در رابطه صمیمانه, ارتباط های افراد دوستانه و عاطفی است امّا در رابطه رسمی چنین نیست. چرا که افراد به عنوان اعضای جامعه برای انجام کاری با یکدیگر تعامل و ارتباط برقرار می کنند و در حقیقت, این نوع رابطه خالی از ویژگی های صمیمانه و عاطفی است به طوری که حتی ممکن است افراد صرفا برای یک بار یکدیگر را ببینند و برای همان یک بار,میان آن ها تعامل ایجاد شود. مثل رابطه راننده تاکسی و مسافر, فروشنده و خریدار و یا عابر پیاده و راننده اتومبیل که افراد در طول زندگی روزمره خود تجربه می کنند.
اسماعیلی, روانشناس در گفت و گو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان در رابطه با روابط صمیمانه میان افراد اظهار کرد: روابط صمیمانه یا نزدیک, در قوام شخصیتی افراد بسیار مهم است به گونه ای که رشد انگیزشی و شخصیتی افراد تا حد زیادی در نتیجه چگونگی شکل گیری این روابط نزدیک است.
وی بیان کرد: افرادی که در زندگی خود تجربه روابط خوب, شاد, موفقیت آمیز و ایمنی داشته باشند معمولا افرادی هستند که با شخصیت مستحکم, ثابت و پایدار رشد می کنند. به همین خاطر اگر این روابط نزدیک به شکل پایدار به وجود آید در سلامت روان افراد جامعه بسیار موثر است.
اخبار اجتماعی-این روانشناس با بیان نقش مهم خانواده در شکل گیری روابط صمیمانه تصریح کرد: خانواده, مهم ترین, بهترین و اساسی ترین مأمن برای ایجاد روابط صمیمانه و عاطفی افراد است به گونه ای که زوجین و اعضای خانواده می توانند متحد شوند و با یکدیگر احساس یگانگی داشته باشند. زیرا آن ها بر این باور هستند که از طریق چنین روابط صمیمانه ای می توانند وجودِ خود را نیز بسط و گسترش دهند.
اسماعیلی گفت: روابط صمیمانه و عاطفی میان افراد نه تنها باعث قوام و ثبات شخصیتی آن ها بلکه موجب قدرت دادن به نیروهای انگیزشی شان نیز می شود چرا که آن ها مثبت نگر و هدفمند بار می آیند و افق های وسیعی پیدا می کنند و درصدد دست یافتن به آرزوهای بزرگ خود بر می آیند و برای آن ها نیز با تمام وجود تلاش می کنند.از اینرو, همه این ها باعث ایجاد زمینه های رشد و موفقیت افراد, آن هم به شکل سالم می شود.
وی تاکید کرد: روابط خانوادگی, روابط خاصی است که بیشتر, از طریق عواطف و اخلاق اداره می شود. از اینرو, افراد برای نظم بخشیدن به روابط اجتماعی خود در زندگی به چندین عامل نیاز دارند که از آن جمله می توان به اخلاق, عواطف انسانی, نیازهای انسان ها به یکدیگر و قانون اشاره کرد که معمولا هریک از این عوامل کارکردهایی دارند.
این روانشناس اذعان کرد: قانون در جامعه باعث برقراری نظم می شود. یعنی تمامی افراد مجبور هستند برخی از خواسته های خود را به خاطر دیگر همنوعان در محیط اجتماعی کنار بگذارند و محدودیت هایی را بپذیرند که در این شرایط, قانون تعیین می کند که افراد جامعه چگونه, کجا و به چه صورت, این محدودیت ها را بپذیرند. به طور مثال؛ چراغ قرمز در جامعه بدین معناست که گروهی از افراد باید توقف کنند تا گروهی دیگر که حق تقدم با آن هاست اجازه عبور داشته باشند.
اسماعیلی ادامه داد: برخی از روابط در گروِ اخلاق هستند. به طور مثال؛ فردی با وجود این که از رفاه برخوردار است و اموال قانونی دارد به محض متوجه شدن نیاز همنوعان , با اراده خود و بدون چشم داشت, از بخشی از اموالش چشم پوشی می کند که این عمل به معنای واقعی کلمه اخلاقی است چرا که فرد در این رابطه به دنبال هیچ گونه نفعی نیست و این کار را صرفا به عنوان یک عمل و نشانه کمال انسانی انجام می دهد.
وی افزود: وجود عواطف سالم و اخلاق موضوعی است که باعث قوام زندگی خانواده می شود. زیرا وقتی شخص می تواند زندگی خانوادگی سالمی داشته باشد که خودش از لحاظ اخلاقی و انسانی رشد پیدا کرده باشد. بدین معنی که قانون, احکام و دستورات زندگی برای فرد درونی و عواطف فرد هم سالم و مثبت شده باشد.
این روانشناس با اشاره به برخی از خصوصیات مثبت تصریح کرد: برخی از عواطف و انگیزه ها یا خصوصیات, هیجانی هستند که در مناسبت های بین انسانی نقش حائز اهمیتی دارند. مثل؛ صلح, آرامش, همدلی, مشارکت, گذشت. به همین خاطر است که در تعالیم و آموزه های دینی تاکید شده است که انسان ها باید سه ویژگی صلح, عفو و فضل را برای زندگی خانوادگی سر لوحه قرار دهند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: خصوصیات ذکر شده می توانند نقش بسزایی در موفقیت افراد و تعامل های اجتماعی آن ها برقرار کنند و جهان زیباتری را به وجود آورند که در این میان خانواده به عنوان نخستین کانون شکل گیری وجودی فرد بسیار تعیین کننده است.