اوایلسال۹۵، مأموران پلیس تهران از مرگ مشکوک مرد جوانی در یکی از بیمارستانهای شهر باخبر و راهی محل شدند. شواهد نشان داد که سروش در جریان درگیری با دوستانش با اثر ضربه چاقو به قتل رسیده است.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، دوست مقتول که در محل حضور داشت به مأموران گفت: «من و سروش با هم دوست بودیم و هر دو ورزشکار حرفهای بودیم. روز حادثه از کوه برمیگشتیم که برادر سروش تماس گرفت و گفت که با مرد جوانی به نام حمید درگیر شده است. به سروش گفتم حمید را میشناسم او از اراذل محل و ممکن است با هم درگیر شویم. خواستم او را راضی کنم که سراغ حمید نرویم، اما سروش قبول نکرد. به همین دلیل با هم به محل رفتیم. حمید وقتی ما را دید شروع به توهین و فحاشی کرد. با این رفتار سروش عصبانی شد و با هم درگیر شدند. در آن درگیری حمید با قمه و دوستش شهروز با چاقو به سروش حمله کردند و یک ضربه به سروش زدند. من دقیقاً متوجه نشدم ضربه را کدام یک از آنها زدند. شدت خونی که از مقتول میرفت زیاد بود به همین دلیل وقتی او را به بیمارستان رساندیم کار از کار گذشته بود.»
با انتقال جسد به پزشکی قانونی شهروز شناسایی و دستگیر شد، اما با انکار جرم به پلیس گفت: «من به هواخواهی از حمید وارد درگیری شدم و در حالیکه چاقو در دستم بود و آنرا به اطراف میچرخاندم حمید هم با قمه به مقتول حمله کرد. نمیدانم مقتول بر اثر ضربه چاقو کشته شد یا قمه.»
بعد از توضیحات متهم بنا به گزارش پزشکی قانونی و شواهد و مدارک موجود، وی به اتهام قتل عمد و سه مرد جوان دیگر به اتهام شرکت در نزاع دستهجمعی روانه زندان شدند. تلاش برای شناسایی حمید ادامه داشت تا اینکه مأموران دریافتند او به یکی از کشورهای اروپایی فرار کرده است.
به این ترتیب صبح دیروز پرونده روی میز هیئت قضایی شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی کیخواه قرار گرفت. ابتدای جلسه اولیایدم درخواست قصاص کردند سپس شهروز به اتهام قتل عمد در جایگاه قرار گرفت. او جرمش را انکار کرد و گفت: «درگیری بین حمید و برادر سروش بود. آنها به خاطر چشم در چشم شدن درگیر شدند که در آن درگیری حمید یک ضربه با مشت به برادر سروش زد. دقایقی بعد خود سروش آمد و به من اعتراض کرد. به او گفتم درگیری تو با حمید است و کسی که برادرت را کتک زده من نبودم. بعد از آن بود که حمید به مقتول فحاشی کرد و درگیری بالا گرفت. مقتول به طرف من حمله کرد و میخواست مرا کتک بزند. به همین دلیل با چاقویی که دستم بود آنرا بالا بردم و در هوا میچرخاندم که نمیدانم مقتول با ضربه چاقو کشته شد یا نه.»
متهم در آخرین دفاعش گفت: «از اولیایدم طلب بخشش دارم. پشیمانم و از آنها میخواهم مرا حلال کنند. باور کنید هنوز مطمئن نیستم مقتول با ضربه چاقوی من کشته شده است یا نه. حمید عامل درگیری بود، اما حالا در خارج از کشور است و من باید تاوان او را پس دهم.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.