تربیت کودکان پسر و دختر؛ کدام یک دشوارتر است؟

 این پرسش که تربیت و نگهداری از کدام جنس (دختر یا پسر) برای والدین سخت‌تر خواهد بود، همواره یکی از چالشی‌ترین بحث‌های ممکن است و برای پاسخ به آن باید فاکتور‌های متفاوتی را مد نظر داشت که در ادامه شماری از آن‌ها را بررسی خواهیم کرد. برای آن که بتوان به این سوال پاسخ درست‌تری داد، سطح دشواری را به صورت موضوعی بررسی خواهیم کرد.

انضباط

اخبار اجتماعی- چرا این‌طور به نظر می‌رسد که پسر بچه‌ها توجه کمتری در مقایسه با دختر بچه‌ها به صحبت‌های والدین خود دارند؟ شاید متعجب شوید، اما علت، این است که توجه پسر‌ها کمتر است و کودکان دختر بهتر از پسر‌ها می‌شنوند! شنوایی دختر بچه‌ها به گفتار‌هایی که لحنی تبعیض آمیز دارند، بسیار حساس‌تر است و مراکز کلامی مغز آن‌ها نیز سریع‌تر از پسر بچه‌ها رشد می‌کند.

این موضوع بدین معناست که کودکان دختر می‌توانند واکنش بهتری به دستورات تربیتی و انضباطی مانند «آن کار را انجام نده» یا «حواست به صحبت‌هایت باشد»، نشان دهند. به همین دلیل است که توصیه می‌شود، روش‌های تربیتی مورد استفاده والدین، درخصوص کودکان پسر مقداری صریح‌تر باشد.

امنیت و سلامت بدنی

تمایل شدید به مشارکت در بازی‌هایی که نیازمند فعالیت فیزیکی هستند یا حتی کشتی گرفتن پسر بچه‌ها با هم درست پس از صرف شام، برای والدینی که کودک پسر دارند بسیار آشناست. به باور روان شناسان کودک، پسر بچه‌ها شخصیتی غیر قابل کنترل و بی قانون دارند. همین ویژگی سبب می‌شود والدین برای تربیت صحیح آن‌ها نیازمند صرف زمان و انرژی بسیار بیشتری باشند.

خطر پذیری و انجام حرکات خطرناک، مراکز احساس لذت در مغز پسر‌ها را فعال می‌کند که این مورد نیز خود دلیلی محکم برای توجه دقیق‌تر به حرکات و انتخاب‌های یک کودک پسر خواهد بود. پسر بچه‌ها به صورت غریزی و در قالب بخشی از روند تکامل خود، هویت‌هایی خطر‌پذیر را به نمایش می‌گذارند و بهتر است که والدین این احساس را در آن‌ها کنترل کنند. در مقابل، دختر بچه‌ها چندان خطرپذیر نیستند و نیازمند تشویق بیشتر برای پذیرش خطر خواهند بود.

برقراری ارتباط

از همان ابتدای تولد، دختر بچه‌ها علاقه بیشتری به برقراری ارتباط با رنگ‌ها و اجسام محیط پیرامون خود دارند. این موضوع در خصوص حالات مختلف چهره والدین و اطرافیان نیز صدق می‌کند. این در حالی است که یک پسر بچه توجه بهتری به حرکات خواهد داشت. این تفاوت‌ها را در نقاشی‌های آن‌ها نیز می‌توان به خوبی مشاهده کرد. برای مثال کودک دختر تمایل بیشتری به استفاده از رنگ‌های متنوع در نقاشی‌های خود دارد. در مقابل کودک پسر، اجسامی را نقاشی می‌کند که قابلیت حرکت دارند مانند خودرو و چندان هم بر رنگ آمیزی تمرکز نخواهد داشت. در واقع دختر‌ها شخصیت‌گرا و پسر‌ها عمل‌گرا هستند.

بدین ترتیب کودکان دختر ارتباط بهتری با عملکرد‌های احساسی، تشخیص حالات چهره و لحن صدا برقرار می‌کنند. این ویژگی‌ها تاییدی بر تاخیر یادگیری مکالمه در پسر بچه‌ها خواهد بود. آن‌ها در ابتدا، دایره واژگان محدودتری دارند و با دشواری بیشتری قادر به برقراری ارتباط میان عواطف و کلمات هستند و دیرتر از دختر بچه‌ها حرف زدن را شروع می‌کنند. در ضمن مدت زمان ایجاد ارتباط چشمی از جانب پسر بچه‌ها کمتر از کودکان دختر است و به همین علت ممکن است والدین تصور کنند فرزند آن‌ها دچار مشکل است، اما باید بدانیم این مسئله‌ای کاملا طبیعی است و ناشی از تفاوت‌های ذهنی میان دو جنس زن و مرد است.

اعتماد به نفس

توسعه یک تصویر ذهنی سالم برای هر کودکی از اهمیت زیادی برخوردار است. به گفته دانشمندان، از آن جایی که جنس مونث بیش از جنس مذکر مردم گراست (موضوع بحث تایید یا نفی این جمله نیست، بلکه تنها به باور‌های رایج جامعه اشاره می‌شود)، اعتماد به نفس پایین‌تر و امنیت روانی کمتری را نیز تجربه می‌کند. یک روان‌درمانگر خانواده از آلمان و نویسنده کتاب، این مسئله را به گونه‌ای جالب توضیح داده است: «فشار‌های فرهنگی در جوامع کنونی سبب انزوای هرچه بیشتر خانم‌ها شده است. در واقع از جنس مونث انتظار می‌رود نیاز‌ها و خواسته‌های دیگران را به اولویت‌های خود ترجیح دهد و تا حد امکان در جایگاه شخص تقاضا کننده قرار نگیرد. این روند مخرب پس از مدتی کوتاه و حتی در دختر بچه‌ها تبدیل به واکنشی خودکار می‌شود و ناخودآگاه اعتماد به نفس را از بین می‌برد.»

درس خواندن

اگر بخواهیم نگاهی به عملکرد کودکان دختر و پسر در محیط مدرسه داشته باشیم، باید بگوییم تربیت و پرورش پسر بچه‌ها با چالش‌های بیشتری همراه خواهد بود. قابلیت‌های حل مسئله، مدیریت خود، دقت، استفاده از مهارت‌های کلامی و همچنین حرکتی در کودک پسر، دیرتر از کودک دختر تکامل می‌یابند. تنها حیطه‌ای که ممکن است دختر بچه‌ها در آن ضعیف‌تر عمل کنند، یادگیری فضایی مانند دانش هندسه است. علت این موضوع نیز می‌تواند عملکرد قسمت‌هایی از مغز باشد که برای پردازش ادراک فرد از مفاهیم فضایی اختصاص یافته‌اند.