آموزشوپرورش در سالهای پیش رو با معضل بازنشستگی معلمان و بحران کمبود نیروی انسانی مواجه خواهد شد و برای مهر ۹۷ حدود ۷۸ هزار نفر کمبود نیرو وجود دارد و تا سال ۱۴۰۰ حدود ۳۵۰ هزار نفر از آموزشوپرورش بازنشسته میشوند.
هماکنون تعداد دانشآموز به معلم حدود ۳۵ به یک و در دوره ابتدایی ۲۵ به یک است که با توجه به بازنشستگی معلمان این عدد در حال بزرگ شدن است. به هر حال این سالها، تامین معلم برای کلاسهای درس را میتوان نخستین مشکل و اولویت آموزشوپرورش دانست حال بماند تامین نیروهای کیفی از جمله مربی پرورشی یا مشاور برای مدارس.
از مهمترین تبعات کمبود معلم، افزایش جمعیت دانشآموزان در کلاس درس است به گونهای که کلاسهای درس ۴۰ نفره و شلوغ یکی از آیتمهای منفی مدارس دولتی در طول سالهای اخیر محسوب میشود که تاثیر مستقیم آن افت کیفیت آموزش و عدم شناسایی استعدادهای بسیاری است که در این شرایط تحصیل، قطعا شناسایی نشده و مورد توجه قرار نمیگیرند و در این مقوله میتوان به این نکته اشاره کرد که همین مسئله میتواند منشأ بیعدالتی در حق دانشآموز دبستانی باشد که خانوادهاش توانایی تامین هزینههای مدارس غیردولتی را ندارند و در سایه بی توجهی به کیفیت مدارس دولتی، نه تنها جریان یادگیری او به شیوه صحیح اتفاق نمیافتد بلکه بخشی از استعدادهایش هم شناسایی نمیشود و همین مسئله باعث از دست رفتن فرصتهای بسیار برای او خواهد شد.
این دقیقا همان موضوعی است که برای مسئولان چندان مهم تلقی نمیشود که درباره عدم حساسیت نسبت به این مسئله دلایل متعددی مطرح است که در این گزارش مجال پرداختن به آن نیست، اما یکی از سوالات اساسی میتواند این باشد، مسئولی که فرزندش در مدارس دولتی درس نمیخواند چگونه میتواند حال دانشآموزان مدارس دولتی با کلاسهای درس ۴۰ نفره را درک کند؟
البته کمبود معلم در مدارس که در خط مقدم فعالیتهای آموزشی و تربیتی هستند در شرایطی است که ادارات آموزشوپرورش یا به اصطلاح ستادها با تراکم نیروی انسانی مواجه هستند و این همان مسئلهای است که مسئولان سازمان مدیریت و برنامهریزی و مرکز پژوهشهای مجلس نسبت به آن بحثهایی دارند. به عنوان مثال در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس اشاره شده است که اعتبارات هزینهای دستگاههای اجرایی ملی وزارت آموزشوپرورش در لایحه بودجه ۹۷ نسبت به قانون ۹۶ به میزان ۳۲.۸۲ درصد افزایش داشته است، این افزایش اعتبارات در کنار افزایش نسبت کارکنان غیرآموزشی به آموزشی وزارت آموزش وپرورش میتواند بیانگر آن باشد که حجم و هزینههای بخشهای غیرآموزشی این وزارتخانه در حال افزایش و ساختار در حال فربه شدن است.
در بحث نیروی انسانی از جمله وضعیت کمبود معلم همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید، وضعیت تراکم دانشآموزان در کلاسهای درس و راهکارهای جبران کسری نیروی انسانی با حسین سنجری، معاون پژوهش و نیروی انسانی اداره کل آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران گفتوگویی کردهایم که در ذیل میخوانید.
طبق گفتههای مسئولان آموزشوپرورش از مهر ۹۷ تا سال ۱۴۰۰ کمبود شدید معلم مهمترین مشکل این وزارتخانه خواهد بود، وضعیت شهرستانهای استان تهران برای شروع سال تحصیلی جدید چگونه است و در چه دورههای تحصیلی و چه جنسیتهایی با کمبود معلم مواجه هستید؟
در سالهای اخیر به ویژه از امسال به بعد در کل کشور شاهد افزایش روند خروج معلمان به صورت بازنشستگی هستیم و نیاز است متناسب با آن مجوز استخدامها افزایش یابد که ظاهرا سازمان امور اداری و استخدامی مخالف است که یکی از دلایل آن میتواند نیروهای مازاد برخی استانها و چابک سازی سازمانی باشد، اما در مجموع باید گفت: به دلایلی که چندان هم مشخص نیست سازمان امور اداری و استخدامی با اختصاص سهمیه استخدام به میزان نیاز برای آموزش و پرورش مخالف است و این مسئله باعث شده است میزان استخدامها با وضعیت بازنشستگیها هماهنگ نباشد چرا که باید متناسب با نیروهای بازنشسته، معلم جایگزین کنیم، اما هم اکنون این اتفاق نمیافتد.
* مهار کمبود معلم با سیاستهای انقباضی و افزایش جمعیت کلاسهای درس
در چند سال گذشته با سیاستهای انقباضی شدید و افزایش تراکم کلاسهای درس بحث کمبود معلم را کنترل کردیم. متأسفانه با توجه به اینکه تراکم کلاسهای استان تهران بالاترین میزان تراکم در کشور است به دلیل کمبود معلم باز هم مجبور شدیم که جمعیت دانشآموزان در کلاسهای درس را افزایش دهیم.
* کلاسهای درس با جمعیت بیش از ۳۶ و ۴۰ دانشآموز
وضعیت تراکم دانشآموزان در کلاسهای درس دورههای مختلف تحصیلی به چه صورت است؟
در دوره ابتدایی میانگین تعداد دانشآموزان در کلاس درس ۳۲.۵۴ نفر، متوسطه اول ۳۱.۸۵، شاخه کاردانش ۲۱.۵۱، شاخه فنی و حرفهای ۲۵.۵۶ و شاخه نظری ۲۷.۳۱ است. البته آمار اعلام شده میانگین کلاسهای درس مناطق شهری و روستایی است درحالی که جمعیت دانشآموزان در کلاسهای درس مناطق شهری بالاتر است. به عنوان مثال در دوره متوسطه اول میانگین کلاسهای درس ۳۳.۵۴ و در دوره ابتدایی ۳۴.۱۵ است. همچنین این آمار میانگین است و کلاسهایی بسیاری را داریم که جمعیت دانش آموزان آنها بالای ۴۰ نفر است به عنوان مثال ۷ هزار و ۵۰۰ کلاس درس بالای ۳۶ نفر و ۱۸۰۰ کلاس درس بالای ۴۰ نفر داریم.
* افت فرایند یادگیری و کیفیت آموزش در کلاسهای درس شلوغ
تبعات جمعیت بالای دانش آموزان در کلاسهای درس به چه صورت است، در کلاسهای درس با جمعیت ۳۶ تا ۴۰ نفر یا بالاتر از آن به ویژه در دوره ابتدایی چگونه میتوان آموزش کیفی را ارائه کرد؟ آیا این مسئله نوعی بیعدالتی در حق دانشآموز دبستانی که خانوادهاش توانایی تامین هزینههای مدارس غیردولتی را ندارد، نیست؟
کاملا صحیح است که با افزایش تراکم دانشآموزان در کلاسهای درس، معلم برای فرآیند یاددهی و یادگیری و برنامههای تربیتی دچار مشکل میشود، در کلاس درسی که جمعیت دانشآموزانش ۲۰ تا ۲۲ نفر است کیفیت کار به مراتب بالاتر از کلاسهای درس با ۴۰ دانشآموز است و در کلاس درس شلوغ قطعا سرعت کار، کیفیت تدریس، فرصت پرسش و پاسخ دانشآموزان و کار گروهی امکانپذیر نیست. از دو سه دهه قبل شهرستانهای استان تهران بالاترین تراکم جمعیت دانش آموزان در کلاسهای درس را داشتند، اما نه به شدت امروز.
مهر امسال ۱۱ هزار معلم کمبود داریم که حدود ۷ هزار نفر از سالهای قبل است و ۴ هزار نفر امسال اضافه خواهد شد البته از هفت هزار نفری که مربوط به سالهای قبل است حدود ۵ هزار نفر آن در دوره ابتدایی است همچنین امسال در دوره متوسط دوم با استقرار پایه دوازدهم بیشترین کمبودها مربوط به آن و اکثر نیازها برای تأمین معلم تخصصی است.
راهکار آموزشوپرورش شهرستانهای تهران برای جبران کمبود معلم چه روشهایی است؟
۳۹ بسته در کمیته برنامهریزی استان برای کمبود نیرو مصوب کردیم که موارد مهم آن عبارتند از: استفاده از ظرفیت بازنشستگان و استمرار خدمت معلمانی که میخواهند بازنشسته شوند، از روسای مناطق خواستهایم برای معلمانی که میخواهند بازنشسته شوند جلساتی را برگزار کنند و از آنها بخواهند که به خدمتشان ادامه دهند، چون هم از مرحله دوم رتبه بندی که امسال اعمال خواهد شد بهرهمند شده و با حقوق بیشتری بازنشسته میشوند و هم با ادامه خدمت به ما کمک میکنند. امسال دو هزار و ۱۵۰ نفر در شهرستانهای استان تهران بازنشسته میشوند که بیش از ۵۰ درصد آنها را نگه خواهیم داشت.
دومین راهکار استفاده از ظرفیت بازنشستگان سالهای قبل است که به صورت حق التدریس به میزان ۱۴ ساعت در هفته از آنها استفاده خواهیم کرد.
* کاهش استقبال از شغل معلمی در بین مردان
سومین راهکار استفاده از ظرفیت ماده ۲۸ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان و استخدام فارغ التحصیلان سایر دانشگاههاست که امسال ۱۵۰۰ سهمیه داشتیم که بالاترین سهمیه در کشور بود، اما مشکل این است که ظرفیت به طور کامل تکمیل نمیشود و هر سال ۵۰ درصد ظرفیت استخدامی ما خالی میماند، چون افراد حد نساب نمره قبولی را کسب نمیکنند، امیدواریم سازمان امور اداری و استخدامی در این رابطه تجدید نظری را انجام دهد. همچنین استقبال از شغل معلمی نیز زیاد نیست و بیشتر استقبال از طرف خانمهاست درحالی که بیشترین نیاز ما معلم مرد است.
* افزایش ساعت تدریس مدیران مدارس
راه حل دیگر تدریس موظف مدیران، معاونان و مشاوران مدارس است و این مسئله در تمام دانشگاهها مشاهده میشود و علت اصلی آن هم این است که مدیران از مقوله کلاسداری دور نشوند. مدیران مدارس تا سال گذشته به صورت میانگین ۴ ساعت در هفته تدریس داشتند که برای مهر امسال آن را به ۶ ساعت افزایش دادیم.
در بحث تدریس مدیران و مشاوران انتقادات زیادی وجود دارد و مدیران معتقدند در ساعاتی که آنها به کلاس درس میروند، اداره امور مدرسه مختل میشود
در این موضوع حق با مدیران مدارس است باید توجه داشت که مدیریت مدرسه با مدیریت یک دانشکده یا دانشگاه متفاوت است. در دانشگاه کار مدیر فقط آموزش است، اما در مدرسه کار مدیر آسفالت پشت بام، رسیدگی به ناهنجاری و آسیبهای اجتماعی دانشآموزان، ارتباط با اولیا و جمع آوری کمکهای مردمی برای تامین هزینههای مدرسه است، اما به دلیل کمبود نیروی انسانی ناچار هستیم از تدریس مدیران استفاده کنیم.
* افزایش دانشآموزان تحت پوشش طرح خرید خدمات آموزشی
روش دیگر به کارگیری نیروی حقالتدریس از دانشجویان دانشگاه فرهنگیان مخصوصا دانشجویان سال آخر است، افزایش سهمیه مدارس تحت پوشش طرح خدمات آموزشی یکی دیگر از روشهاست. در این طرح ما به مدرسه فقط یک مدیر میدهیم و سایر نیروهای مورد نیاز مدرسه را بخش خصوصی در قالب عقد قرارداد و به صورت شرکتی تأمین میکند و ۱۳ هزار دانش آموز در شهرستانهای استان تهران تحت پوشش طرح خرید خدمات هستند.
طرح خرید خدمات آموزشی با مشکلات متعددی مواجه به ویژه در پرداخت حقوق کارکنان مواجه است با وجود اعتراضات به این طرح چرا قرار است آن را افزایش دهید؟
افرادی که در این مدارس کار میکنند نیروهای تحصیل کرده با مدرک لیسانس و فوق لیسانس هستند که سالها بیکار بودند و حالا آموزشوپرورش فرصتی را برای آنها ایجاد کرده است تا سرکار بیایند البته ممکن است دریافتی آنها حداقلی و مطابق با قانون وزارت کار باشد باید توجه داشت که برای این افراد اشتغال ایجاد شده و تجربه ما از این مدارس موفق است و اعتراضی در این رابطه نداشتهایم. در این طرح سهم دولت بابت هر دانش آموز حدود ۶۰۰ هزار تومان است که ممکن است به تأخیر بیفتد، اما موسسان حقوق معلمان را به موقع میدهند البته ممکن است یک یا دو ماه تأخیر داشته باشد.
برای مهر امسال تصمیم براین است دانشآموزان تحت پوشش بسته حمایتی به دو برابر افزایش یابند یعنی از ۱۳ هزار نفر به ۲۶ هزار نفر چرا که این مسئله باعث صرفهجوی ۷۰۰ یا ۸۰۰ نفری در نیروی انسانی میشود، اما افزایش آن نیاز به موافقت دارد. از سوی دیگر در نقل و انتقالات با خروج نیروی انسانی مخالفت کردیم. استفاده از ظرفیت مدیر و معاونان در دو نوبت نیز از سایر طرحهاست یعنی یک مدیر برای دو نوبت مدرسه به کار گرفته شود، استفاده از ظرفیت مدیران و معاونان برای تدریس در نوبت دوم مدارس نیز مدنظر است.
* بازگشت دبیران شاغل در دوره ابتدایی به دبیرستانها
امسال با توجه به استقرار پایه دوازدهم و سه ساله شدن هنرستانها نیاز ما به نیروهای تخصصی افزایش یافته است. برای جبران بخشی از نیازهای دوره متوسطه، دبیران مازاد که البته تعدادشان بسیار اندک است و دبیرانی که با رشته شغلی دبیری و هنرآموزی در دوره ابتدایی به کار گرفته شدهاند را بازخواهیم گرداند، چون نیاز در دوره ابتدایی را میتوان با حق التدریس یا رشتههای غیرمرتبط جبران کرد، اما در دوره متوسطه نیاز به نیروی تخصصی است.
در برخی مناطق مانند پردیس و رباط کریم تدابیری را اندیشیدهایم و در استخدام برای این دو منطقه سهمیه ویژه تعیین کرده بودیم که هر کدام ۲۷۰ نفر سهمیه داشتند. در بهارستان، شهرقدس و ملارد نیازمان به معلم بسیار زیاد است، اما بیشترین تعداد مسکن مهر در پردیس و پرند است و جمعیت زیادی درآن مستقر و نیازهای بیشتری وجود دارد.
با توجه به کمبود نیروی انسانی در کل کشور دیگر سایر استانها اجازه خروج نیرو نمیدهند در سامانه نقل و انتقالات تا سال گذشته ورود نیرو به شهر تهران ممنوع بود که هم اکنون آزاد شده است و این مسئله باعث شده نیروهای انتقال موقت که از سایر استانها بودند تهران را انتخاب کنند و سال گذشته در نقل و انتقالات بیش از هزار نفر تراز شهرستانهای استان تهران منفی شد.
* معلمان رسمی تمایلی برای ساعات حقالتدریس ندارند
آموزش وپرورش شهرستانهای استان تهران در رأس کمبود نیروی انسانی در سطح کشور اول است و با تدابیر مختلف سعی داریم که از ایجاد بحران کمبود معلم جلوگیری کنیم و روشهایی که اتخاذ کردهایم باید ۱۰۰ درصد نیازمان را پاسخ دهد. ۱۲۰ هزار ساعت حقالتدریس معلمان رسمی برای سال گذشته داشتیم که برای مهر امسال پیش بینی میشود تا ۲۴۰ هزار ساعت اضافه شود تا بتوانیم کمبود معلم را مدیریت کنیم. البته مشکلی که وجود دارد این است که معلمان رسمی متقاضی حق التدریس نیستند، چون حق التدریسها به موقع پرداخت نمیشود بنابراین معلمان به دنبال شغلهای دیگر هستند و ساعات حقالتدریس نمیگیرند.
امسال ۵ هزار کمبود معلم را با ۱۲۰ هزار ساعت حقالتدریس جبران کردیم و ۲۳۰۰ نیروی اداری، اجرایی و نیروهای کیفیت بخش را به مدارس اختصاص ندادیم به عنوان مثال معاون اجرایی را کم کردیم و معاون فناوری به مدارس ندادیم و در حوزه پرورشی نیز بخشی از نیروها را کم کردیم و این مسئله برای مهر ۹۷ هم تکرار میشود یعنی ممکن است به ازای هر ۲۴۰ دانشآموز که یک معاون آموزشی تعلق میگرفت آن را به ۳۰۰ دانشآموز برسانیم.
با وجود تدابیر اتخاذ شده ممکن است کلاسهای درس اول مهر خالی بمانند؟
امیدواریم با روشهایی که اتخاذ کردیم این اتفاق نیفتد و دعا میکنیم که اینگونه نباشد.
یکی از ایرادات سازمان امور اداری و استخدامی این است که بهرهوری نیرو در آموزش و پرورش مناسب نیست چرا باید در ادارات شاهد تراکم نیرو باشیم در حالیکه مدارس با کمبود معلم مواجه هستند؟
بحث سازمان مدیریت در بهرهوری نیروی انسانی متفاوت است و بخش عمده دلایل مخالفتها به دلیل عدم آشنایی با سیستم درونی آموزشو پرورش است. هماکنون کل نیروهای شاغل رسمی و پیمانی در آموزش وپرورش شهرستانهای تهران ۴۳ هزار و ۵۰۰ نفراست و میگویند این تعداد نیرو برای شهرستانهای تهران کافی است در حالی که برای برخی مسائل راهحلی وجود ندارد به عنوان مثال معلم خانمی که برای مرخصی زایمان میرود ۹ ماه نیست و حداقل چند ماه قبل یا بعد از زایمان با دریافت نامه از کمیسیون پزشکی مرخصی استعلاجی دریافت میکند و گاه شاهد هستیم که یک معلم نزدیک به دو سال مرخصی است؛ سازمان مدیریت در بحث نیروی انسانی این موارد را درنظر نمیگیرد در حالیکه چنین افرادی ۷ درصد کل نیروهای ما را شامل میشوند.
البته سازمان مدیریت در جاهایی حق دارند یعنی آنجا که میگوید، آموزشوپرورش نیروی مازاد دارد به عنوان مثال ادارات در برخی استانها ۵ تا ۶ هزار نفر نیروی مازاد دارند و سازمان مدیریت میگوید چرا مدیریت توزیع نیروی انسانی نادرست است. ستاد باید با پیش بینیهای درستی که انجام میدهد برنامهریزی کند تا اگر استانی در آینده با نیروی مازاد مواجه است اجازه استخدام در رشتهها و جنسیتهایی که نیروی آزاد دارند، ندهد.