از سال ۱۹۵۰ از سوی سازمان جهانی هواشناسی (WMO)، همه ساله ۲۳ مارس مصادف با سوم فروردین (به استثنای سالهای کبیسه که در ایران این روز مصادف با ۴ فروردین میشود) روز جهانی "هواشناسی" نامگذاری شده است. این روز به یادمان میآورد که در طول میلیاردها سال حیات کره زمین، چه بر سر آن آوردیم و امروزه محققان بر این باور هستند که ادامه این روند، آیندهای خشکتر را برای کره زمین و ساکنان آن رقم خواهد خورد.
نامگذاری این روز ما را به این نکته میرساند که عدم حراست از آب، خاک و هوا به عنوان عناصر حیات پایدار، با کاهش بارندگیها چالشهای دیگری را ایجاد کرده است. در این میان ایران در کمربند خشک و فراخشک کره زمین قرار دارد و نواحی بیابانی در مناطق مرکز، فلات شرق و جنوب کشور در حال گسترش است.
در چنین شرایطی محققان این حوزه معتقدند با پاسداری از جغرافیای طبیعی کشور و اعمال مدیریت آبخیزداری و آبخوانداری میتوان از سالهای خشکسالی به سلامت عبور کرد و در عین حال به ما گوشزد میکنند که تخریبهایی که در سفرههای زیر زمینی ایجاد کردهایم، ممکن است ترمیم شوند؛ ولی دیگر به وضعیت اولیه باز نخواهند گشت.
تجربه دوره خشکسالی از دهه ۷۰ تاکنون
دکتر علیاکبر شمسیپور، دانشیار دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: تغییر اقلیم با تاکید بر "اثر گازهای گلخانهای" ناشی از تولید فعالیتهای انسانی با "چرخه طبیعی" آن دو مقوله متفاوت است. در دهههای اخیر با نوسانات بالای بارشی، به شکل خشکسالیهای فراگیر، جابجاییهای فصلی بارش و سیلاب و روند محسوس افزایش دمای هوا مواجه هستیم که به دلیل همزمانی با روند خشک شدن تالابها و دریاچهها و رودخانهها در کشور، مسئولان و برخی محققان آنها را مرتبط باهم میدانند.
وی مرتبط دانستن تغییرات اقلیم با فعالیتهای انسانی را با شبهاتی همراه دانست و اظهار کرد: به طور کلی تغییر اقلیم در مقیاسهای زمانی متفاوتی قابل طرح است که با مفهوم تغییرات اساسی در عناصر و پدیدههای آب و هوای منطقهای یا سیارهای، یک چرخه طبیعی است و عواملی مانند چرخه "میلانکوویچ" یا لکههای خورشیدی و حتی شاخصهای دور پیوندی (اقیانوس – اتمسفر) میتوانند در آن دخیل باشند. کره زمین در طول هزارهها و سدههای اخیر در عصر بینیخبندان به سر میبرد که به صورت طبیعی دماهای بالایی را باید تجربه کند، از قضا افزایش دمایی که در حال حاضر شاهد آن هستیم، با انقلاب صنعتی و فعالیتهای صنعتی و تولید بالای کربن ناشی از فعالیتهای انسانی مواجه است که نظریه اثر برجسته انسانی در پدیده گرمایش جهانی را برجسته کرده است.
شمسیپور با اشاره به اعلام هیأت بین دولتی تغییر اقلیم (IPCC) در زمینه مرتبط دانستن افزایش دما با افزایش کربن، تاکید کرد: این در حالی است که ارتباط معناداری میان افزایش دما و افزایش گاز کربن وجود ندارد. به طوری که با افزایش ppm۷۲ کربن جو در بیش از ۱۰۰ سال (۱۸۹۸ تا ۱۹۹۸) حدود ۰.۸ درجه سلسیوس افزایش دما رخ داده است، در حالی که از ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۸ در طول ۲۰ سال ppm۳۶ به حجم کربن جو اضافه شده، در صورتی که افزایش دما در این ۲۰ سال رخ نداده است، شاید کمترین انتظار این بود که دست کم ۰.۴ افزایش دما در ۲۰ سال اخیر ثبت شده باشد.
دانشیار دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران با اشاره به میزان بارشها در کشور، خاطر نشان کرد: بر اساس آمارهای سازمان هواشناسی، کشور یک دوره خشکسالی شدید را طی میکند، به گونهای که از دهه ۷۰ تاکنون خشکسالیهای منطقهای یا فراگیر در کشور حاکم بوده و شاهد شرایط ناهنجاری بارش هستیم. هرچند خشکسالیها در کشور در زمره یکی از مخاطرات مهم طبیعی به شمار میرود، اما شواهد تاریخی متعددی گویای اهمیت و آثار و پیامدهای شدید آن در فعالیتهای انسانی است.
به گفته وی، بر اساس این دادهها به طور متوسط ایستگاههای هواشناسی کشور از میانه دهه ۷۰ تا میانه دهه ۹۰ حدود ۳۰ میلیمتر کاهش بارندگی را تجربه میکند. البته شایان توجه است که متوسط بارش کشور از دهه ۵۰ تا میانه دهه ۷۰ بیش از نرمال طولانی مدت کشور بوده است.
شمسیپور با تاکید بر اینکه از میانه دهه ۷۰، تا کنون کاهش بارندگی محسوسی در بیشتر حوضههای آبی کشور حاکم است، ادامه داد: شرایط ناهنجاری بارندگی در کشور موجب شده است تا روند خشک و کم آب شدن تالابها و دریاچهها و تبدیل برخی از رودخانههای دائمی به رودخانههای فصلی و ناگهانی تشدید شود.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران اضافه کرد: پدیده خشکسالی همراه با افزایش محسوس دما سبب تشدید هدر رفت آب از راه تبخیر و تعرق شده و شاید به افزایش فراوانی طوفانهای گرد و غبار و کاهش آب دریاچهها و رودخانهها کمک کرده باشد، اما دلیل اصلی چنین مسائلی ناشی از فعالیتهای انسانی است.
شمسیپور، برداشت بیرویه از منابع آبهای سطحی و زیرزمینی و برداشتهای وسیع از حق آبهها در حوزههای کشاورزی و صنعتی و تأمین آب شهری را از دیگر عوارض ادامهدار شدن خشکی منابع آبهای سطحی و زیرزمینی دانست و یادآور شد: در چنین شرایطی که حق آبههای دریاچهها و تالابها داده نمیشود، دیواری کوتاهتر از تغییر اقلیم نیست و آن را عامل بروز خشک شدن تالابها و دریاچهها میدانند، در حالی که چنین نیست.
وی به وضعیت دریاچههای موجود در ایران، ترکیه و ارمنستان اشاره کرد و افزود: شرایط اقلیمی این ۳ کشور تقریباً وضعیت مشابهی دارند و این موضوع را میتوان با تصاویر ماهوارهای به اثبات رساند و مشاهده میشود که دریاچههای وان ترکیه و "سوان" ارمنستان در شرایط کاملاً طبیعی قرار دارند، ولی دریاچه ارومیه ایران که از این دو دریاچه بزرگتر بود، در حال خشک شدن است.
شمسیپور تاکید کرد: هر چند که شرایط طبیعی به خشک شدن دریاچههای ایران کمک میکند، ولی بیشتر از شرایط اقلیمی و طبیعی، منشأ انسانی دارد.
تبخیر مقصر اصلی در کاهش سطح آب
دانشیار دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران بیشترین تلفات آبی کشور را ناشی از تبخیر و تعرق دانست و گفت: در سال حدود ۴۰۰ میلیارد مترمکعب از راه بارندگی آب وارد کشور میشود و از این میزان حدود ۲۷۰ میلیارد متر مکعب از طریق تبخیر و تعرق از دست میرود، یعنی دو سوم آبهای ناشی از بارندگی به دلیل تبخیر از دست میرود.
وی با بیان اینکه حدود ۱۳۰ میلیارد متر مکعب آب ناشی از بارندگی در اختیار داریم که به مصرف میرسد، ادامه داد: بخش کشاورزی بیش از ۹۰ درصد آب موجود در کشور را به مصرف میرساند و مابقی به مصارف شهری و شرب و صنعت و خدمات میرسد.
شمسی پور با اشاره به احداث سدهای بزرگ در کشور، یادآور شد: دریاچههای پشت سدها به دلیل اینکه در معرض تابش آفتاب و وزش بادهای خشک قرار دارند، هدر رفت آب آنها از راه تبخیر و تعرق افزایش مییابد.
این محقق حوزه تغییر اقلیم با تاکید بر اینکه وزش بادهای خشک بیشترین اثرات را در تبخیر و تعرق آب دارد، اظهار کرد: از این رو در نگهداری و مدیریت منابع آب کشور اشتباهاتی وجود دارد.
وی با بیان اینکه با استفاه از روشهایی میتوان از تبخیر آب جلوگیری کرد، خاطر نشان کرد: اگر مدیران و مسؤولان، شرکتهای بزرگ وابسته به وزارت نیرو که در حوزه سدسازی فعال هستند را از سدسازی و بندسازی به سمت آبخیزداری و آبخوانداری هدایت کنند، میتوانیم گام مؤثری در این زمینه برداریم.
شمسیپور در این باره توضیح داد: ما به جای آنکه با سدسازی، آب را در سطح زمین محصور کنیم و در معرض تابش خورشید و بادهای خشک قرار دهیم، باید آبها را در جهت تغذیه سفرههای آب زیرزمینی هدایت کنیم. در چنین شرایطی از فرونشست دشتها جلوگیری میشود، ضمن آنکه آب تبخیر نمیشود و با تقویت سفرههای زیر زمینی، چشمهها و دریاچهها و رودخانههایی که از این چشمهها تغذیه میکنند، در شرایط طبیعی باقی خواهند ماند.
این عضو هیأت علمی دانشگاه تهران نمونه بارز آن را دریاچههای ارومیه و " پریشان" و "بختگان" در استان فارس دانست و خاطر نشان کرد: به دلیل حفر چاههای عمیق، سطح آبهای زیرزمینی کاهش یافت و به جای آنکه چشمهها، آب دریاچهها را تأمین کنند، دریاچهها زهکش دشت شدند.
وی زمان خشکشدن دریاچههای کشور را کوتاه مدت دانست که در این زمینه میتوان دریاچههای پریشان و بختگان را مثال آورد که در مدت زمانهای کوتاهی خشک شدند.
روشهای جلوگیری از تبخیر آبهای سطحی
شمسیپور با تاکید بر اینکه روشهای اجرایی برای جلوگیری از اتلاف آبهای سطحی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است، افزود: برخی از مناطق کشور مانند استان سیستان و بلوچستان تبخیر و تعرق پتانسیل بالای ۴ هزار میلیمتر دارند، در حالیکه میزان متوسط بارندگی سالانه آن ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیمتر است.
وی ادامه داد: بر این اساس کشورها راهبردها و استراتژیکهای مختلفی برای مدیریت منابع آب دارند. به عنوان نمونه کشوری مانند ترکیه به دلیل دارا بودن رودخانههای دائمی، برای مدیریت منابع آب اقدام به سدسازی میکند و در کشوری مانند لیبی که منابع آبهای زیرزمینی غنی دارد، مدیریت آب آنها متفاوت و بهرهگیری از سدهای زیرزمینی است.
دانشیار دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران با بیان اینکه کشور مصر تنها یک رود دائمی دارد، گفت: از آنجایی که بارندگی این کشور بسیار کم است، رودخانه پایدار نیل را مدیریت میکنند.
وضعیت مدیریت آب در ایران
وی با تاکید بر اینکه بیش از ۹۰ درصد آبهای سطحی در بخش آبیاری کشاورزی مصرف میشود، افزود: مصرف آب در بخش کشاورزی در سالهای گذشته به گونهای بوده است که به جای آنکه راندمان مصرف آب و محصول را افزایش دهد، میزان سطح زیر کشت افزایش داده شد و به جای بهینه کردن سیستمهای آبیاری، روش سنتی "غرقابی" تداوم یافت و آب در زمین رهاسازی میشود، در این شیوه آبیاری راندمان آب کمتر از ۶۰ درصد است.
بازگرداندن طبیعت در صورت دست برداشتن از تخریب طبیعت
این محقق در پاسخ به این سوال که آیا با کاهش تخریب میتوان امیدوار بود که طبیعت به حالت اولیه خود برگردد، گفت: هر چه میزان تخریب عمیق و در مدت زمان طولانی رخ داده باشد، شرایط بازگشت به حالت طبیعی یا اصلاً ایجاد نمیشود و یا مدت طولانی برای بازگشتن طبیعت به حالت اولیه نیاز است.
وی در عین حال با تاکید بر اینکه در حوضه منابع آب زیرزمینی امکان بازگشت به حالت اولیه وجود ندارد، اظهار کرد: زمانی که سفرههای زیر زمینی از آب تهی میشوند، فشاری که از رسوبات بالایی زمین بر روی سفرههای زیرزمینی ایجاد میشود، موجب نشست زمین میشوند که در چنین شرایطی سفرههای زیرزمینی با کاهش حجم دائمی مواجه خواهند شد.
این محقق دانشگاهی حوزه تغییر اقلیم تاکید کرد: بر این اساس در این شرایط هر چقدر تلاش شود که آب سفرهها تخلیه و اضافه برداشت نشود، این منابع به حالت اولیه خود باز نخواهند گشت، ولی میتوانند ترمیم شوند و از وضعیت فعلی شرایط بدتری نداشته باشند.
برگزاری روزی به نام هواشناسی
شمسیپور با بیان اینکه سازمان هواشناسی جهانی با نامگذاری روزی به نام "روز جهانی هواشناسی" از سال ۱۹۵۰ تا کنون که در سوم نوروز هر سال است، برنامهها و شعارهایی برای هر سال تعیین میکند که در آن زمینه فعالیتهای خود را انجام و گسترش میدهد. افزود: ولی متأسفانه در کشور ما به دلیل تقارن این روز با روزهای تعطیل نوروز، هیچ توجهی به آن نمیشود.
دانشیار دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران "آب"، "هوا"، "خاک" و "گیاه" را ۴ عنصر توسعه پایدار کشورها نام برد و یادآور شد: نامگذاری روز جهانی "هواشناسی" نیز در این راستا است تا کشورها برای حراست از این منابع کوشا باشند.
وی در عین حال از برگزاری همایش "پویش تجدید حیات و پایداری جغرافیای ایران" خبر داد و افزود: ما علاوه بر برگزاری این همایش اقدام به ثبت NGO و کانون همت سبز تولید اکسیژن "هستا" در سطح دانشگاه تهران و ملی کردهایم.
به گفته این محقق کانون "هستا" همایش نامبرده را در ۱۵ اردیبهشت ماه امسال برگزار خواهد کرد که در آن در حوزههای آب، خاک، هوا و گیاه بحث و تبادل نظر خواهد شد.