزاده متذکر شد: در حدود سال ۱۳۶۰ منطقه بین راه سرعین و قبرستان داشکسن روستای بزرگی بود و در واقع ججین در محدوده شهری قرار نمیگرفت. بلکه با فاصله قابلتوجهی از شهر قرار داشت. اما بعدها با توسعه شهر وارد محدوده شهری شد.
وی افزود: یک تعداد از قبور بیش از ۱۰۰ سال قدمت دارد و تعدادی که آرامگاه دارند به دوره رضاشاه بازمیگردد.
به گفته مدیرکل میراث فرهنگی استان در آرامگاه ججین دو قبرستان قدیمی وجود دارد و مابقی در دورههای بعد و دوره پهلوی دوم ساخته شده است.
وی با اشاره به حکاکی و تاریخنگاری سنتی در قبور این قبرستان اضافه کرد: اینکه سن این سنگها با سن سنگهای موجود در بقعه شیخ صفیالدین یا شیخ کلخوران برابری میکند، نیازمند مطالعه است.
حاجیزاده متذکر شد: در واقع بر خلاف این دو مجموعه تاریخی ججین قبرستان مقدسی نبوده و بیشک دفن اشخاص تأثیرگذار تاریخی مشابه آنچه در بقعه شیخ صفیالدین و یا شیخ کلخوران مشاهده میشود، مورد انتظار نیست.
وی تأکید کرد: تنها شخصیت تاریخی دفن شده در ججین روحانی مبارز دوره دمکرات است که در زمان منازعه میرزاعلی اکبر مرحوم کشته شده و در این قبرستان دفن میشود؛ قبر وی ۲۲ سال قبل بازسازی شد.
قبرستانهای مقدس نیازمند مطالعه است
در کتاب اردبیل در گذرگاه تاریخ بابا صفری تصریح شده است: «این سنگها که در قبرستانهای اردبیل زیاد بود در موقع احداث سربازخانه شهر جمعآوری گردید و به صورت لاشهسنگ درآمده و در پی بناها به کار رفت»
متأسفانه بارها شکستن سنگقبرها با این تصور که ممکن است در داخل قبر شیء ارزشمندی به همراه جسد دفن شده باشد، مشاهده میشودبر خلاف ادعای بابا صفری هنوز تعدادی از سنگقبرهای حکاکی شده باقیمانده است که ممکن است از نظر این محقق به دور مانده باشد. اما استفاده از سنگقبرها در پی ساختمانها امر مرسومی بوده و هماینک نیز مسئولان میراث فرهنگی یکی از مهمترین موانع نگهداری سنگقبرها را فرهنگهای اشتباه پیرامون آن میدانند.
مدیرکل میراث فرهنگی استان با تأکید به ضرورت مطالعه سنگقبرهای قدیمی اردبیل، اضافه کرد: هر شیء تاریخی باید در محل خود مطالعه شود و جدا کردن و مطالعه آن در محل دیگر به منزله جدا کردن آن از هویت خود است.
حاجیزاده در خصوص ساماندهی سنگقبرهای قدیمی که در محوطه بقعه شیخ جبرئیل و بقعه شیخ صفیالدین به حال خود رها شده است، تصریح کرد: میراث فرهنگی تنها برای اقدامات نجات بخشی سنگقبر را به محل دیگر انتقال میدهد.
وی افزود: متأسفانه بارها شکستن سنگقبرها با این تصور که ممکن است در داخل قبر شیء ارزشمندی به همراه جسد دفن شده باشد، مشاهده میشود و این معضل به یکی از مشکلات نگهداری سنگقبرها تبدیل شده است.
مدیرکل میراث فرهنگی استان تأکید کرد: برای حفاظت از سنگقبرها در برخی قبرستانهای تاریخی جمعآوری و احصا سنگقبرهای قدیمی را در دستور کار قرار دادیم و این طرح هم اکنون در مشگین شهر و برخی روستاهای خالی از سکنه نیر انجام میشود.
به گفته حاجیزاده این طرح به تازگی آغاز شده و لازم است در قبرستانهای قدیمی به ویژه گروهی که از قدمت بالایی برخوردارند و وجه مقدسی داشتهاند اجرایی شود.
سردابه های پنهان در دل قبرستانها
وی تأکید کرد: در گذشته افراد با این آرزو که در آخرت از بزرگان شفاعت بگیرند تمایل داشتند در کنار شخصیتهای بزرگ دفن شوند؛ چنانکه امروز نیز وصیت برای به خاکسپاری در مشهد مقدس، قم و کربلا بر همین اساس است.
حاجیزاده با اذعان به اینکه مجموعه تاریخ قبور اردبیل نیازمند مطالعه جدی است، اضافه کرد: به دلیل محدودیتهای مالی ما ناگزیر هستیم مطالعات را فازبندی و به تدریج اجرایی کنیم.
بابا صفری در اردبیل در گذرگاه تاریخی نوشته است: «هر محله برای خود قبرستانی داشت و معمولاً زمین قبرستان از طرف مردم خیر اهدا میشد و یا با جمعآوری پول از مردم خریداری میگشت. جنازه بعضی از متمکنین را امانت میگذاشتند تا به عتبات عالیات منتقل و در نجف اشرف دفن کنند و بدین منظور در هر قبرستانی سرداب بزرگی در زیر زمین میساختند و اجساد امانت را در قوطی تختهای گذاشته در آنجا قرار میدادند و اگر مرده از اعاظم و اکابر شهر بود او را در سردابه های بقعه شیخ صفیالدین یا قبری در امامزاده صالح جای میدادند.»
اخیراً کشف گور دستهجمعی ۹ زن در خلخال که در محل سردابه به صورت موقت نگهداری میشد اثبات مدعایی است که بیش از نیمقرن قبل بابا صفری بر آن صحه گذاشته استاین اظهارات در حالی است که تاکنون مطالعه جامعی از سردابه های قبرستانهای اردبیل صورت نگرفته و با تغییر چهره شهر محل این سردابه ها گموگور شده است.
اخیراً کشف گور دستهجمعی ۹ زن در خلخال که در محل سردابه به صورت موقت نگهداری میشد اثبات مدعایی است که بیش از نیمقرن قبل بابا صفری بر آن صحه گذاشته است.
از سوی کشف اشیا تاریخی از قبور قدیمی اردبیل یکی از مهمترین ابزارهای مطالعه تاریخ، سنتها، فرهنگ و آدابورسوم مردم یک منطقه است.
خلأ مطالعه قبور قدیمی اردبیل در وضعیتی پابرجاست که شهرداری اردبیل طرح همسطح سازی آرامستان ها را یکی پس از دیگری اجرا میکند. در این طرح هیچ اثری از سنگقبرهای قدیمی باقی نمیماند و همگی با سنگهای جدید و یک شکل تعویض میشود.
رموز تاریخی پنهان در سنگقبرها قبل از کشف در دست نابودی است و لازم است اقدام عاجل در این خصوص صورت گیرد.