به نوشته روزنامه شرق،

قتل تازه‌داماد

فردی روز سوم بهمن سال ۸۲ با پلیس تماس گرفت و به ماموران خبر داد نزاعی منجر به جرح در خیابان محل سکونتش واقع در شهرری به وقوع پیوسته است.

ماموران وقتی به محل اعلام شده رفتند، فهمیدند مصدوم جوان ۲۱ ساله‌ای به‌نام حمید است که در حالی‌که غرق در خون در خیابان افتاده بود توسط باجناقش به بیمارستان انتقال یافته است. ماموران وقتی به بیمارستان رسیدند مطلع شدند حمید به دلیل شدت جراحات جانش را از دست داده است، به همین سبب پرونده‌ای جنایی تشکیل و تحقیقات در این خصوص آغاز شد. کارآگاهان پی بردند حمید زمانی‌که به منزل پدرزنش رفته، دچار این حادثه شده بود. از آنجا که مقتول با پدر همسرش اختلافاتی داشت،

مرد ۵۵ساله به‌نام رضا بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او اتهام قتل را رد کرد و مدعی شد حمید خودزنی کرده است.

این متهم گفت: «۱۵ روز از عقد حمید و دخترم می‌گذشت که متوجه شدم این مرد برای زندگی با فرزندم مناسب نیست او مشروبات الکلی مصرف می‌کرد، به همین دلیل گفتم باید دخترم را طلاق بدهد اما روز حادثه حمید به منزل من آمد تا همسرش را با خود ببرد و من مقاومت کردم این‌طور بود که نزاعی بین ما درگرفت و حمید با چاقو ضرباتی به خودش زد و از خانه بیرون رفت.»

دادگاه عمومی شهرری، رضا را از اتهام قتل تبرئه کرد اما اولیای دم مقتول با اعتراض به این حکم خواستار بررسی مجدد پرونده شدند. به این ترتیب تحقیقات از سر گرفته شد و باجناق حمید در این مرحله گفت: «قرار بود برای تفریح به آبعلی برویم. حمید می‌خواست با زنش همراه ما بیاید اما پدرزنم مخالفت می‌کرد.

به همین دلیل من و حمید شب حادثه به کلانتری رفتیم و در آنجا حمید گفت حق دارد همسرش را با خود ببرد. بعد ما به خانه پدرزنم رفتیم و من بیرون منتظرش بودم که بعد از چند لحظه در حالی‌که دستش به کمرش بود از خانه به بیرون پرت شد. من وقتی متوجه شدم حمید خون‌آلود است او را به بیمارستان رساندم.»

در نهایت رضا با حکم قضات شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد و این رای به تایید رسید و مرد میانسال در آستانه اجرای حکم قرار داشت که والدین حمید به دادسرای جنایی رفتند و اعلام گذشت کردند.


قتل دختر ۱۴ ساله

دومین فردی که از اعدام نجات یافت مردی ۳۰ ساله به نام صباح است که دختر ۱۴ ساله همسر صیغه‌ای خود را کشته است. مادر مقتول روز ۲۶ مهر سال ۸۶ به پلیس محمدشهر کرج مراجعه کرد و خبر داد دخترش به نام لیلا مفقود شده است.

او توضیح داد: «من از شوهرم جدا شدم و با دو دختر هشت و ۱۴ ساله‌ام زندگی می‌کردم که بعد از مدتی با صباح آشنا شدم و به عقد موقت او درآمدم روز حادثه سر کار بودم که صباح به خانه ما آمد و دختر کوچکم معصومه را از خانه بیرون فرستاد و بعد در حالی‌که به گفته معصومه شی‌ء مشکوکی را لای فرش پیچیده بود آن را داخل مینی‌بوسش گذاشت و از خانه رفت و از آن به بعد لیلا ناپدید شد.»

کارآگاهان در جریان تحقیقات صباح را بازداشت کردند و این مرد در بازجویی‌های تخصصی به کشتن دختر ۱۴ ساله اعتراف کرد و گفت: «من با لیلا رابطه داشتم اما از وقتی او نامزد کرد از دستش عصبانی شدم. روز حادثه در نبود همسرم به خانه او رفتم و به بهانه اینکه دنبال شناسنامه‌ام می‌گردم لیلا را از خواب بیدار کردم و از او خواستم شناسنامه را پیدا کند.

او مخالفت کرد و بعد از مشاجره چاقویی را به طرفم گرفت من هم او را هل دادم و سرش به دیوار خورد بعد لیلا را خفه کردم برای اینکه معصومه متوجه ماجرا نشود به بهانه‌ای او را از خانه بیرون فرستادم و سپس جنازه را در فرش پیچیدم و از خانه بیرون بردم و در منطقه‌ای بیابانی دفن کردم.»

متهم به قتل بعد از محاکمه در دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد و در زندان در انتظار تعیین زمان اجرای حکم مرگ به سر میبرد که اولیای دم لیلا با مراجعه به دایره اجرای احکام دادسرای جنایی تهران اعلام کردند از خونخواهی صرفنظر کردهاند.