کاهش جدی تعاملات اجتماعی در وضعیت ایران نیازمند تعطیلی موقتی بخش زیادی از فعالیتهای اقتصادی است. روزهای پیش رو تا انتهای تعطیلات نوروزی (۱۳فروردین) به نوعی تنها فرصت برای اتخاذ چنین تدبیری است.
اخبار اجتماعی- به این دلیل که اولا تاخیر بیش از این در کاهش شدید تعاملات اجتماعی به میزان غیر قابل باوری شیوع این بیماری را گسترش خواهد داد. ثانیا شرایط اقتصادی کشور تحمل تعطیلی حجم وسیعی از فعالیتهای اقتصادی بعد از تعطیلات نوروزی را ندارد.
در شرایطی به سر میبریم که جامعه جهانی به شدت درگیر رشد لحظه به لحظه کرونا است و گسترش این ویروس مردم سراسر دنیا و اقتصاد جهانی را با مشکلات عدیدهای مواجه کرده است. در این میان آنچه تا حدودی امیدبخش است، کنترل نسبی شیوع این بیماری در چین و کره جنوبی است. اما این کنترل نسبی چگونه محقق شد؟
فهم صحیح دو الگوی نسبتا متفاوتی که این دو کشور اتخاذ کردند، نقش کلیدی در انتخاب راهکار مناسب برای مقابله با کرونا در کشور عزیزمان دارد.
اجازه بدهید ابتدا از مدل کره جنوبی آغاز کنیم:
مبنای اصلی مدل کره جنوبی بر چند پایه است:
۱- تست کرونا از افراد در ابعاد بسیار بالا (پانزده هزار نفر در روز و بیش از دویست و پنجاه هزار نفر تا جمعه گذشته) بهطوری که نسبت مبتلایان به کل افراد تستشده در حدود ۳تا ۴ درصد است. این عزم برای تست در ابعاد گسترده باعث شد که از ابتدا به تولید انبوه کیت تست کرونا در کره بپردازند. بهطوری که هزینه هر کیت تست در کره در حدود بیست دلار است.
البته آنچه مهمتر از کیت تست کرونا است، سایر زیرساختها برای تست نتایج و تحلیل دادهها است. کره جنوبی پس از شیوع بیماری MERS در سال ۲۰۱۵ و دریافتن آنکه زیرساخت لازم برای تست وسیع افراد را ندارد، دست به توسعه این زیرساختها زد. به عبارت دیگر در صورت وجود محدودیت در هر یک از قسمتهای زنجیره تولید تست در ابعاد انبوه تحقق نمیپذیرد.
فرآیند تست هم در کمترین زمان ممکن انجام میشود و نتیجه تست هم با فاصله زمانی در حدود یک روز به افراد اعلام میشود. وجود تاخیر در اعلام نتایج، اثربخشی این روش را به شدت کاهش میدهد.
۲- بستری اجباری افراد با تست مثبت در بیمارستان. (البته در هفته اخیر برای کیسهای با علائم خفیف به قرنطینه خانگی کفایت میشود).
۳- بسته شدن مدارس، کلیساها، سینماها، و بهطور کلی تجمعهای عمومی.
۴- اطلاعرسانی نسبتا گسترده، همکاری مردم، قرار دادن دماسنج حرارتی در ورودی بسیاری از ساختمانها و مواد ضدعفونی در ورودی ساختمانها، آسانسورها و...
نکته اصلی آن است که در کره بدون تعطیلی گسترده فعالیتهای اقتصادی توانستهاند بهطور نسبی گسترش این بیماری را تا به امروز کنترل کنند.
اما چین مدل متفاوتی را در پیش گرفت. فعالیتهای اصلی در چین برای جلوگیری از گسترش کرونا عبارتند از:
۱- اجبار به عدم تعامل اجتماعی افراد. در بسیاری از شهرها حتی افراد مجبور به ماندن در خانههایشان برای هفتهها شدند و فقط یکی از اعضای خانواده هر چند روز یکبار اجازه خروج از منزل تنها بهمنظور تهیه خوراکی و نیازهای اولیه را داشت.
۲- تمام محیطهای عمومی و مدارس تعطیل شدند.
۳- در بسیاری از شهرها سفارش آنلاین مواد خوراکی برقرار شد و مواد غذایی به در منازل ارسال میشد.
۴- تست دمای بدن از افراد در نقاط مختلف شهر، علیالخصوص در نقاط کلیدی مانند فرودگاهها و ایستگاههای قطار.
۵- ایجاد بیمارستانهای موقت. بعضا حتی برخی هتلها به محل قرنطینه افراد با تست مثبت اما با نشانههای خفیف شد.
۶- انتشار عمومی اطلاعات مربوط به محل اقامت افراد مبتلا به ویروس و مکانهایی که در آن حضور داشتهاند.
نکته اصلی که موجب موفقیت هر دو الگو شده، کاهش شدید تعامل افراد با یکدیگر است. بر اساس برخی تخمینها هر روز تاخیر در کاهش تعاملات افراد منجر به افزایش تعداد مبتلایان به میزان ۴۰درصد میشود.
اما آیا اجرای الگوی کره یا چین برای ما مقدور است؟ چرا چین همان الگوی کره را اجرا نکرد یا چرا کره الگوی چین را اجرا نکرد؟
مزیت اصلی الگوی کره، عدم توقف طولانیمدت بخش عمده فعالیتهای اقتصادی و ادامه روند زندگی روزمره آحاد جامعه است. اما پیش نیاز اجرای این الگو آن است که:
۱- ظرفیت بسیار بالایی برای تست افراد وجود داشته باشد. همانگونه که عنوان شد ظرفیت تست، نه تنها به وسیله تعداد کیتهای تست بلکه بر اساس زیرساختهای آزمایشگاهی تعیین میشود. افزایش ظرفیت زیرساختهای آزمایشگاهی در کوتاهمدت بسیار سخت است.
۲- ظرفیت خالی بیمارستانی وجود داشته باشد تا بتوانید افراد ناقل ویروس را از سایر اعضای جامعه جدا کنید. کشور کره با ۲/ ۱ تخت بیمارستانی به ازای هر صد نفر یکی از بالاترین سرانههای تخت بیمارستانی را دارد. این عدد برای ایران کمتر از یک هفتم کره جنوبی است.
۳- شیوع ویروس در کشور همهگیر نشده باشد. در واقع یک دلیل موفقیت الگوی کره آن است که بخش عمده ناقلان در یک محوطه جغرافیایی محدود بودند. در نتیجه تعداد افراد تست شده در منطقه Daego را اگر به کل افراد این منطقه تقسیم کنیم، به عددی در حدود ۳ تا ۵ درصد میرسیم. به نظر میآید اگر این ویروس در سراسر کشور کره گسترش یافته بود، تست تنها ۵/ ۰درصد افراد جامعه برای موفقیت این الگو کافی نبود.
به عبارت دیگر به نظر میرسد متوسط نرخ مرگ و میر ناشی از ویروس کرونا در حدود یک درصد یا کمتر از آن باشد. اما در بسیاری از افراد این ویروس علائم بسیار خفیفی دارد. بهطور مثال برخی از افراد با تست مثبت در کره گفتهاند که علائم بیماریشان حتی از یک سرماخوردگی خفیف هم کمتر بوده است. اما جدا نشدن همین افراد با عوارض بسیار خفیف برای انتشار بیماری کافی است. اما از طرف دیگر تشخیص این افراد بهجز با انجام تست در ابعاد بسیار وسیع ممکن نیست.
با کنار هم گذاشتن این موارد به نظر میرسد که اجرای الگوی کره در ایران در مرحله فعلی چندان عملیاتی نیست. هر چند اولا افزایش تعداد تست شوندگان و ثانیا افزایش آگاهی و همکاری عمومی قطعا نقش محوری در مبارزه با کرونا را دارد.
از طرف دیگر مشکل اول مدل چین، هزینه اقتصادی نسبتا بالای آن است. اجرای این مدل همچنین نیازمند یک دولت مرکزی بسیار قوی و کاملا مورد اعتماد است. البته اجرای این مدل و بهویژه افشای برخی اطلاعات مبتلایان میتواند مخاطرات اخلاقی خودش را نیز داشته باشد.
به نظر میرسد با توجه به شرایط کشورمان ناگزیر هستیم که مدل بینابینی را انتخاب کنیم که در آن:
با استفاده از فرصت تعطیلات نوروزی به قرنطینه تمامی شهرهای با شیوع نسبتا بالای کرونا بپردازیم. تعویق قرنطینه و کاهش تعاملات اجتماعی اولا منجر به افزایش تصاعدی تعداد مبتلایان میشود. ثانیا تعطیلی فعالیتهای مختلف در ایام پس از نوروز میتواند هزینه دو چندانی را به اقتصاد کشور تحمیل کند.