این حادثه در شب چهارشنبه سوری سال ۹۵، در میهمانی یک خانه ویلایی خارج از شهر رخ داد. «غزل» و دوستانش قرار گذاشته بودند به خانه یکی از دوستان مشترکشان بروند و تا صبح همانجا جشن بگیرند و آتش بازی کنند.
اخبار اجتماعی- پدر و مادر «غزل» از این میهمانی خبر نداشتند و دخترشان به آنها گفته بود قرار است از سر کار به خانه دوست و همکارش «سارا» برود. دختر جوان، غروب به همراه «سارا» و یک دختر و سه پسر دیگر به پارتی رفتند. ساعت از ۸ گذشته بود که به خانه دوستش رسیدند. انواع غذاها و نوشیدنیها روی میز چیده شده بود و صدای بلند موسیقی همه جا را فراگرفته بود. «سارا»، دو لیوان مشروب برای خودش و «غزل» ریخت و به او تعارف کرد. دختر جوان مردد مانده بود، اما قرار بود آن شب به هیچ چیز فکر نکنند و فقط خوش بگذرانند. به محض اینکه لیوان را سرکشید دچار سرگیجه و حالت تهوع شدید شد به حدی که قادر به ایستادن نبود. ساعت از ۱۱ شب گذشته بود که «غزل» با همان حال به همراه دوستانش به خارج از شهر رفتند. وضعیت بقیه هم مشابه او بود، اما به تصور اینکه به خاطر زیاده روی در مصرف الکل حالشان بد شده اهمیتی ندادند. «غزل» هر لحظه حالش بدتر میشد تا اینکه اواخر شب از هوش رفت. دوستانش که بشدت ترسیده بودند، او را به تهران آورده و به بیمارستان رساندند، اما پزشکان پس از معاینه، اعلام کردند او به کما رفته است. کادر درمانی بیمارستان که متوجه وضعیت وخیم غزل و دوستانش شده بودند، وقتی فهمیدند هر سه الکل مصرف کردهاند، همزمان با سم زدایی از بدن آنها همگی را معاینه کرده و زیر دستگاه دیالیز قرار دادند.
پدر و مادر «غزل» با تماس مسئولان بیمارستان خود را بر بالین تنها فرزندشان رساندند، اما او ساعاتی بعد به خاطر مسمومیت ناشی از الکل مقابل چشمانشان جان باخت.
دوستان «غزل» پس از انجام اقدامات درمانی از بیمارستان مرخص شدند، اما روز بعد متوجه شدند علاوه بر «غزل»، یکی از پسرانی که در آن میهمانی همراهشان بوده نیز هر دو چشمش کم بینا شده است و شرایط خوبی ندارد.
شکایت پدر و مادر غزل
مادر و پدر داغدیده با طرح شکایتی در کلانتری جنوب شرق تهران، با حضور در دادسرا از دوستان دخترشان، میزبانان میهمانی و کادر بیمارستان به خاطر قصور در درمان دختر جوان شکایت کردند.
جسد «غزل» برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان پس از بررسی، مسمومیت با الکل را علت قطعی مرگ اعلام کردند.
با ارجاع پرونده به دادسرا، دوستان «غزل» و میزبان میهمانی از سوی بازپرس تحت بازجویی قرار گرفتند و با اظهارات آنها فروشنده الکل نیز دستگیر شد.
دختر جوانی که میزبان میهمانی بود به بازپرس پرونده گفت: «آن شب بجز «غزل» و دوستانش، بقیه میهمانان ما هم از آن نوشیدنیها مصرف کرده بودند، اما هیچ کسی جز این گروه مشکلی پیدا نکردهاند. آنها فقط تا ساعت ۱۱ پیش ما بودند و بعد از آن قرار بود به فشم بروند. شاید در آنجا چیزی مصرف کرده باشند. شیشههای مشروب پلمب و کارخانهای بستهبندی شده بود. نمیدانم چطور این اتفاق افتاده است.» با دستگیری فروشنده الکل، انبار او نیز که پر از شیشههای مشروب بود کشف و همه محتویات آن توقیف و نابود شد. میزبان میهمانی و مرد فروشنده بهدلیل اینکه تأمینکننده مشروب بودند به نوعی در مرگ دختر متوفی و کم بینایی پسر جوان مقصر شناخته شدند و پرونده آنها برای رسیدگی به دادگاه کیفری فرستاده شد.
اما با توجه به شکایت والدین غزل از کادر درمانی بیمارستان بررسی میزان قصور آنها نیز در دستور کار قرار گرفت. براساس گزارش بیمارستان، دختر جوان که با سطح هوشیاری پایین پذیرش شده و پس از تشنج و احیای قلبی به آی سی یو انتقال یافته بود، با وجود تلاش پزشکان دو روز بعد روی تخت بیمارستان جان باخته بود. کمیسیون ۳ نفره و ۵ نفره پزشکی قانونی پس از بررسی این شرح حال، متخصص داخلی را بهدلیل حضور نیافتن بر بالین بیمار و درمان ناصحیح، به بیمبالاتی محکوم کرد و او را در مرگ دختر جوان به میزان ۵ درصد مقصر شناخت.
با این نظریه کیفرخواست پرونده با تعیین قصور ۵۰ درصدی برای متوفی، ۳۵ درصد برای فروشنده مشروب، ۵ درصد خریدار، ۵ درصد پزشک معالج و ۵ درصد میزبان میهمانی و در بخش دوم پرونده؛ تعیین قصور ۲۵ درصدی برای پسر کم بینا، ۲۵ درصد برای فروشنده مشروب، ۲۵ درصدبرای خریدار و ۲۵ درصد برای میزبان میهمانی در پرونده آسیب بدنی صادر شد و پرونده برای رسیدگی در اختیار شعبه ۱۰۴۳ دادگاه کیفری ۲ (مجتمع شهید قدوسی) به ریاست قاضی محبوب افراسیاب قرار گرفت.
قاضی پس از بررسی مدارک، نظریه کمیسیون پزشکی و اظهارات شاکیان پرونده و متهمان، متخصص داخلی بیمارستان را به پرداخت ۱۰ میلیون تومان جریمه نقدی جایگزین حبس و پرداخت ۴ درصد دیه کامل انسان محکوم و فروشنده و خریدار مشروب و میزبان میهمانی را به طور مشترک و به تساوی به پرداخت ۴۵ درصد دیه کامل انسان در حق خانواده دختر جوان ملزم کرد. همچنین هر سه متهم در پرونده کم بینا شدن پسر جوان، به تساوی به پرداخت ۵۰ درصد از دو فقره نصف دیه کامل از جهت دیه کاهش بینایی هر دو چشم راست و چپ محکوم شدند.