این مرد روز ۲۷ مرداد سال ۸۳ در حالی که جوانی خون آلود را روی دست داشت به یکی از بیمارستانهای پاکدشت برد و بلافاصله فرار کرد. ساعتی بعد این پسر جوان که با ضربههای کارد مجروح شده بود جان باخت و تحقیقات پلیسی برای یافتن عامل قتل آغاز شد.بدین ترتیب در نخستین گام کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته بیمارستان پرداختند. فیلم دوربینهای مداربسته نشان میداد که مرد ناشناس بعد از تحویل پسر مجروح به بیمارستان سوار بر خودرو مینی بوس فیات قرمز رنگ شده که زن جوانی نیز سرنشین آن بوده و از محل متواری شده است.
درحالی که تحقیقات برای شناسایی هویت مقتول و عامل جنایت ادامه داشت، کارآگاهان دریافتند جسد متعلق به جوانی به نام مهدی است. بدین ترتیب تحقیقات از خانواده مهدی شروع شد و آنها گفتند: پسرمان مدتی قبل زنی به نام شهناز را به عقد موقت خود درآورد. شبی که ناپدید شد نیز به دیدن شهناز رفته بود. با بهدست آمدن این سرنخ، کارآگاهان به سراغ شهناز رفته اما مشخص شد وی به عقد موقت مرد جوانی درآمده و همزمان با جنایت ناپدید شدهاند.
دستگیری زوج فراری
کارآگاهان جنایی ورامین موفق شدند شهناز و همسر صیغهایاش را در صومعه سرا دستگیر کنند. شهناز در تحقیقات راز جنایت مهدی را برملا کرد و گفت: قبل از عید سال ۸۳ به عقد موقت مهدی درآمدم اما بعد از مدتی بهخاطر مشکلاتی که باهم داشتیم از هم جدا شدیم. مدتی بعد هم به عقد قربانعلی درآمدم. مدتی از ازدواج موقتم گذشته بود که مهدی با من تماس گرفت و گفت میخواهد برای تبریک عید به دیدن مادرم بیاید. آن روز من به قربانعلی گفتم که مهدی میخواهد به خانه مادرم بیاید و او هم موافقت کرد اما زمانی که قربانعلی به خانه آمد و مهدی را دید عصبانی شد و با چاقو به او حمله کرد. بعد از این درگیری قربانعلی پشیمان شد و بلافاصله او را سوار مینی بوس فیات قرمز رنگش کردیم و به بیمارستان بردیم تا زنده بماند.
با اعتراف این زن و همسرش به جنایت، او به بازسازی صحنه قتل پرداخت و با تکمیل تحقیقات پرونده متهم جوان برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد.قضات دادگاه، مرد جوان را به قصاص محکوم کردند و با تأیید این حکم وی پای چوبه دار رفت. اما در آخرین دقایق و زمانی که طناب دار دور گردن او افتاده بود، اولیای دم به مرد جوان مهلت دوبارهای دادند.با پایان مهلت، بار دیگر اولیای دم تصمیم به اجرای حکم گرفتند که این بار با تلاش قاضی شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران و واحد صلح و سازش دادسرای جنایی، خانواده مهدی با گذاشتن یک شرط، از خون پسرشان گذشتند.
آنها اعلام کردند درصورتی گذشت خواهند کرد که وی شیرخوارگاهی در باقرشهر بهنام پسرشان بسازد. بهدنبال این شرط، قربانعلی که ۱۵ سال از عمرش را در زندان به سر برده و توانایی ساخت شیرخوارگاه را ندارد، از مردم درخواست کمک کرد تا شاید با همیاری نیکوکاران کشور بتواند بعد از سالها از قصاص نجات یابد.نیکوکارانی که قصد کمک به به این مرد زندانی را دارند می توانند به شعبه اجرای احکام دادسرای ناحیه ۲۷ تهران مراجعه کنند.