نسخه ذلت نپیچید!

1- اکنون که آمریکا با خروج از برجام همه آنچه دولت و تیم هسته‌ای رشته بودند را پنبه کرده و نشان داده است که هزینه 4 ساله همه امکانات کشور به پای برجام، دود شده و به هوا رفته است، طیف لیبرال حامی برجام به جای عذرخواهی از ملت، پیشنهاد «مذاکره مستقیم با آمریکا»،«نسخه ذلت» برای ملت می‌پیچند!!
اولا این جماعت باید ابتدا پاسخ دهند که از مذاکره با اوبامای مودب چه گلی به سر ملت ایران زدند که حالا می‌خواهند با مذاکره با ترامپ، این مردک بی‌نزاکت بزنند!؟
ثانیا این نسخه‌پیچی ذلت نشان می‌دهد جماعت لیبرالی همچون برجام «بسیار بعید است» در «آزمون بزرگ حفظِ عزّت و اقتدارِ ملّت عزیز ایران» موفق باشند.
2- بعد از اینکه رئیس‌ جمهور آمریکا اعلام کرد «دنیا خواهد دید که ایرانی‌ها توافق بهتری با ما امضاء خواهند کرد!» رئیس ‌شورای سیاستگذاری یکی از احزاب اصلی لیبرالی و نفوذی اصلاح‌طلب همنوا با وی در تناقضی آشکار برای فریب افکار عمومی و در مواضعی خائنانه و ضدمنافع و امنیت ملی ادعا می‌کند «ترامپ برای نقش‌آفرینی و موفقیت در حل مسائل منطقه نیازمند مذاکره با ایران و اقتدار جمهوری اسلامی است و باید از این نیاز او استفاده و بدون حضور اروپایی‌ها با آمریکا مذاکره کنیم»!. البته این نماینده جریان لیبرالی و نفوذی که این طرح ذلیلانه و خائنانه را رسانه‌ای کرده، آن‌گونه هم که ادعا می‌کند از IQ بالایی برخوردار نیست چرا که یک وزیر شیر الاغ‌خورده‌ای از همین جماعت سال‌ها قبل در کنار پیشنهاد مادام‌العمرکردن ریاست‌ جمهوری پدر معنوی این جریان، چنین پیشنهادی را داده بود، اما سرانجام مجبور به پادوئی برای انگلیس شد و به بی‌بی‌سی پناه برد!. این جریان بدون اینکه از امتیازات فراوانی که در برجام به آمریکا داده شد، سخن بگویند، با آروغ روشنفکری القاء بن‌بست در کشور و ادعا می‌کنند «گفت‌وگو با آمریکا برای حل مشکلات موجود به معنی امتیاز دادن به آمریکا نیست، برای جلوگیری از بن‌بست در روابط خارجی و شکستن بن‌بست‌های بین‌المللی است!». اولا چرا اعتراف نمی‌کنید که خود شما در بن‌بست قرار گرفتید نه ملت ایران!. ثانیا چرا به‌جای متهم کردن لیدرهای خود که چنین فاجعه خسارت باری را با برجام و خروج از برجام رقم زدند، ملت ایران را متهم می‌کنید؟! مگر ملت ایران بن‌بست ایجاد کرده که مجبور باشد برای بن‌بست‌شکنی دوباره پای میز مذاکره‌ای جدید بنشیند و دوباره هزینه بدهد؟! ثالثا نفس مذاکره با ایران خود بزرگ‌ترین امتیازی است که آمریکایی‌ها به‌دنبال آن هستند، چراکه برای آمریکا مذاکره فقط در جهت القاء به زانو درآوردن ملت ایران در افکارعمومی جهان و منطقه مهم است نه نتیجه و محتوای مذاکره. چنانکه در برجام این موضوع به‌خوبی روشن شد. رابعا هرچند آقای روحانی تیم مذاکره‌کننده دولت دهم را که حاضر به امتیاز دادن به آمریکا و اروپا بدون نتیجه ملموس و مشخصی نبود، متهم به «مذاکره برای مذاکره» و «مذاکره برد–باخت» می‌کرد و خود ادعای «مذاکره برد–برد» را داشت، اما تیم مذاکره‌کننده دولت دهم به‌خوبی درک کرده بود که اصولا هیچ مذاکره برد– بردی بین آمریکا و جمهوری اسلامی ماهیتاً نمی‌تواند شکل بگیرد و سیاست آمریکا سیاست «برد- باخت» برای گرفتن امتیاز بیشتر و ندادن هیچ امتیازی است!. خامسا آمریکا با این همه امتیازات مُفتی که در برجام به‌دست آورد و به هیچ تعهدی هم عمل نکرد، با ادعای مذاکره جدید اگر به‌دنبال گرفتن امتیاز بیشتر از ایران در جهت خلع سلاح جمهوری اسلامی نبود، مذاکره جدید را برای چه می‌خواهد؟! سادسا مشکل اساسی آمریکا در منطقه همین اقتدار ملت ایران است که می‌خواهد آن را بگیرد، نه اینکه برای حل مشکلات منطقه از آن استفاده کند.! البته اگر کشوری صادقانه برای حل مشکلات و ایجاد امنیت و ثبات در منطقه بخواهد از اقتدار جمهوری اسلامی استفاده کند، ایران دریغ نخواهد کرد، آن‌گونه که سوریه و عراق با اقتدار جمهوری اسلامی داعش و تروریست‌های دیگر را در منطقه شکست دادند.
3- جریان لیبرال نفوذی در شرایط کنونی با فضاسازی برای تاخیر در اعلام و اجرای تصمیمات نظام در‌باره برجام و طولانی کردن بازی موش و گربه مذاکره با اروپایی‌ها درحقیقت به‌دنبال القاء بن‌بست در سیاست خارجی در جهت هموار کردن مسیر برجام 2 با القاء نیاز به گفت‌وگوی مستقیم آمریکا و ایران است، در حالی‌که شکست داعش و مجبور کردن آمریکا به خروج از منطقه و نتایج انتخابات عراق و لبنان و حضور در سوریه و همکاری با روسیه و دیگر کشورهای منطقه و خارج از منطقه نشان می‌دهد تاکنون جمهوری اسلامی به‌عنوان مرکز ثقل محور مقاومت بدون مذاکره و روابط با آمریکا، هیچ‌گاه دچار بن‌بست نشده است.لذا اولا حضور مقتدرانه ایران در منطقه موجب شده که خود آمریکا در منطقه دچار بن‌بست شود نه ایران! ثانیا تمام تهدیدات این کشور به‌علت همین بن‌بست استراتژیک در مسائل منطقه و مستاصل شدن در برابر قدرت بازدارندگی و دفاعی- موشکی ایران است. ثالثا ما در کشور نهاد مقدسی داریم که کارش فقط بن‌بست‌شکنی است و به فرمایش رهبری«جوان بسیجی هیچ‌وقت دچار بن‌بست نمی‌شود. بعضی از دستگاه‌های دولتی می‌گویند: نمی‌شود! چطور نمی‌شود؟ بن‌بست‌شکن‌ها بچه‌های متدینی بودند که بن‌بست‌ها را شکستند و جلو رفتند». مصداق این سخن رهبری از یک‌طرف انحراف در مذاکرات هسته‌ای و عبور نیروهای لیبرالی از خطوط قرمز نظام در برجام با خوشبین بودن و اعتماد به آمریکاست که نتیجه آن روشن شد و از طرف دیگر دلخوش نکردن نیروهای مومن و انقلابی سپاه و بسیج به مذاکرات سیاسی در منطقه و کوتاه کردن شر داعش از سر منطقه با مقاومت شجاعانه است که نمود این بن‌بست‌شکنی شلیک موشک‌های سپاه به مقر فرماندهان تروریست‌ها در دیرالزور سوریه بود. رابعا رهبری سال‌هاست که هشدار می‌دهند «آمریکا با جنگ روانی به ‌‌زور می‌خواهد القاء کند که پایان راه ملت ایران بن‌بست است. متاسفانه بعضی از سیاسیون و مسئولین هم در این زمین دشمن حرف می‌زنند». رهبری تاکید می‌کنند «اگر قرار بود آمریکا ملت ایران را به بن‌بست برساند، آن روز می‌کرد که این ملت مثل امروز قوی نبود، امروز نمی‌تواند» خامسا رهبرمعظم انقلاب وقاحت این روزهای جریان نفوذی را پیش‌بینی می‌کردند و در سال 95 تاکید کرده بودند «‌بن‌بستی در راه ملت ایران وجود ندارد و برجام را وسیله‌ای قرار ندهند برای فشارهای مجدّد به جمهوری اسلامی. جمهوری اسلامی از هیچ قدرتی در دنیا هراس ندارد و اگر کسی به تقلید از روحیّه ضعیف بنی ‌اسرائیل می‌گوید که «اِنّا لَمُدرَکون» (الان پدر ما را در می‌آورند) ما هم به تقلید از حضرت موسی عرض می‌کنیم که«کَلّا اِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدین».(چنین نیست؛ پروردگارم با من است)».
4- با این توضیحات، بهتر می‌توان درک کرد که چرا رسانه‌های آمریکایی– اروپایی به‌علت سرنوشت نافرجام برجام، نگران جماعت لیبرالی نفوذ کرده در ارکان کشور شدند و برای مدتی خط خبری و تحلیلی خود را به دلگرمی دادن به این جماعت اختصاص دادند، از جمله شبکه تلویزیونی سی ان ان آمریکا می‌گوید «مرگ برجام سبب تضعیف جریانی که به غرب گرایش دارد، خواهد شد و مخالفان نظام جمهوری اسلامی را نابود خواهدکرد». آسوشیتدپرس هم با بیان اینکه برجام دستاورد اصلی جریان غرب‌گرا در ایران بود ادعا می‌کند «خروج آمریکا از برجام هرگونه آشتی با غرب را در معرض خطر قرار داد! و بی‌شک جریان غرب‌گرا در انتخابات آینده شکست خواهند خورد». نشریه لس‌آنجلس‌تایمز نیز اذعان می‌کند «از بین رفتن برجام ارتباط برخی افراد و مقامات ایرانی با غرب را تضعیف و تنها سرمایه سیاسی موجود آمریکا و غرب را هدر می‌دهد». روزنامه صهیونیستی هاآرتص هم نوشت «با خروج ترامپ از برجام جریان غربگرای داخل ایران که در حال باز کردن فضا به روی غرب بود آسیب‌پذیر می‌شود». اما جان کری به هدف اصلی آمریکا از امضاء برجام اذعان می‌کند که «خروج ترامپ از برجام میانه‌روهای طرفدار آمریکا در ایران را تضعیف می‌کند»! لذا باید درک کرد که جریان لیبرال نفوذی چرا برای حفظ برجام به هرقیمتی تلاش می‌کند و چرا از سر درماندگی به‌دنبال مذاکره مستقیم حقارت‌آمیز با آمریکاست!.
 5- مشکل اصلی جماعت لیبرالی و نفوذ کرده در ارکان کشور این است که تصور می‌کردند با برجام می‌توانند خود را قهرمان ملی در افکار عمومی القاء کنند و آنچه را که در فتنه 88 نتوانسته بودند به‌دست بیاورند، اکنون می‌توانند به‌دست بیاورند!. لذا باید هوشیار باشیم که این جماعتِ مبتلا به «بیماری ذلت» با القاء بن‌بست و حاکمیت دوگانه، فتنه دیگری رقم نزند! چون «آمریکا اگر لااله الاالله هم بگوید ملت ایران باور نمی‌کند» و «شکست آمریکا در ماجرای اخیر نیز قطعی است»،چنانکه نیویورک‌تایمز و فارن پالیسی نیز پیشاپیش تاکید کردند «آنچه وزیرخارجه آمریکا گفته فقط امید واهی، آرزوهای محال و محقق نشدنی است»! و به‌قول روزنامه آلمانی تسایت «ترامپ در مقابل ایران پارس می‌کند، اما نمی‌تواند گاز بگیرد»!

دکتر محمدحسین  محترم