توی خاطرات پدر و مادرها، خیلی از زندگیهای مشترک از مسجد شروع میشود. عروسیهایی ساده که در آن لباس عروس فقط یک چادر سفید بود و سور عروسی، شام جمع و جور در خانه داماد. خیلی از زوجهایی که دوست داشتند عروسی مفصلتری بگیرند هم قداست و معنویت خواندن خطبه عقد در مسجد را از دست نمیداند.
اخبار اجتماعی-دلایل زیادی باعث شد کمکم تعداد آنهایی که زندگی مشترکشان را از زیر سقف مسجد شروع میکنند کم شود. اما هنوز هم هستند کسانی که مسجد را نه فقط محل عبادت بلکه جایی برای شروع و انجام خیلی از قواعد شرعی و اجتماعی مثل ازدواج میدادند.
هیئت امنای مسجد نورالاصفیا در حکیمیه تهران پای عروس و دامادها را یک مرحله قبل از خواندن خطبه عقد به مسجد باز کردهاند. بیشتر از چهارسال است که یکی از سالنهای زیرزمین این مسجد به محلی برای کرایه دادن لباس عقد و عروسی و ملزومات آن تبدیل شده است.
خانم علیخانی؛ مسئول لباس عروسهای مسجد نورالاصفیا با یک تیر دونشان زده است. هم خیریه به راه انداخته و هم سور عروسی جوانها را به برکت مسجد گره زده است. در ادامه گفتگوی ما را با خانم علیخانی درباره کرایه دادن لباس عروس در مسجد میخوانید:
دانشجویانی که لباس عروسشان را امانت دادند
ایده اولیه کار را تعدادی از دختران مذهبی و فارغالتحصیل دانشگاه تهران کلید زدند. اینها یک گروه بودند که بین خودشان قرار میگذارند، هرکدام که ازدواج کردند ولباس عروس خریدند، لباس را در اختیار عروسهایی بگذارند که نمیخواهند لباس عروس بخرند.
ابتدا از پنج شش دست لباس که در خانه یکی از بچهها بوده شروع میکنند. کمکم کار وسعت پیدا میکند و حدود چهل دست لباس را به خانه یکی از دخترها که پدرش جانباز بود منتقل میکنند. چندوقت بعد این دخترخانم مادر شد و مادر خودش هم که مسئولیت امانت دادن لباسها را به عهده داشت به خاطر نگهداری از نوهشان دیگر قادر به ادامه کار نبودند. این خانواده توسط عدهای از دوستان واسطهای به من معرفی شدند و من توفیق این را پیدا کردم که کار نگهداری و امانت دادن لباسها به من سپرده بشود.
لباسها را جمعآوری کردم و به مسجد بردم
من بسیجی فعال هستم و از آن طرف دوستانی هم در خیریه محسنین داشتم. در واقع از این طریق پیشنهاد نگهداری از لباس عروسها به من داده شد. از آنطرف چون ساکن منطقه چهار بودم و لباسها قبلا در یکی از محلات ولنجک نگهداری میشد گفتم شاید در شرق تهران نسبت به شمال، امانت لباس عروس بیشتر مورد استقبال باشد و متقاضی بیشتری داشته باشد. قبل از این یک بار لباسها را در دو منطقه دیگر تهران تقسیم کردیم. اما نتیجهای که میخواستیم حاصل نشد. از آنطرف به خاطر اینکه دوستان و آشنایان تصور میکردند هنوز نگهداری از لباسها به عهده من است، در طی این مدت لباسهای امانی زیادی برای من آورده شد. این شد که تصمیم گرفتم کلا کار را خودم به عهده بگیرم.
مدتی منزل یکی از دوستان برای بازدید و انتخاب لباسها در نظر گرفته شد. اما بعد از مدتی با امام جماعت مسجد؛ حجتالاسلام محسنی صحبت کردیم و قرار شد یکی از اتاقهای زیرزمین مسجد را در اختیار ما قرار بدهند.
قشر ضعیف لباس را به رایگان امانت میگیرند
الان بیش از صد دست لباس در مسجد موجود است. نحوه امانت دادن لباسها به این صورت است که هر لباسی را که از هر فرد میگیریم اول آن را به خشکشویی میدهیم. یکی از خشکشوییهای محلمان هست که لباسعروسها را با یک چهارم قیمت دیگر خشکشوییها برای ما میشوید.
برای امانت دادن هم عروسخانمها اجازه دارند هرچند دست لباس که دوست دارند را بپوشند و انتخاب کنند. افرادی که بدانیم وضع مالی مناسبی ندارند یا تحت پوشش نهادهای خیریهای هستند هزینهای برای امانت لباس عروس پرداخت نمیکنند. اما کسی که تواناییاش را داشته باشد برای یک لباس کامل شامل تور و تاج و... هزینهای در حد سیصد الی چهارصد هزارتومان پرداخت میکند. برای ضمانت هم فقط از آنها یک مدرک مثل کارت ملی میگیریم و لباس امانت داده میشود.
هربار تعداد لباسهایی که امانت داده میشود زیاد بشود آنها را بسته بندی میکنیم و به مناطق محروم تهران و کشور میفرستیم. گاهی بعضیها پیش ما میآیند و میگویند این کار در محله و منطقه زندگی ما هم جواب میدهد و آنجا هم به چنین کاری نیاز داریم. ما هم تعدادی از لباسها را به آنها میدهیم و این افراد هم در محل خودشان لباس عروسها را امانت میدهند. محل کارشان هم اتاقهایی از مسجد و یا دارالقرآن محله و مکانهایی از این دست است. هرچندوقت یکبار هم دوباره برایشان لباس میفرستیم.
ما حتی لباسها را به شهرهای دیگر هم میفرستیم و اتفاقا همگی صحیح و سالم برمیگردند. گاهی پیش میآید که کسی از روی اضطرار به من زنگ میزند و میگوید مثلا برای فردا صبح یک تور عروس میخواهم. من هم بدون گرفتن مدرکی خیلی زود آنچه نیاز داشته را برایش پست میکنم و شکرخدا تا به حال موردی نبوده که کسی لباس یا وسیلهای را به ما برنگرداند.
مشتری از خانواده نماینده مجلس هم داریم
برخلاف تصور اولیه خودم، اینطور نبود که فقط قشر پایین به لحاظ اقتصادی سراغ امانت گرفتن لباس عروس بیایند. من حتی مشتری داشتم که از خانواده نماینده مجلس بودند. اما معتقد بودند که لباس عروس فقط برای یک شب لازم است و نمیخواهند برای آن چند ملیون پول خرج کنند.
در رفتوآمد خانوادهها برای انتخاب لباس، گاهی اتفاقات خاطرهانگیزی میافتد. مثلا یک بار یک خانم با عروسش آمده بود و در حین اینکه دختر لباس انتخاب میکرد به عنوان درد و دل میگفت که نمیتوانند یکی از لوازم برقیهای ضروری جهیزیه را تامین کند. رسمشان این بود که داماد باید قسمتی از جهیزیه را تهیه میکرد. مادر و دختر دیگری هم آنجا بودند که اتفاقا وضع مالی مناسبی داشتند و اتفاقی متوجه درد و دل آن خانم شدند و تحت عنوان کار خیر آن وسیله ضروری را تقبل کردند.
از آن طرف گاهی دخترانی میآیند که به خاطر مشکلات مالی سالها تهیه جهیزیه و باقی ملزومات برایشان زمان برده است. وقتی به اینجا میآیند و لباسشان را میپوشند به من میگویند «خانم علیخانی. باورم نمیشود لباس عروس پوشیدهام»
چندین آتلیه و آرایشگاه به ما کمک میکنند
خیریههای متعددی هستند که ما را به عروسها معرفی میکنند. به صورت خودجوش چند آرایشگاه و آتلیه عکاسی هم با ما ارتباط گرفتهاند و گفتهاند اگر شما معرف عروس باشید به آنها تخفیف میدهیم. همه اینها بدون هماهنگی یا تلاش من بوده است. یعنی کاملا خودجوش و با لطف خدا این زنجیره درست شده است و کار خیلی از کسانی که توانایی مالی کمی دارند را راه میاندازد. هم از این نظر که بالاخره مراسمی میگیرند و بعد از یک جشن کوچک، راضی و شاد سر خانه و زندگیشان میروند و هم اینکه هزینههای مالی برایشان در حد قابل توجهی پایین میآید.
شروع کننده این کار بچههای مذهبی بودهاند. خدا را شکر کسانی که دور وبر این کار هستند و به هم کمک میکنیم همگی مذهبی و معتقد هستند. به هرحال این کاری بوده که در شرایط کنونی جامعه از دست ما برمیآید. درست است که امانت لباس عروس فقط بخشی از ماجرای زیر سقف رفتن یک زوج است اما من فکر میکنم همین برکت مسجد، لباسی که از طریق آن به دست یک عروس و داماد میرسد و لباسهایی که پشت امانت دادن آن ثواب و نیتخیر است، خودش یک تاثیر معنوی بزرگ در زندگی یک زوج میگذارد.