دکترحمیدرضا رضازاده، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و دکتر علیرضا ملازاده ، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی طی یادداشتی به بررسی نقاط ضعف نظام آموزشی در دوران کرونا پرداختند. این دانش پژوهان در این یادداشت آوردهاند:
مقدمه
اخبار اجتماعی- در ارتباط با کرونا ما با پدیده ای مبهم، ابعاد بسیار گسترده و چند رشته ای(multidisciplinary) مواجه هستیم. بنابراین محققان رشته های مختلف از جمله علوم تربیتی و روانشناسی باید در باره آن به تحقیق بپردازند. ظاهر این بیماری و منشاء آن هر چند پزشگی و زیستی است ولی تاثیر زیادی برابعاد روانی، اجتماعی و آموزشی انسان ها داشته است. آنچه شرایط و تغییرا ت آموزشی دوران کرونا را مهم تر میکند، تداوم شرایط ومراقبت های مربوط به آن و نیمه تعطیلی وغیر حضوری شدن مدارس و دانشگاه هاست.از آنجا که لازم است ابعاد این بیماری شناسایی شود، ابعادآموزش وابسته به کرونا (educational based on corona) وبحران آموزشی وابسته به کرونا(educationalcrisis based on corona) را در این مقاله بررسی می کنیم.
بحران آموزشی وابسته به کرونا
تغییرات ناشی از کرونا در مسایل آموزشی بسیار گسترده بوده است. تجربه آموزشی حاصل از آن باعث شده در آینده حتی در زمانی که ویروس کرونا کنترل شود، آموزش در کلیه مقاطع تحصیل و دانشگاه ها و موسسات آموزشی به صورت ترکیبی از یادگیری رو در رو و یادگیری آنلاین محتمل و مقرون به صرفه باشد. کودکان طبقه پایین که تا قبل از دوران کرونا گاهی میتوانستند در کنار کلاسیهای خود درس بخوانند و از مزایای در کنار کودکان متوسط و بالا بودن بهره برند، به سبب تغیییرات دوران کرونا، این کار برایشان میسر نیست. از سوی دیگر این کودکان ملزومات امکانات آموزش از راه دور مثل سیستم های رایانه ای، تبلت و اینترنت با سرعت مناسب را ندارند. این شرایط به ایجاد «یأس آموزشی» و ناتوانی در همگام شدن با آموزش های الکترونیک می شود.
بهبود دسترسی آموزشی، توانمند سازی آموزشی، دستیابی به رشد پایدار آموزشی ،غلبه بر نابرابری آموزشی، مستلزم سیستم آموزشی مناسب برا ی آموزش دیجیتال و آموزش از راه دور است . باوجود این، تکنولوژی چاره همه مشکلات نیست و تا زمانی که همه مدارس به استانداردهایی مشترک و لازم در این زمینه برسند، مشکلات آموزشی وابسته به کرونا (educational problems based on corona) ادامه می یابد. به هر حال در شرایط کرونا در مدارس و دانشگاه های تمام دنیا این سوال مطرح است که چه طور می توان آموزش و پرورشی مناسب با توجه به اهداف آموزش وپرورش دوران کرونایی و نیازهای آموزشی دوران کرونایی تدوین کرد؟
از نقطه نظر عرضه، یک مشکل پیرامون کمیت و کیفیت متمرکز است. اینکه در جهان بحث کمیت، کمبود معلمان و اساتید متبحر آنلاین، انعطاف پذیر نبودن برنامه درسی و وابستگی بیش از حد به آموزش حضوری مطرح است. درحوزه تقاضا و کیفیت در آموزش های مجازی، دانش آموزان اغلب با نقص مهارت های اجتماعی برای زندگی در جامعه واقعی و انطباق با محیط حرفه ای مواجه هستند. شرایطی که کرونا در کل جهان به وجود آورد، آموزش و نظام های آموزشی و آموزش عالی را به قبل و بعد از کرونا تقسیم کرد. به هر حال انتقال از یادگیری در شرایط آموزشی قبل از کرونا به یادگیری در شرایط کرونایی مبتنی بر کار روی برنامه ها و مواجهه با محیطو دنیایی جدید به عنوان یک چالش بزرگ سازگاری است که باید مطرح شود.
ما در شرایطی هستیم که نیازمند یک انقلاب آموزشی و آموزش مبتنی بر وب به صورت فوری در اثر شرایط کرونا هستیم. اما دسترسی همه دانش آموزان و دانشجویان به منابع آنلاین و موتورهای جستجوگر نیازمند تدارک زیر ساخت های لازم از سوی دولت هاست. هرچند موانع نباید آن را منتفی کند، دستیابی کودکان به دنیای اطلاعات در شرایط کرونایی یک تغییر محوری و تحولی بالقوه در حوزه آموزش و پرورش تلقی می شود که در آینده باید همه مدارس دنیا را در بر گیرد و فراگیران را به شهروندانی مسوول در حوزه یادگیری تبدیل کند و در عین حال این امکان را فراهم آورد تا تدریس آنلاین بتواند انگیزش لازم را داشته باشد و با موفقیت همراه شود. در واقع ضرورت تحول در آموزش و پرورش شرایط کرونایی، آن را ملزم ساخته تا از تجربیات و امکانات خارجاز سیستم خود نیز استفاده کند تا به سوی تغییر آموزشی راه بگشاید.
امروزه در شرایط آموزشی کرونایی، دانش آموزان ما دیگر به معلمان وابسته نیستند تا دانش سده های پیش را برایشان نقل کنند. بسیاری از آنها می توانند علاوه بر معلم از طریق شبکه های آموزشی نیز به کسب و بازتولید اطلاعات بپردازند. لذا در این شرایط نه تنها دانش آموزان برای زندگی در اجتماع آینده آماده میشود بلکه نقش معلمان نیز تغییر می کند. به عبارت دیگر در شرایط موجود و آینده نقش معلم به عنوان فردی که اطلاعات را مرتب می کند، سازماندهی و طبقه بندی می نماید و به شیوه ای منظم و مرحله ای در اختیار فراگیران قرار می دهد ارتقاء خواهد یافت و این در اصل یک انقلاب آموزشی است.
در این شرایط هر چه یک نظام آموزشی فردمحورتر باشد و فراگیر بتواند بیشتر و بهتر فکر کند و به حل مسایل بپردازد، شیوه زندگی مطلوب تری در عصر فرامدرن کرونایی خواهد داشت. لذا با تایید بر بروز یک تحول در آموزش و پرورش آن را عاملی می دانیم که بر اساس آن می توان به مدارس ساختار تازه ایبخشید.
با بروز کرونا بهتر متوجه شدیم نظام های آموزشی مدارس و دانشگاه های ما چقدر قدیمی است روشهای آموزشی ما نیازمندی های آموزشی امروز و در شرایط کرونا را نداشته و ما به نظام آموزشی متناسب با قرن ۲۱ و شرایط کرونا احتیاج داریم. بزرگ ترین تغییری که ما برای دانش آموزان و دانشجویان در نظر داریم این است که دیگر این مواد درسی نیستند که در مرکز توجه قرارمیگیرند بلکه مجموعه مهارت هایی که دانش آموزان باید در شرایط کنار آمدن با کرونا بیاموزند، مهم است. برای مثال اگردانش آموزی تصمیم دارد اوقات فراغت خود در تابستان را پر کند، درسهای شیمی، جغرافی یا تاریخ کاربردی ندارد، بلکه چگونگی حفظ بهداشت فردی و فاصله با دوستان در حین بازی به کار وی می آید، مهارتی که شاید باعث سلامت یک کودک و عدم توانایی آن باعث مرگ دیگری شود.
نتیجه گیری
تجربههایی مانند تعطیلی مدارس و دانشگاه ها، تغییر در ارتباطات انسانی متداول ،آموزش از راه دور و در تنهایی و منزل و مشاهده مداوم تجربه بیماری و فقدان در بستگان، جامعه و کل دنیا که همگی ناشی ازهمه گیری کروناست. تداوم نامعلوم شرایط حاصل ویروس و احتمال تکرار شرایط حاد بحران کرونا در فصل پاییز، شرایط تشدید یا ایجاد مشکل در یادگیری در دانش آموزان و دانشجویان را مهیا کرده است. حتی اگر به طور واقعی کرونا صعودی در آینده نداشته باشد، ترس از آن در بسیاری از بیماران به ویژه افراد دچار ترس مرضی و وسواس باعث استمرار حالات مرضی آنها می شود. از سوی دیگر کرونا ایران را در یک شرایط عملیات روانی گسترده و تبلیغات شبکه های اجتماعی و کلیپ ها و شایعه سازی ها شده اند که همه این ها در آموزش معلم و اساتید و یادگیری دانش آموزان ودانشجویان تاثیر منفی می گذارد.
دراین شرایط باید مراقب شرایط آموزشی کودکان، نوجوانان و دانشجویانی که در اطراف و خانواده مان هستند باشیم . باید از نظر سیستم های آموزشی، سیستم کامپیوتر و اینترنت مورد آنها به آنها کمک هایی شود. به مرور زمان گسترش این ویروس متوقف می شود ولی تا آن زمان باید بسیار هوشمندانه نظام آموزشی مبتی بر کرونا را در افراد به ویژه کودکان و نوجوانان بررسی نماییم. یکی از دلایل انقراض دایناسورها عدم توانایی تطبیق با شرایط اقلیمی عصر یخبندان بود و در این دوران هر انسانی نتواند هوشمندانه با این بحران ویروسی به ویژه در بعد بحران آموزشی وابسته به کرونا مقابله کند، احتمال بروز بیماری و مشکل در او بیشتر است. به نظر می رسدحیطه های مهم و کمک کننده به انسان در این عصر جدید فراکرونایی، معنویت در کنار دانش است.