در اسفندماه سال گذشته در شعبه ۴ ویژه دادگاه مفاسد اقتصادی ۲ جلسه رسیدگی به پرونده مؤسسات اعتباری البرز ایرانیان، آرمان، ولیعصر و فردوسی به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.
اما در ادامه رسیدگی به این پرونده در سال جدید که تا قبل از این به ریاست قاضی صلواتی ۲ جلسه برگزار شده بود، امروز دوشنبه ۹۸.۲.۲ نیز وقت رسیدگی به این پرونده توسط شعب ویژه مفاسد اقتصادی تعیین شده است.
پنجمین جلسه رسیدگی به پرونده مؤسسات مالی و اعتباری جهت رسیدگی به اتهامات امیر حسین آزاد و قریانی متهم ردیف اول و دوم و بقیه متهمان این پرونده به ریاست قاضی صلواتی آغاز شد.
در ابتدای این جلسه قاضی صلواتی از نماینده دادستان خواست در جایگاه قرار گیرد و توضیحاتی را ارائه دهد.
نماینده دادستان با حضور در جایگاه گفت: ایشان در جلسه گذشته توضیحاتی ارائه کردند که لازم است بنده جواب دهم. آقای آزاد عنوان نمودند اموالی که به نام خود و همسرشان ثبت شده متعلق به خودشان نبوده و جزء اموال مؤسسه است. ایشان گفت مؤسسه مشکل داشته و امکان نداشت اموال را به اسم مؤسسه بزنند. سوال من این است مؤسسهای که اهلیت ندارد چگونه برایش مجوز صادر شود؟
وی ادامه داد: شما همچنین در خصوص رابطه و زد و بند گفتید این مسئله وجود نداشته در صورتی که آقای قریانی در اظهاراتشان گفتند مهلت ساماندهی مؤسسات مالی مربوط به سال 93 بوده اما نامهای که شما از آن یاد میکنید مربوط به سال 97 است. آقای آزاد، بانک مرکزی به دلایل دیگری به شما مجوز نداده است. موسسه شما از ریشه با خلاف ثبت شده در حالیکه بانک مرکزی جهت ساماندهی مؤسساتی مجوز صادر کرده که قبل تر نیز به عنوان مؤسسه مالی فعالیت میکردند. البرز ایرانیان تنها یک تعاونی روستایی بود که کار خاصی هم انجام نمیداد. شما تصویری را نشان دادهاید که گویا بانک مرکزی مجوز داده است. آیا مجوز اخذ سپرده به شما داده شده یا مجوز ساماندهی؟!
وی افزود: شما همچنین بیان کردید که هزینههای خرید خودرو و سفر را با پول خودتان پرداخت کردهاید، جلسه گذشته هم به شما گفتم شما پیش از ورود به مؤسسه تنها 2 میلیارد سرمایه داشتید در حالیکه بعد از 4 سال این مبلغ به بیش از 20 برابر افزایش پیدا کرده است. اگر این امکان را داشتید چرا سپردههای مردم را افزایش دادید؟ شما گفتهاید درست است که اقدامات اقتصادی انجام ندادهام اما به مردم تسهیلات دادم. ما که نمیدانیم این تسهیلات کجاست، به چه کسی داده شده، یا تضامین درستی برای آن اخذ شده است. شما با این تسهیلات اقدام به پولشویی کردهاید تا منبع پولتان مشخص نشود. وقتی میگویید عدهای شاید تخلف کردهاند، نامها را بگویید. آقای پورمحمدی یکی از متهمین است که پروندهاش مفتوح شده و در حال پیگیری است.
با پایان این اظهارات، نماینده دادستان از قاضی خواست خانم مهرنیا را به عنوان شاهد احضار کند.
آقا میری در توضیح گفت: خانم مهرنیا همسر حامد کرمی کارمند امیرحسین آزاد است که در درگیری که پس از تجمع در مقابل شعبه کرج مؤسسه صورت گرفت توسط برخی از سپردهگذاران به قتل رسید.
مهرنیا با حضور در جایگاه در پاسخ به سوال نماینده دادستان که پرسید چند سال است که در مؤسسات متعلق به آقای آزاد کار میکنید، گفت: بنده 5 سال و همسرم 4 سال.
نماینده دادستان پرسید آقای آزاد گفتهاند که با همسر شما رفاقت 15 ساله داشتند، وقتی پس از قتل همسرتان به ایشان مراجعه کردید چه پاسخی به شما دادند؟
مهرنیا در پاسخ خواست ابتدا مقدمهای را بیان کند.
وی گفت: ما غیر از چند سالی که کارمند مجموعه بودیم در جلسات متعددی که برگزار میشد شرکت میکردیم در این جلسات اولویت جذب سرمایه بود، خیلی از کارمندان جوان بودند و این شغل اولین تجربه کاریشان بود. در جلسات به ما میگفتند برای جذب سرمایه از خانوادههایتان شروع کنید. هر دفعه نیز برگههایی را به ما نشان میدادند و میگفتند در حال گرفتن مجوز هستیم و مراحل پایانی را طی میکنیم. این روند ادامه داشت تا سال 95 که در جلسه پایانی پدر ایشان (آزاد) نیز حضور داشت.
وی ادامه داد: در این جلسه ابتدا پدر ایشان و سپس خودشان صحبت کرد و جمعبندی این بود که دست به دست هم بدهیم تا جذب سرمایه کنیم چرا که برای گرفتن مجوز نیاز به جذب سرمایه بالا داریم. همه برای این هدف تلاش کردیم. سال 95 من به سرپرستی کرج منتقل شدم و حامد هم رئیس شعبه شد. زمانی که ما در سفر کیش بودیم یکی از بچههای شعبه زنگ زد و گفت شعبه شلوغ شد، بعد از آن حامد با امیرحسین آزاد تماس گرفت و مکالمه آنها 40 دقیقه طول کشید. پس از مکالمه وقتی از حامد پرسیدم امیرحسین چه گفت پاسخ داد تنها می گفت درست میشود.
مهرنیا افزود: ما از سفر برگشتیم و متوجه شدیم امیرحسین آزاد دستگیر شده است، حامد خیلی ناراحت شد و از آن به بعد هیچ سپردهای جذب نکردیم. در همان مقطع در سرپرستی جلسه ای برگزار شد به ریاست آقای حبیب نبینیا که تعجب میکنم چرا اینجا نیستند؟ از نظر من ایشان یکی از متهمین هستند. من در آن جلسه خیلی تند صحبت کردم و گفتم چرا فحشهایی که امیرحسین آزاد باید بشنود ما میشنویم؟ چرا من باید دست و دلم در شعبه بلرزد؟ چرا که پس از آنکه مؤسسه ما به عنوان مؤسسه غیرمجاز اعلام شد دیگر حتی نیروی انتظامی هم مداخله نمیکرد.
وی ادامه داد: پس از این صحبتها حامد هم پشت من در آمد و همین مسئله باعث شد حامد را در شعبههای مختلف به اصطلاح تبعید کنند، چرا که به قول آنها با (حضرت آزاد) مخالفت کرده بود. نتیجه این شد که مردم جمع شدند در سرپرستی و خواستند تکلیفشان مشخص شود. این داستان به نیمه شعبان 2 سال پیش کشید، امروز سالگرد فوت همسر من است، من وکیل همسرم هستم، من شاکی اصلی این پرونده هستم، ساعت یک نیمه شب جنازه حامد را بغل گرفتم یعنی دقیقاً همان روزی که صبحش برای منزلمان مبلمان خریدیم.
وی در این بخش از دادگاه خطاب به امیرحسین آزاد گفت: زمانی که به امیرحسین گفتم حامد کشته شده به من گفت من رفیق 15 ساله حامد هستم و تو رفیق 15 روزه. حالا منِ رفیق 15 روزه در این 2 سال عذاب کشیدم، توِ رفیق 15 ساله چرا نمُردی؟
در این بخش قاضی از مهرنیا خواست نحوه قتل همسرش را بیان کند.
وی گفت: به اعتراف یکی از مشتریان که کفاش بود به اتفاق شاگردش در روز نیمه شعبان به درب منزل حامد مراجعه میکند و می گوید حامد ما را به خانه راه داد. در حالیکه من میدانم این مسئله دروغ است، حامد اینقدر احمق نبود. آنها میگویند وارد خانه شدیم، دست و پایی حامد را از پشت بستیم و دور دهانش چسب زدیم.
مهرنیا خطاب به قاضی گفت: آقای قاضی خانه مرتب بود و هیچ اثری از درگیری وجود نداشت، من معتقدم حامد را بیرون از منزل گشته بودند و تنها جسد را به داخل منزل انتقال دادهاند.
در ادامه جلسه دادگاه نماینده دادستان گفت: صحبت های شاهد بیانگر ماجراست و اینکه آقای آزاد میگفت که پدرم هیچ نقشی نداشته در اینجا مشخص می شود. آقای آزاد و قریانی موسسه فردوسی را در شهرستانهای ایلام و همدان قرار میدادند که پدر او سابقاً استاندار بودند و همه اینها بیانگر روابط پشت پرده ای است که در این مؤسسه بوده است و سپرده ها اخذ شده و مردم آسیب دیدهاند.
در ادامه متهم قریانی در جایگاه به اذن قاضی حاضر شد و ضمن معرفی خود گفت: متولد 54 فرزند حسین و دارای سابقه کیفری نیستم و دانشجوی دکترا هستم.
قاضی صلواتی درباره سابقه کاری او پرسید که او گفت: در حوزه تعاون و امور بانکی در صندوق تعاونی کشور و بانک توسعه تعاون کار کرده ام.
قاضی دادگاه بعد از تفهیم اتهام خواست تا دفاعیات خود را بیان کند.
متهم قریانی گفت: در کیفرخواست صادره به دلیل حجم بالای پرونده به نظر می رسد زمان بازپرسی و تحقیقات محدود بود و علی رغم تلاش بازپرس فرصت رسیدگی به یک سری جزییات نشده است. مثل عملکرد محمدحسن محبیان که مشخص است اما هیچ اسمی از او در کیفر خواست نیامده است و من میخواهم این موضوع بررسی و روشن شود.
این متهم ادامه داد: در خصوص زمان و نحوه شروع فعالیت من در شرکت البرز ایرانیان در کیفرخواست ذکر شده که باید بگویم شروع به اقدام مربوطه در سال 1389 در شرکت لیزینگ مهر بود. ما چند تعاونی اعتبار را بررسی کردیم و در نهایت تعاونی اعتبار البرز ایرانیان مورد گزینه بود. من در بازپرسی فراموش کردم بگویم که ما حساب مشترک با سه امضا در سال 89 باز کردیم که در آن قرارداد اول منعقد می شود و چکها و شماره چکها مربوط به حساب جاری مشترک است. بعد از مدتی در تاریخ اردیبهشت 90 قراردادم منعقد شد و در تاریخ 91/4/7 قرارداد دوم توسط اقای ازاد انجام شد که هنوز تعیین تکلیف نشده است.
وی افزود: در طول دوران حضور در البرز ایرانیان تمام تلاشم را کردم تا مجموعه در اصول درست حرکت کند. مثل مکاتباتی با بانک مرکزی داشتم و همه وقایع را توضیح دادم اما بدلیل اینکه قرارداد دوم به اختیار اقای آزاد بود او باید موافقت میکرد. در سال 92 محمدحسن محبیان از سوی ازاد منصوب شد و در سال 91 درخواست عضویت قانونی مادر تعاونی البرز ایرانیان پذیرفته شد وامید داشتیم کار به صورت قانونی ادامه یابد اما انجام نشد و ظاهرا عضویت قانونی مجموعه بعد از چند ماه لغو شده بود که من از تاریخ 3/3/ 93 از مجموعه خارج شدم که مرا متهم کردند که من مجموعه را رها کردم که این واقعیت ندارد.
این متهم اضافه کرد: 92.10.15 اقای ازاد حکم ریاست اقای محبیان را صادر کرد و صورت حساب 93/3/3 را امضا کردند. در مواردی مثل زمین پاسداران به دلیل اشتباهات صورت گرفته مبایعه نامه و صلح نامه به نام اقای ازاد است و ما به عنوان امین حضور داشتیم.اگر این مجموعه ناچار به ادامه بوده چرا در سال 94 و 95 در کرمان و کهگیلویه و بویراحمد توسعه دادند و من در تحقیقات و بازجویی ها متوجه شدم انجا قرار داد رهن و اجاره بسته شده بود. من قبول ددارم به عنوان مدیر اجرایی در این ممجوعه حضور داشتم و زمان فسخ قرارداد من به هیچ عنوان حاضر نبودم و البته اخلاقا بعد از نوشتن قرارداد اقای ازاد قرار بود مرا به عنوان شریک بداند اما به هر دلیلی هیچ چیزی را به من تفویض نکرد. ایا وقتی چیزی دست من نیست من می توانستم در مجموعه موثر باشم. از عملکرد اقای محمدحسن محبیان اسناد زیادی دارم حتی مرحوم باقری درمنی از طریق ایشان امد.
وی افزود: درباره واریز مبلغ 8 میلیارد تومان که به من انتصاب داده شده باید بگویم این مبلغ راقبول دارم و زمان خروج من از موسسه با اقای ازاد جلسه داشتیم و قرار شد یکسری اموال به من شود از جمله این 8 میلیارد تومان است. من از مهر 93 به بعد حضور نداشتم و خواهش می کنم بررسی شود دستور واریز این مبلغ را چه کسی صادر کرده من که از شرکت خارج شده بودم و یکی ازموارد تسویه حساب اپارتمان پدر اقای ازاد است یعنی او اینقدر اگاه نیست و در جریان نبود؟ لذا من 8 میلیارد تومان را قبول دارم امادستور واریز انرا ندادم زیرا نبودم این کار را کنم. انها میخواهند این گونه جلوه بدهند که من پول را خارج کردم و از محضر دادگاه خواهش دارم به خاطر اعاده حیثیتیم این حساب رسی دقیق انجام شود. ازمحضر دادگاه می خواهم به خاطر اعاده حیثیتم در این باره حسابرسی دقیق انجام شود.
وی با بیان ا ینکه چک های قراردادم مربوط به حساب مشترک است گفت: انتصاب خرید ملک قم به من از موارد دیگری است که به این شکل واقعیت نداردو اسناد موجود است. قرارداد مربوط به سال 93/3/20 است در حالی که من 3/3/ 93 از مجموعه خارج شدم. قرار شد به عنوان امین مجموعه به نام من قرارداد نوشته شود وو روزی که قرارداد نوشتیم ما لک به من وکالت داد و به فاصله چند روز عین وکالت مالک را به شرکت که از ان خارج شده بودم تفویض کردم. از روز اول ایجاد مجموعه من در جریان صادر شدن اوراق سپرده نبودم در این معامله ریالی ذی نفع نبودم و قرار بود این ملک برای مجموعه باشد اما نتوانست در سررسید اوراق را پرداخت کند و به سمت فسخ قراداد رفتند.
متهم قریانی در ادامه دفاعیات خود گفت: طبق قانون و شرع مشکلی که بر گردن من است میپذیرم و سعی در جبران آن دارم.
وی افزود: اداره نظارت بانک مرکزی در تاریخ 91.7.4 نامه ای به اداره حقوقی زده بود و شکایت در آن زمان مطرح شد.
قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: نامه را چه کسی صادر کرده است؟
متهم قریانی پاسخ داد: برداشت من این است که نامه بعدها صادر شده است، بنده نامه را در بازپرسی مشاهده کردم و چنین نامهای با این ادبیات و در آن تاریخ صادر نکردم.
متهم قریانی در خصوص نامه به مؤسسه وقت فردوسی گفت: بنده با علی ابراهیمبایسلامی رابطه داشتم و ایشان به عنوان واسطه عمل میکرد، نامه را من تحویل مؤسسه وقت فردوسی دادم و این موضوع را قبول دارم.
وی تصریح کرد: آقای ابراهیمبایسلامی در سال 93 در دادسرای ناحیه 6 ونک شکایتی مطرح کردند و در پی آن مواجهه حضوری صورت گرفت و در آن جلسه آقایی روحالله رحمانیزاده گفتند که بنده را اصلاً ندیدهاند. در آن جلسه پرسیدم پس چگونه صورتجلساتی در سال 91 وجود دارد که در آن قید شده است که بنده و شما در آن جلسات بودهایم؟، ایشان گفتند که آقای ابراهیمبایسلامی از طرف بنده صورتجلسات را وکالتی امضا میکرده است. این در حالیست که اگر ایشان به آقای سلامی وکالت داده بودند باید با قید وکالتی بودن امضاء زده میشد.
متهم قریانی گفت: آقای ابراهیمبای سلامی از دست اندرکاران و عوامل اصلی مؤسسه مالی و اعتباری است و خداراشکر پروندهای برای ایشان نیز مفتوح است.
وی اضافه کرد: بنده در تاریخ 92.10.15 از مدیریت خارج شدم و آقای محبیان تا سال 93 حضور داشت اما اینکه چرا رفت را متوجه نشدم. بنده 11 میلیارد به آقای آزاد تحت عنوان تسویه حساب دادهام.
متهم قریانی گفت: آقای آزاد در سال 95 به بنده گفتند که مشکل نقدینگی داریم، شما میتوانید به ما کمک کنید؟ که بنده آمدم یکسری از املاک را برای شرکت ولیعصر پس از کارشناسی خریداری کردم که امروز متوجه شدم که کارم اشتباه بود و آنها با طناب من به چاه رفتند.حدود 50 میلیارد تومان از تاریخ 95.10.1 بابت خرید 4 فقره ملک، پول نقد دادیم، قصد و نیتم این بود که مشکل تجمعات حل شود، تقاضا دارم آن 50 میلیارد تومان کارشناسی شود تا مشخص شود که چقدر از آن به حساب مردم رفته است، تا جایی که من اطلاع دارم طبق اسناد 8 میلیارد تومان از آن پول به حساب رفته است و 11 میلیارد برای خرید پالادیوم هزینه شده است. در اینجا این سوال مطرح است که با وجود تجمعات سپردهگذاران چه لزومی به این کار بوده است.
وی اضافه کرد: بنده متأسفانه مدتی متواری بودم اما تاریخ دقیق آن را به خاطر ندارم اما منظور از متواری بودن نیز به این معنی است که نزد مرجع قضایی حاضر نشدم، اما اوایل سال 95 هر مرجعی که بنده را احضار کرد حضور یافتم.
متهم قریانی تصریح کرد: خود و خانوادهام یک مهر خروج از کشور روی پاسپورت و گذرنامهمان نداریم ، بهترین تفریح من کار است و از سال 90 تا 96 مشخص است که منزل من در کجاست و متراژ آن چقدر است، بعد از بازداشت خانوادهام به شهرستان نقل مکان کردند، به دلیل همین موضوعات با آقای آزاد اختلاف نظر داشتم، بنده بریز و بپاش را نمیپسندیدم. اهل معامله خودرو نبودم و فقط با آقای آزاد معامله ماشین داشتم.
در ادامه نماینده دادستان خطاب به متهم قریانی پرسید: در مورد نحوه شراکت با آقای آزاد توضیح دهید.
متهم ردیف دوم، قریانی اظهارداشت: در سال 89 ایده این کار در شرکت لیزینگ مطرح شد و بنده در همان جا به آقای عاشوری گفتم که این کار امکانپذیر نیست ، مدتی بعد عاشوری با من تماس گرفت و گفت هنوز هم روی حرفت هستی؟ که بنده گفتم بله.
وی بیان داشت: برای اولین بار آقای آزاد را در دفتر آقای عاشوری دیدم و ایشان اعلام کردند (من میتوانم مجوز بگیرم، دوشنبه جلسه استانداران در وزارت کشور است و آقای بهمنی که در آن موقع رئیس کل بانک مرکزی بود در آنجا حضور دارد و مجوز را میگیرم).
نماینده دادستان پرسید آیا در جلساتی که داشتید از اقوام آنجا نیز در آنجا حضور پیدا میکردند؟
متهم پاسخ داد: فریدون همتی در آن جلسه حضور داشت و تا جایی که من حضور ذهن دارم چند بار پدر ایشان در آن حضور پیدا کردند اما جلسه کاری به آن شکل که خانم مهرنیا فرمودند نبود.
متهم قریانی در ادامه دفاعیات خود در خصوص خارج کردن 8 میلیارد پول به صورت مخفیانه گفت: در این خصوص که نماینده دادستان گفتند من دستور واریز را امضا کردهام، من این را قبول ندارم و این باید مشخص شود که دستور را چه کسی داده چرا که این دستور به موجب توافقی اجرا و 8 میلیارد تومان پول به حساب من واریز شده است.
وی بیان داشت: این تصمیم اشتباه و غلط من بود که به جای اینکه اوراق سپرده را ببریم آمدیم این 8 میلیارد تومان پول را به 8 قسمت و هرکدام را به حسابهای یک میلیارد تومانی تقسیم کردیم. اگر من معتقد بودم کار من پولشویی است این پول را در همان شعبه تقسیم نمیکردم، اگر من میخواستم رد گم کنی کنم این کار را نمیکردم چرا که کار من شفاف و مشخص است. من در روز اول که بازداشت شدم گفتم این پول به حساب من آمده و این را قبول دارم. من فکر میکردم با تقسیم این 8 میلیارد ریال راحتتر میتوان این پولها را خارج کرد.
قاضی گفت: در نهایت این حسابهای یک میلیارد تومانی که در مجموع 8 میلیارد تومان میباشد را تجمیع کردید. چه هدفی داشتید اگر کار شما رد گمکنی نبوده؟
نماینده دادستان بیان داشت: از شما سئوال شده که پیرو صحبتهای امیرحسین آزاد درر خصوص 8 میلیارد تومان و واریز آن به حساب خانم الهه اسدی گفتید که قبول دارم و این پول را برای تجهیز شرکت خدماتی پرداخت میکنم. چه ضرورتی داشت برای هزینه کردن آرمان به حساب شخصی الهه اسدی این مقدار پول واریز شود؟
نماینده دادستان خطاب به متهم ردیف دوم قریانی اضافه کرد: در ادامه گفتید هیچ ضرورتی نداشتید، کار اشتباهی بوده که انجام دادم و مستندات را ظظرف یک ماه اررائه میدهم درر تاریخ 93.12.28 مبلغ یک میلیارد وجه به 8 حساب یک میلیارد تومانی به نام الهه اسدی واریز شده است که در تاریخ دیگری به حساب تعاونی روستایی واریز گردید.
وی اضافه کرد: احتمالاً خواستید اوراق یک میلیاردی خریداری کنید. این اظهارات شما در بازپرسی است که با اظهارات الان کاملاً ضد و نقیض دارد.
متهم ردیف دوم گفت: سعی کردم هر آنچه که درک کردم ررا توضیح دهم اما در موررد جزئیات هیچ چیزی به یاد ندارم.
قریانی در خصوص ملک پدر آزاد گفت: آزاد قیمتی را گفت که بعد از توافقات رسمی متوجه شدم گرانتر بوده است و گلایه کردم.
نماینده دادستان در واکنش به اظهارات قریانی گفت: در اظهاررات خود گفتهاید در سال 93 از مؤسسه جدا شدید و هیچ سمتی در این مؤسسه نداشتید در حالیکه کسری اموال (8 میلیارد تومان) را به حساب شما واریز کردند در حالیکه شما هیچ فعالیت اقتصادی نداشتید و بدون آنکه هیچ فعالیت و سودآوری داشته باشید این مقدار پول به حساب شما واریز شده است. به نظر من شما با سود مردم سودآوری کردید.
قریانی در پاسخ به اظهارات نماینده دادستان گفت: دادستان فرمایشاتشان درست است و پولها برای مردم است؛ این مقطع و وضعیت حساب برای مجموعه به مشکل بد امروز نبوده و تراز و حسابرسی وجود داشته و این محاسبات را انجام داده و این یک توافق دو طرفه بوده است اما در آن شرایط مجموعه ارزش داشت و افرادی حاضر بودند کارهایی را انجام دهند و مجموعه را در دست بگیرند. در آن زمان فکر میکردم یا مجموعه به سرانجام نمیرسد و مقرر نمیشود و اگر هم به سرانجام برسد از بابت زحمات من بوده اما از ان طرف احتمال میدادم مجموعه دچار مشکل شود و اگر ضرری به مجموعه وارد شود حاضر هستم جبران کنم.
نماینده دادستان گفت: در حالیکه هیچگونه سهامی از سهام مجموعه البرز به نام قریانی نبوده و قریانی هیچگونه سمتی در این مجموعه نداشته برای چه باید برود دنبال مجوز؟ قریانی در خصوص سمت خود نامه جعلی داشته و این مشخص است که او بدون هیچ مجوزی و با ارائه مدارک و مجوز جعلی جهت اخذ سپرده به مؤسسه فردوسی ورود میکند.
آقامیری نماینده دادستان در ادامه اظهارداشت: اقدامی که برای ساماندهی به مؤسسه بوده و اقدامی برای مجوز نبوده است. شما که در بانک کار کردید، چرا؟! مجوز برای سپردهگذاری بود یا برای ساماندهی؟ بودجه اخذ سپرده برای چه موضوعی بوده است؟ شما که نامهها را دیدید.
وی ادامه داد: اقدامات شما وقف اخلال در نظام اقتصادی است با توجه به اینکه ریاست شعبات دادگستری تهران نامهای را در این خصوص برای مؤسسات فرستاده بودند، چرا همچنان اصرار به نگه داشتن مؤسسات داشتید؟ این شکاله و نطفه فساد را در مؤسسه، شما ایجاد کردید.
وی اضافه کرد: ریاست محترم مشخص است که با سوء نیت و با علم به این موضوع این افراد وارد شدند. شما که نیتی برای دست زدن به آن پولها را نداشتید، چرا آن را قبول کردید؟
قریانی متهم ردیف دوم پرونده گفت: در سال 90 نامه بانک مرکزی عین نامهای که دادند (مؤسسه فردوسی ساماندهی شود) این درر حالی بود که تابلوهای فردوسی همچنان بود و جذب سپرده داشتند. (اینکه نماینده دادستان میگویند قرار نبود سپردهای جذب شود، نه اینگونه نبوده است.) در خصوص تسویه و انحلال این مصوبات در آن مقطع قرار بود سردهای جذب نشود و از آن تاریخ به بعد انجام نشد و این تعاونیها هم مثل 8 تعاونی دیگر جذب سپرده میکردند.
نماینده دادستان در پاسخ به قریانی اظهارداشت: این 8 تعاونی قبل از اینکه جذب سپرده کنند، شما جذب سپرده میکردید. در وهله کار حق جذب سپرده را نداشتید.
در پایان این جلسه، قاضی صلواتی ختم جلسه را اعلام و گفت: جلسه بعدی دادگاه رأس ساعت 13 در روز سهشنبه (فردا) برگزار میشود.