به گزارش فارس ، در حالی که تنها ۳ روز تا آغاز دهه فجر انقلاب اسلامی به عنوان بزرگترین رویداد فرهنگی و تربیتی تاریخ کشورمان باقی مانده، صندلی معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش از مدتی پیش عملاً خالی است؛ این در شرایطی است که این معاونت، سیاستگذاری تربیتی و پرورشی و هدایت برنامههای فرهنگی نظام تعلیم و تربیت را به ویژه در مناسبتهای خاص برعهده دارد.

مشابه همین وضعیت سال گذشته نیز اتفاق افتاد؛ ۲۲ آذرماه ۸۹ علی‌اصغر یزدانی معاون وقت پرورشی و تربیت‌بدنی وزیر آموزش و پرورش با حکم حاجی‌بابایی راهی مرکز امور بین‌الملل این وزارتخانه شد و در همان زمان اعلام شد که تا زمان انتصاب معاون پرورشی جدید، شخص وزیر آموزش و پرورش عهده‌دار سرپرستی این معاونت خواهد بود؛ موضوعی که انتقادات کارشناسان به ویژه اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس را در پی داشت.

۴۶ روز پس از این انتصاب و در تاریخ ۹ بهمن‌ماه ۸۹(درست یک‌سال پیش)، وزیر آموزش و پرورش، زکریا یازرلو مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران را به عنوان چهارمین معاون پرورشی این وزارتخانه پس از احیای این معاونت منصوب کرد، اما همچنان این سؤال در اذهان کارشناسان تعلیم و تربیت به ویژه فرهنگیان باقی ماند که «دلیل این همه تأخیر چه بود؟!»؛ آنهم در شرایطی که نظام تعلیم و تربیت مناسبت‌هایی همچون سالگرد حماسه ۹ دی، ایام مُحرّم و صفر و مقدمه‌سازی دهه فجر را بدون متولی گذراند.

* چهار معاون در طی ۵ سال / نسخه‌پیچ بعدی کیست؟

پس از آنکه معاونت پرورشی و تربیت‌بدنی آموزش و پرورش در دوره دوم دولت اصلاحات و در زمان وزارت مرتضی حاجی به صورت سؤال‌برانگیزی حذف شد، با روی کار آمدن مجلس هفتم و دولت نهم، زمزمه‌هایی برای احیای دوباره بازوی تربیتی آموزش و پرورش مطرح شد، تا اینکه در سال ۱۳۸۵ طرح احیای معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش به تصویب مجلس هفتم رسید.

از آن تاریخ تاکنون که ۵ سال و اندی می‌گذرد، معاونت پرورشی حضور چهار نفر را تجربه کرده و تلاطم‌های گوناگونی را نیز پشت سر گذاشته است و همین مسئله باعثشده تا آنطور که انتظار می‌رفت، منویات قانون احیای امور تربیتی و پرورشی محقق نشود.

از زمان احیا به ترتیب، سیدباقر پیشنمازی، سیدمهدی امینی، علی‌اصغر یزدانی و زکریا یازرلو مسئولیت این معاونت را برعهده داشته‌اند و در حالی که «میانگین» عُمر مدیریتی هرکدام از آنها «یک‌سال و سه ماه» بوده، در حال حاضر پنجمین معاون پرورشی در راه است و معلوم نیست که این بار چه کسی و با چه صبغه و سابقه‌ای و با چه نسخه‌ای قرار است عهده‌دار حساس‌ترین بازوی آموزش و پرورش شود؟!

* " دانشجوی وزیر آموزش و پرورش " عاشق محیط زیست می‌شود

زکریا یازرلو که در مراسم معارفه‌‌اش با عبارات پیچیده همیشگی و البته همراه با تعارفات دیپلماتیک، خود را «دانشجوی وزیر آموزش و پرورش» نامید، در آغاز کار با حجم قابل توجهی از برنامه‌های فرهنگی و تربیتی - حداقل در مقام سخنرانی و تبیین - ظاهر شد.

از بین‌‌المللی شدن مجلس دانش‌آموزی ایران گرفته تا راه‌اندازی باشگاه‌های چهارگانه دانش‌آموزی برای کشف و هدایت استعدادهای فرهنگی و هنری دانش‌آموزان، از افزایش سرانه پرورشی مدارس و جلب همکاری استانداری‌ها و فرمانداری‌ها گرفته تا گسترش اردوگاه‌ها و اردوهای دانش‌آموزی همگی از برنامه‌هایی بود که آقای معاون بارها و بارها از اجرای آنها سخن گفت و حالا این سؤال مطرح است که چه میزان از این برنامه‌ها عملیاتی شده و چه تأثیرات قابل توجهی برای پاسخگویی به نیازهای پرورشی جامعه ۱۲ میلیون نفری دانش‌آموزان داشته است؟

اما آنچه این روزها بیش از هر نکته دیگری جلب توجه می‌کند، عزیمت معاون پرورشی نظام تعلیم و تربیت به معاونت پژوهشی سازمان حفاظت محیط زیست! است؛ صرفنظر از میزان تناسب تجربه‌های ناشی از فعالیت در آموزش و پرورش با محیط زیست، این مسئله وقتی بیشتر باعثتعجب می‌شود که وزیر آموزش و پرورش سابقه این عزیمت را به حدود یک سال قبل مربوط می‌داند.

حاجی‌بابایی روز گذشته در این باره به خبرنگار فارس گفت: «ما علاقمند بودیم که ایشان در آموزش و پرورش کار کند، اما بنا به دلایلی که نیاز سازمان محیط زیست بود، موضوع مأموریت ایشان شاید از یک سال قبل پیگیری می‌شد» و حالا این سؤال مطرح است که اگر از یک‌سال پیش موضوع رفتن یازرلو از آموزش و پرورش مطرح بوده، دلیل انتصاب وی در این سمت چه بوده است؟!

آیا قرار است در کوران «جنگ نرم» دشمن، معاونت پرورشی همچنان محل تعارفات مدیریتی و آزمون و خطاهای رایج باشد؟!

* جانا خیلی دیر سخن از زبان ما می‌گویی!

البته این تنها نکته‌ای نبود که حاجی‌بابایی دیروز بر آن دست گذاشت؛ وی که ۲۷ ماه از حضورش در جایگاه وزارت آموزش و پرورش می‌گذرد، روز گذشته شاید برای نخستین بار و صریح‌تر از گذشته، از لزوم توجه به برنامه‌های فرهنگی خاص از جمله «حجاب و عفاف، امر به معروف و نهی از منکر و صیانت دانش‌آموزان در برابر آسیب‌های اجتماعی» سخن گفت و البته اذعان کرد که «این موارد، نکاتی هستند که تاکنون کمتر به آنها توجه شده و خبرنگاران در میان سؤالات خود از آنها یاد می‌کنند».

حال باید منتظر بود و دید که وزیر آموزش و پرورش آنگونه که خود روز گذشته وعده داد، در این هفته چه کسی را راهی ساختمان زندهیاد علاقمندان میکند و این بار چه تئوریهایی برای تربیت نسل فردا ریخته میشود و اینکه، آیا این تئوریها همچنان زینتبخش سخنرانیها و نشستهای خبری میشود، یا مقدمهای برای تحول در سنگرهای جنگ نرم در مدارس؟