بیانیه «گام دوم انقلاب اسلامی» که بعد از 22 بهمن 97 و از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی منتشر شد، سرآغاز فصل جدیدی در جمهوری اسلامی ایران است، فصلی که از این پس باید با امید و تکیه بر جوانان بر مشکلات گذشته و ناکامیها غلبه کرد و این کار جز با شناخت نقاط ضعف و قوت 40ساله انقلاب میسر نمیشود.
در راستای تبیین این بیانیه، در سلسله گزارشهایی به بررسی بندهایی از این بیانیه میپردازد تا شناخت رهنمودهای رهبر انقلاب در شروع فصل جدید جمهوری اسلامی راحتتر صورت گیرد.
در ادامه دهمین گزارش را با موضوع روی کارآمدن رژیم پهلوی و وابستگی آن به دولتهای بیگانه میخوانید:
امام خامنهای در بیانیه گام دوم انقلاب، درباره نقطه شروع انقلاب اسلامی میفرمایند: «انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، ازنقطه صفر آغاز شد. اولا همه چیز علیه ما بود، چه رژیم فاسد طاغوت که علاوه بر وابستگی و فساد و استبداد و کودتایی بودن، اولین رژیم سلطنتی در ایران بود که به دست بیگانه-و نه به زور شمشیر خود- بر سر کار آمده بود و چه دولت آمریکا و برخی دیگر از دولتهای غربی...»
تاریخچه بر روی کارآمدن تمام سلسلههای پادشاهی در ایران نشان میدهد که هرکدام یا با غلبه بر حکومت پیش از خود از طریق جنگهای طولانی مدت و یا شورشهای قبیلهای بر سر کار آمدند یا یا برچیدن سلطه بیگانه بر کشور استیلا پیدا کردند اما رضاشاه که بنیان حکومت پهلوی را گذاشته بود نه با قشونکشی به سمت پایتخت و یا عقب راندن قوای خارجی، بلکه از طریق یک کودتای نرم و حمایت سفارت انگلستان توانست به قدرت برسد.
3 اسفند 1299، رضاخان میرپنج(رضاشاه پهلوی) که آن زمان فرمانده تیپ همدان بود، با همکاری سیدضیاءالدین طباطبایی مدیر روزنامه رعد علیه دولت سپهدار رشتی نخستوزیر احمدشاه قاجار کودتایی با پشتیبانی انگلستان بهراه انداخت. رضاخان همراه با نظامیان قزاق از قزوین وارد تهران شدند و بلافاصله کلانتریها، وزارتخانهها، پستخانهها و ادارات دولتی و مراکز حساس تهران را به تصرف درآوردند.
این نقطه شروع رویدادهایی بود که به فروپاشی سلسله قاجار منتهی شد. فتح بدون مشکل تهران توسط رضاخان و قزاقها، موجب افتادن نام وی بر سر زبانها شد. وی به محض تصرف تهران، در اولین انتصاب، کلنل کاظمخان را به فرمانداری نظامی تهران منصوب کرد. در این روز نیروهای قزاق تمامی زندانیان را آزاد کردند ولی موج تازهای از بازداشت ناراضیان و شخصیتهای سیاسی اعم از حکومتی، نمایندگان مجلس و غیره آغاز شد. تمام وزرای کابینه سپهدار به غیر از خود او بازداشت شدند. همچنین احمدشاه و محمدحسن میرزا (ولیعهد) به کاخ فرحآباد گریختند و سپهدار رشتی (نخستوزیر) به سفارت انگلستان در تهران پناهنده شد.
بقیه بازداشتشدگان که تعداد آنها بین 400الی 500 نفر تخمین زده میشد، برخی شاهزادگان، روزنامهنگاران، نمایندگان مجلس، نخستوزیران سابق و وزیران اسبق بودند.
3 اسفند 1299، رضاخان میرپنج که آن زمان فرمانده تیپ همدان بود، با همکاری سیدضیاءالدین طباطبایی مدیر روزنامه رعد علیه دولت سپهدار رشتی نخستوزیر احمدشاه قاجار کودتایی با پشتیبانی انگلستان به راه انداخت
در روز کودتا، از طرف رضاخان اعلامیهای در 9 ماده تحت عنوان «حکم میکنم» منتشر شد و به در و دیوار و معابر شهر نصب شد. بر اساس این اعلامیه تمامی ادارات دولتی و روزنامهها تعطیل شدند و به جز دوایر تامین ارزاق به هیچ اداره یا مغازهای اجازه کسب داده نشد.
در عصر کودتا، نورمن سفیر انگلستان در تهران با احمدشاه قاجار ملاقات کرد و به شاه گفت "تنها راهی که برایش باقی مانده آن است که با سرکردگان کودتا رابطه برقرار سازد و خواستههای آنها را بپذیرد." همچنین نورمن در تلگرافی به لرد کرزن، وزیر خارجه بریتانیا نوشت "بسیاری از کسانی که توسط قزاقها دستگیر شدهاند، تحریک کننده، توطئهگر و ضدانگلیسی هستند و این موجب رضایت ماست."
بعد از مدتی با بالاگرفتن اختلافات میان سیدضیاء و رضاخان، وی توانست با کمک انگلیسیها و با فرمان احمدشاه قاجار در سوم آبان 1302 به نخستوزیری منصوب شود. شاه نیز پس از چند روز به اروپا رفت و عملاً کشور را به رضاشاه سپرد. رضاشاه در این مدت پایههای قدرت خود را استوار کرد و به کوشش برای سرنگونی حکومت قاجار با پشتیبانی انگلیسیها پرداخت.
وابستگی حکومت رضاشاه به بیگانگان بهویژه دولت بریتانیا، موجب شد تا وقتی وی در زمان جنگ جهانی دوم اعلام بیطرفی کرد و مانع از حضور قوای متفقین در ایران شد، قوای روسیه و انگلیس در سوم شهریور 1320 با انتشار اعلامیهای وارد خاک ایران شوند. ساعت 4 صبح روز سوم شهریورماه 1320 سفیران وقت شوروی و انگلستان با تسلیم یادداشتی خطاب به دولت ایران اعلام کنند که چون این کشور در مقابل متفقین و درخواستهای آنان سیاست مبهمی در پیش گرفته و در اخراج عمال آلمان اقدامی نکرده ارتشهای شوروی و انگلستان وارد ایران شده و مشغول پیشروی هستند.
قوای متفقین که مدتی دنبال یکی از بازماندگان قاجار برای انتصاب وی به عنوان شاه در ایران بودند، تصمیم گرفتند تا ولیعهد جوان رضاشاه، محمدرضا پهلوی را به جای وی بر تخت بنشانند
در روز 25 شهریور ماه 1320 و زمانی که قوای روس و انگلیس به سمت تهران در حرکت بودند، رضاشاه استعفا داد و بعد از چندماه از ایران به جزیره موریس و سپس به ژوهانسبورگ تبعید شد. قوای متفقین که مدتی دنبال یکی از بازماندگان قاجار برای انتصاب وی به عنوان شاه در ایران بودند، تصمیم گرفتند تا ولیعهد جوان رضاشاه، محمدرضا پهلوی را به جای وی بر تخت بنشانند و پهلوی دوم نیز با اراده بیگانه بر سر کار آمد.
وابستگی رژیم پهلوی به بیگانگان بعد از کودتای 28 مرداد بیشتر شد و تا تصویب قانون کاپیتولاسیون برای آمریکاییهای مقیم ایران پیش رفت. ایران در آن زمان جزوی از بلوک غرب به رهبری آمریکا شناخته میشد و در 1955 به «پیمان سنتو» پیوست. این وابستگی بوی نفت نیز میداد و بعد از کودتای 28 مرداد و به شکست کشاندن نهضت ملت ایران، فضلالله زاهدی روابط با دولت انگلیس را که در زمان مصدق قطع شده بود از سر گرفت. مذاکرات نفت از 22 فروردین 33 با سرپرستی وزیر اقتصاد و دارایی دولت زاهدی علی امینی آغاز شد.
28 شهریور همان سال، قرارداد به امضای طرفین و در 29 مهر به تأیید مجلس شورای ملی و در 6 آبان به تصویب مجلس سنا رسید. براساس قانون جدید دولت ایران تضمین میکرد که تا 25 سال نفت تولیدی را به شرکتهای عضو کنسرسیوم (آمریکایی، انگلیسی، هلندی و فرانسوی) بفروشد.
بنابراین دودمان پهلوی، علاوه بر اینکه اولین حکومت در تاریخ ایران بود که با اراده بیگانه برسر کار میآمد، بلکه در دوران حکومتش نیز وابستگی شدید به بیگانگان داشت.