ماجرای تنش میان این زوج به سال ۹۴ بازمیگردد. زمانی که زن جوانی بهنام ناهید از همسرش بهنام خسرو ۵۲ ساله به اتهام ضرب و جرح شکایت کرد و وی بازداشت شد.
اخبار اجتماعی - خسرو در اظهاراتش به مأموران کلانتری گفت: وقتی به خانه آمدم دیدم دخترم گریه میکند او گفت مادرش کتکش زده است. اشکهای دخترم آنقدر ناراحتم کرد که بیاختیار همسرم ناهید را مورد ضرب و شتم قرار دادم. همسرم نیز از من شکایت کرد. در ادامه ناهید و خسرو بار دیگر در کلانتری درگیر شدند که این بار خسرو با کتک زدن همسرش و مأموری که قصد میانجیگری داشت مشکل را پیچیدهتر کرد و با حکم قضایی به زندان منتقل شد.
چندی بعد ناهید به ملاقات خسرو رفت و به او گفت: اگر میخواهی که رضایت بدهم باید حق طلاق را به من بدهی و خسرو هم با پذیرش این شرط از زندان آزاد شد. ۶ ماه از این ماجرا گذشت و یک شب ناهید به خسرو گفت: اگر بهشکل صوری از هم جدا شویم پسرمان میتواند کفیل من شود و از خدمت سربازی معاف میشود. البته من به تو قول میدهم که تا همیشه کنارت میمانم و این جدایی تنها یک قرار صوری است. خسرو بعد از چند دقیقه فکر کردن پذیرفت و از فردای آن روز مقدمات طلاق صوری فراهم شد و در کمتر از یک ماه صیغه طلاق جاری شد.
ماجرای قتل چه بود؟
۲ سال پس از طلاق، خسرو و ناهید با هم در یک خانه زندگی میکردند، یک شب خسرو در حال تماشای یک برنامه تلویزیونی بود که در آن مسابقه پیامکی داشت. خسرو تصمیم گرفت برای شانس بیشتر برنده شدن در مسابقه از تلفن خودش و ناهید پیامک بدهد. ساعت حدود ۲ نیمه شب بود که وقتی تلفن همراه ناهید را برداشت با پیامک مرد ناشناسی رو به رو شد. وی پیام داده بود «فردا بعد از کارم به دیدنت میآیم». وی با عصبانیت ناهید را صدا کرد و از هویت مرد غریبه و ارتباطش با او پرسید، اما ناهید گفت که وی را نمیشناسد. با این حال خسرو از ناهید خواست پرینت مکالماتش را بگیرد. زن جوان نیز روز بعد پرینت تلفن همراهش را به خسرو داد و بعد هم به خانه پدرش رفت.
اما پرینت مکالمات نشان میداد ناهید از مدتها قبل این مرد را میشناخته و با او در ارتباط بوده است.
خسرو در اعترافاتش گفت: ۶ ماه بعد از رفتن ناهید یک روز که من و پسرم تنها در خانه بودیم ناهید به خانه آمد و عنوان کرد که دلش برای پسرمان تنگ شده و میخواهد او را ببیند. دقایقی از حضورش در خانه نگذشته بود که زنگ تلفن همراهش به صدا درآمد و متوجه شدم که آن طرف خط همان مرد ناشناس است که چند ماه قبل پیامکش را دیده بودم. بعد از چند لحظه که حرفش با آن مرد تمام شد رو به من کرد و گفت: «می خواهم با او ازدواج کنم» این حرف او آنقدر برایم سنگین بود که ناخودآگاه دستم را به دور گردن ناهید انداختم و گلویش را فشار دادم تا او بیهوش شد و بر زمین افتاد. همان موقع پسرم وارد اتاق شد و پرسید که چرا مادرش روی زمین افتاده که به او گفتم حالش بد شده تو برو کارتون ببین تا من به اورژانس خبر بدهم. پس از خروج پسرم شال ناهید را دور گردنش پیچیدم تا او دیگر نفس نکشد و خفه شود. پس از آن هم خودم را به مأموران معرفی و تسلیم کردم. پساز این اظهارات متهم به زندان انتقال یافت و صبح دیروز در شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه متهم با تکرار همان اظهاراتش که پیشتر عنوان کرده بود، اتهام قتل را پذیرفت و از خانواده ناهید طلب عفو و بخشش کرد.
پساز صحبتهای متهم، قاضی از او پرسید: ناهید که دیگر همسرت نبود و دلیلی برای قتل وجود نداشت. چرا دست به این کار زدی؟
متهم جواب داد: درست است که او زنم نبود، اما وقتی قرار شد از هم جدا شویم هر دو قول دادیم که پس از این طلاق صوری تا آخر عمر با هم میمانیم، اما او همان زمان هم هیچ توجهی به قول و قرارمان نکرد. در ادامه هم پدر و مادر ناهید بهعنوان اولیای دم از دادگاه برای خسرو تقاضای قصاص کردند، اما پدر خسرو بهعنوان قیم نوهاش - پسر خسرو- درخواست دیه کرد.
دادگاه برای صدور رأی در مورد این پرونده وارد شور شد.