شهردار تهران در جلسه شورای مدیران شهرداری از قصد خود برای عدم استفاده از خودروی شخصی در هر سهشنبه گفت و از خانواده شهرداری نیز درخواست کرد هفتهای یک روز برای مراجعه به محل کار، از شبکه حمل و نقل عمومی استفاده کند. او در نخستین سهشنبه بعد از این درخواست، با مترو و بیآرتی به شهرداری رفت و در سهشنبه گذشته نیز با دوچرخه بر سر کار خود حاضر شد. برخی کارشناسان شهری و محیط زیست، از حرکت شهردار استقبال کردند و برخی نیز معتقد بودند اگر این حرکت هدفمند، مستمر و کامل نباشد، فایدهای برای شهر و شهروندان نخواهد داشت. برخی از چهرههای سیاسی نیز از این حرکت شهردار انتقاد کردند.
غلامحسین کرباسچی یکی از شهرداران پیشین تهران در صفحه اینستاگرامش خطاب به حناچی گفت: ایکاش آقای حناچی به جای دوچرخه، صبح زود بدون ترافیک با ماشین به دفتر کارش میرفت و پیگیری و تلاش میکرد صدها واگن معطل مانده مترو زودتر به خطوط مترو ملحق شوند که صدها هزار مسافر مترو راحتتر و سریعتر برسند و دهها هزار اتومبیل نیز کمتر بیرون بیایند.
انتظار مشارکتی از سوی شهروندان نیازمند توسعه زیرساختهاست
با وجود آنکه بسیاری به این اظهار نظر کرباسچی نقد داشتند، اما حقیقت این است که ناوگان حمل و نقل عمومی تهران ظرفیت پذیرش مسافران تازه را ندارد. ناوگان مترو تهران در آستان بحران است و چند سالی است که اتوبوسهای پایتخت از مرز فرسودگی گذشته اند.
شهرام جبارزادگان کارشناس حوزه حمل و نقل نیز با بیان اینکه این اقدام شهردار تهران به عنوان حرکتی نمادین، رفتاری در جهت فرهنگسازی در جامعه است به مهر گفت: چنین رفتارهایی از جانب شهرداران موفق کلانشهرهای مختلف جهان نیز اتفاق افتاده است، تردیدی نیست، از این بابت باید به شهردار جدید دست مریزاد گفت. به نظر وقتی سهشنبههای بدون خودرو، اجرایی و عملیاتی میشود که همه شهر را به ایستگاهها و خطوط حمل و نقل عمومی به ویژه مترو و اتوبوس بیآرتی مجهز کنیم. در حال حاضر نیز با وجود خودروی شخصی، شاهد کمبود وسایل حمل و نقل عمومی و تراکم جمعیت در ایستگاههای مترو و بیآرتی هستیم. واقعیت این است که شهر تهران از نظر توسعه حمل و نقل عمومی، شهری فقیر است و از این منظر، غرب تهران از بقیه بخشهای شهر، فقر بیشتری دارد. در غرب حکیم و همت، شهروندان با چه وسیلهای میخواهند خودشان را به مرکز شهر برسانند. مشکلی که یکشنبه، سهشنبه و پنجشنبه ندارد بنابراین اجرای هر طرح و انتظار مشارکتی از سوی شهروندان نیازمند توسعه زیرساختهای مورد نیاز اجرای آن است.
این کارشناس حوزه برنامهریزی شهری با اشاره به قوانین نانوشتهای که وجود دارد، گفت: در حال حاضر نیمی از جمعیت پایتخت، امکان استفاده از دوچرخه را ندارند بنابراین در ترویج این فرهنگ، نیمی از جمعیت فراموش شدهاند و وقتی از فراهم کردن زیرساختها میگوییم، تنها زیرساختهای فیزیکی نیست بلکه زیرساختهای اجتماعی را نیز شامل میشود.
جبارزادگان با بیان اینکه اگر تهران بر فرض تقریباً محال به شهری تبدیل میشد که در آن دوچرخهسواری فراگیر بود و عمومیت پیدا میکرد، افزود: این اطمینان را میدهم که تعداد کشتهها و مصدومین به مراتب بالاتر میرفت و آمار مرگ روزانه یک عابر پیاده، یک راننده، یک راکب موتورسیکلتسوار حتماً شامل حال دوچرخهسواران نیز میشد.
خطر دوچرخه سواری در روزهای ناسالم
وی با اشاره به شاخص آلودگی هوا که در چند روز اخیر، ناسالم برای گروههای حساس بوده است، گفت: در چنین روزی استفاده از دوچرخه که حجم بیشتری از هوا را به بدن وارد میکند، آسیب بیشتری به راکبان دوچرخه میزند.
این کارشناس حوزه برنامهریزی شهری این طرح را از منظر بیعدالتی ترافیکی نیز بررسی کرد و گفت: افرادی که پلاک خودرویشان زوج است، سه روز در هفته به اضافهی پنجشنبهها میتوانند از خودروی شخصی استفاده کنند، اما افرادی که پلاک آنها فرد است، دو روز هفته به اضافهی پنجشنبهها میتوانند از خودرو استفاده کنند که اگر سهشنبهها را هم حذف کنیم، درواقع تنها یک روز از خودروی خود استفاده میکنند که به نظر عادلانه نمیآید.
وی با اشاره به عکسها و فیلمهایی از مدیران میانی پس از استفاده از حمل و نقل عمومی و توصیفاتی برای شهردار تهران مانند مَرد کاپشن مشکیپوش و ... گفت: به نظر میآید قبل از تبلیغ طرح و ترویج فرهنگ سهشنبههای بدون خودرو، نمایشی بودن این طرح را به ذهن متبادر میکند.
جبارزادگان یادآور شد: مگر مسئولان حمل و نقل شهری روزهای سهشنبه، امکانات بیشتری به حمل و نقل اضافه میکنند که ناوگان حمل و نقل عمومی افزایش پیدا میکند و انتظار عدم استفاده از خودروی شخصی را دارند. در حال حاضر نیز حمل و نقل عمومی تهران با تمام ظرفیت، در حال خدماترسانی است و آیا گنجایش مسافر بیشتری را دارد؟
تمام واقعیتهای یک طرح شکست خورده
شهردار تهران در حالی سه شنبه پیش در هوای نا سالم پایتخت با دوچرخه به سر کار خود رفت که وضعیت تهران با وجود سالها سرمایه گذاری در این حوزه چندان مناسب نیست. طول مسیرهای دوچرخه سواری در تهران ۶۱ هزار و ۶۴۹ متر است و تعداد خانههای دوچرخه ۱۴۰ که تنها ۳۵ خانه دوچرخه در تهران فعال است.
محمد علی کرونی دبیر کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران در این خصوص به مهر گفت: تعداد ایستگاههای رک هوشمند ۶۹ ایستگاه است و ۱۲۷۶ عدد رک هوشمند در تهران نصب شده است. تعداد ایستگاههای دوچرخه اشتراکی اداری ۲۱ ایستگاه است تعداد دوچرخههای سالم در انبار ۱۰۰ دستگاه و دوچرخههای معمولی ۱۴۲۰ دستگاه. تعداد دوچرخههای نیازمند تعمیر در انبار ۳ هزار دستگاه و تعداد دوچرخههای تحویل شده به مناطق نیز ۳ هزار دستگاه است. با این زیر ساخت به نظر نمیآید چندان بتوان به توسعه دوچرخه سواری در تهران امیدوار بود.
استفاده از اعتبار دانشگاهی برای فرهنگ سازی
حسین ایمانی جاجرمی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و رئیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات علوم اجتماعی دانشگاه تهران نیز معتقد است: هر اقدامی در فضای سیاسی و قطبی شدهی ایران منجر به مخالفت میشود؛ بخصوص اقدامات نامتعارف و کمتر سابقهداری اینچنینی. درحالیکه در اوایل انقلاب به دلیل نزدیکی مردم و مسئولین، این رفتارها عادی بود.
وی ادامه داد: در شهرداری که دستگاهی است که کمترین اعتماد عمومی به آن وجود دارد، به راحتیها و در این فاصله کم، نمیتوان به شهرداری اعتماد کرد و آقای حناچی نیز از سرمایه دانشگاهی خود در این حوزه استفاده میکند و اگر بخشی از این مردم، او را همراهی میکنند، به دلیل شهردار بودنش نیست بلکه به دلیل دانشگاهی بودنش است. هرچند که در حوزه شهری، فردی شناخته شده با اعتبار بالای دانشگاهی است.
جاجرمی با بیان اینکه معمولاً اینگونه رفتارها در گذشته با نیّات خوبی انجام نمیشده، یکی دیگر از دلایل بدبینی مردم را این موضوع عنوان کرد و گفت: حناچی چهرهای دانشگاهی است و نیاز به چنین حرکتهایی ندارد، اما وقتی میبیند چنین برخوردهایی میشود، باید بیانیه یا مصاحبهای برای آنکه چرا این کار را کرده است و در توضیح این اقدام نمادین انجام دهد. پیوستن به این کمپین یک شبه اتفاق نمیافتد و اینگونه نیست که همه به تأسی از شهردار، خودروی خود را سهشنبهها کنار بگذارند؛ این حرکت زمینهسازی برای دعوت مردم جهت استفاده از حمل و نقل عمومی و تائید سیاستهای جدید حمل و نقل عمومی در شهر تهران است.
تفاوت روزهای سه شنبه بدون خودروی مسئولان با مردم
سهشنبههای بدون خودروی مسئولان با همه روزهای بدون خودروی مردم این شهر تفاوتهای اساسی دارد. این نکتهای است که علیرضا زمانی تهرانشناس و پژوهشگر در صفحه اینستاگرام خود به آن اشاره کرده و گفته است: سهشنبههای بدون خودرو که نه، همه روزهای بدون خودروی مردم این شهر، تفاوتهای اساسی با سهشنبههای بدون خودروی مدیران شهری دارد؛ ایدهی نمادین خوبی که باید در شهر گسترش پیدا کند؛ کاری نمادین که نمادینش نماند و در اصل مظهر نمایش اقدامات صحیح مجموعه فعالیتهای مدیریت شهری در خصوص استفاده شهروندان از حمل و نقل عمومی باشد.
این تهرانشناس به ایستگاههای بدون پلهبرقی مترو و اعلام ورود و خروج اتوبوسهای بیآرتی و قطارهای مترو که میتواند آسایش بیشتری برای مسافران داشته باشد، اشاره میکند و میگوید: شاید شهردار تهران علاقهمند به پیوستن به سهشنبههای بدون خودرو باشد، اما از دومین سهشنبهی این حرکت شهردار، اغلب مدیران شهری با یک دوربین در مترو و اتوبوسها به راه افتادند و حضور خودشان در مترو و اتوبوس را در فضای مجازی به نمایش میگذارند تا نشان دهند با تأسی از شهردار منتخب، پایبند این کمپین هستند.
نیازی به راه اندازی کارناوالهای خیابانی نیست
محمود رضا کبیری یگانه، کنشگر اجتماعی هم معتقد است مدیران میانی که با دوربین به این پویش پیوسته اند بیشتر به برداشت نمایشی بودن این حرکت کمک میکنند.
او با بیان این که اغلب مدیران شهری با یک دوربین در مترو و اتوبوسها به راه افتادند و از خودشون عکسهای دهه ۴۰ و ۵۰ را با فرمت مدرن شده به نمایش میگذارند که نشان دهند که با تاسی از شهردار منتخب تهران، پایبند این کمپین هستند، گفت: در این میان بیچاره اون روابط عمومی، بیگناهی که مجبور هست تا برای آرام کردن مدیر ارشد نا آرام خود، این تصاویر و شواف خیابانی را با وجود اینکه میداند دارد با شعور مخاطب خود بازی میکند به نمایش بگذارد!
او ادامه داد: شهردار تهران به استفاده نکردن از خودرو اعتقاد دارد و با همین اعتقادش، به دنبال مصوبه و کمک گرفتن از صندوق ملی است تا بتواند مشکلات آلودگی هوای تهران را تا جایی که در توانش باشد، برطرف کند و در همین مدت که در سِمَت شهردار تهران بوده، نشان داده از شعارزدگی متنفر است و ترجیح میدهد یک تکنوکرات عملگرا در عرصه زیست شهری و شهروندمداری باشد و بعید میدانم ایشان نیازی به راهاندازی کارناوالهای فکر خیابانی داشته باشند.
کبیری یگانه اضافه کرد:، اما واقعا گرفتن یکسری عکس با محتوای زرد، برای نشان دادن اوج همبستگی و هم فکری با شهردار منتخب، میتواند ذهنیت و تصویر مثبتی به وجود آورد؟