رضا جعفری سدهی، مدیرکل دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در برنامه تلویزیونی پرسشگر که با موضوع «چالش های کودکان کار» روی آنتن شبکه آموزشرفت در تعریفی از آسیب دیدگان اجتماعی گفت: اصطلاح آسیب دیده را معمولا به طور ویژه برای دختران و زنان به کارمی برند، اما کودکان آسیب پذیر بی سرپرست یا بدسرپرست که از سرپرستی موثر بهره مند نیستند، آنها که والدین شان اعتیاد دارند یا در زندان هستند، عده ای از کودکان کار که حاصل ازدواج زنان ایرانی با اتباع خارجی اند و برای دریافت شناسنامه و تحصیل دچار مشکلات عدیده هستند، نیز جزو آسیب دیدگان اجتماعی هستند و برای تسهیل تحصیل آنها نیازمند حمایت وزارت آموزش و پرورش هستیم.
وی با بیان اینکه کودکان کار به دلیل فقر اقتصادی به کارهای حقیرانه و آسیب رسان در خیابان اعم از دستفروشی، حمل بار، گلفروشی و.. مشغول می شوند، بیان کرد: تحقیقی که آمار همه کودکان را در یک سرشماری احصا کرده باشد نداریم، اما خودمان ۱۰ هزار و ۵۰۰ نفر از این کودکان را در مراکز خود شناسایی کردیم. از این تعداد، شمار آن دسته از کودکان کار که در خیابان زندگی میکنند محدود است و حدود ۵ درصد آمار ما را تشکیل می دهد. اما کودکان کاری که خانواده دارند و به خانه برمیگردند ۹۵ درصد آمار ما هستند. شناسایی بچه هایی که در کارگاههای زیرزمینی کار می کنند در حیطه وظایف ادارات کار است.
جعفری با بیان اینکه قبلا مراکز کودکان خیابانی شبانه روزی بودند، اظهار کرد: اما از آنجا که تحقیقات نشان داد بسیاری از این کودکان دارای خانواده هستند، برای آنکه ارتباط این بچه ها با خانواده قطع نشود ما مداخلات خود را از حالات شبانه روزی به روزانه تبدیل کردیم و اکنون خدمات آموزشی و مددکاری را برای کودکان کار در مراکز روزانه ارائه می کنیم.
وی ادامه داد: آمارها نشان می دهد بسیاری از این بچه ها ناچارا وارد کار شدند و امری انتخابی برای آنها نبوده است. رویکرد ما در زمینه کودکان کار کاهش آسیب است. شاید ما در بهزیستی نتوانیم به تنهایی خانواده را به لحاظ معیستی و اقتصادی تامین کنیم اما تلاش کردیم ساعت حضور آنها را در خیابان بتدریج کم کنیم. به هر روی تا خانواده توانمند نشود کودکش را برای کار به بیرون میفرستد.
مدیرکل دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با بیان اینکه آیین نامه ساماندهی کودکان کار مصوبه هیئت وزیران است و وظیفه ۱۱ دستگاه در آن مشخص شده است، گفت: متاسفانه برخی مسئولین کودکان کار را عارضه شهری می دانند و سعی بر حذف آنها دارند، اما رویکرد ما کاهش آسیب است و معتقدیم تا عوامل به طور ریشه ای رفع نشوند شاید فردا کودک از جای بدتری سر دربیاورد.
وی درباره حمایت از مدارس خاص برای آموزش کودکان کار گفت: با جداسازی این کودکان چندان موافق نیستیم. این بچه ها باید مثل بقیه در مدارس معمولی درس بخوانند.
باید بهزیستی و شهرداری پناهگاه بچه ها باشند
در این برنامه همچنین محمدحسن داودی، مدیر مدرسه کودکان کار نیز با بیان اینکه کودکان کار بچه هایی هستند که به واسطه مشکلات اقتصادی، معیشتی و فرهنگی ناچارند کار کنند گفت: کار باعث میشود نیازهای زیستی و حقوق این کودکان سلب شود. در تعاریف بین المللی سن آنها زیر ۱۸ سال و در قوانین ایران زیر۱۵ سال است.
وی افزود: آمار مشخصی از کودکان کار نداریم. تخمین هایی زده میشود اما هیچ کدام قابل اثبات نیست. برای تهران وجود ۱۰ تا ۱۳ هزار کودک کار تخمین زده میشود.
مدیر مدرسه کودکان کار با بیان اینکه بچه های ما برگه اشتغال به تحصیل از مدرسه می گیرند، زیرا دستگیر شده اند، بیان کرد: آنها از بهزیستی، پلیس و گشت های شهرداری می ترسند. ما مهمان های زیادی داریم و بچه ها از آنها استقبال می کنند، اما مدتی پیش چند نفر از وزارت کشور با لباس نظامی به بازدید آمده بودند اما یکی از بچه ها در حیاط فریاد زد مامورها ریختند داخل مدرسه و شاهد بودیم که حیاط به سرعت خالی شد.
داودی ادامه داد: ما مجموعه ای هستیم که از آموزش و پرورش مجوز داریم و قرار است برای کودکان کار آغوش باز کنیم. ماموران نهادهای ذیربط در جمع آوری کودکان کار خشن برخورد میکنند و واضح است وقتی کودکی دو سه بار کتک بخورد دیگر نمیتوان او را بازگرداند و به او چیزی آموخت. بچه های ما از خیلی چیزها می ترسند.
وی افزود: ما با کودکی طرف هستیم که در ۱۰ سالگی به او میگویند مواد جابجا کند. وی باید یاد بگیرد "نه" بگوید، آیا مدارس ما این را به بچه ها یاد میدهند؟
مدیر مدرسه کودکان کار با بیان اینکه سال اول تاسیس مدرسه، بچه ها را بسختی جذب میکردیم، گفت: ما با مددکار به محل کار کودکان مانند مترو، خیاط خانه های مولوی و چهارراه ها می رویم. کودکانی داریم که بار کشی میکنند و دخترانی که با همراهی مادرشان در منازل کار میکنند. دختر بچه هشت ساله ای هم داریم که پدرش معتاد است و میگوید تا پول ندهی نمیتوانی به خانه بیایی. بچه های اتباع را هم داریم که مادرشان ایرانی ولی پدر افغانی است و شناسنامه ندارند.
داودی رفتارهای سلبی در مدارس دولتی را از جمله عوامل بازماندگی از تحصیل کودکان کار دانست و گفت: وقتی کودک در مدرسه تحقیر شود دیگر پایش را به مدرسه نمیگذارد. از سوی دیگر برخی پدر و مادرها مخالف رفتن فرزندشان به مدرسه اند و ما با والدین صحبت می کنیم. این یک مشکل فرهنگی است و سال گذشته در جلسه اولیا مربیان مدرسه از والدین ۳۰۰ بچه، ۱۰ نفر سواد داشتند.
وی با تاکید بر اینکه کودکان کار باید کنترل خشم و مهارت یاد بگیرند تا بتوانند در آینده کسب حلال سالم داشته باشند، اظهار کرد: راهکارهای موجود برای کاهش بازماندگی از تحصیل باید عینی تر شوند. حمایت ها از مدرسه ما وجود دارد و از آموزش و پرورش مجوز داریم. مدرسه ما رایگان است و پولی از والدین نمیگیریم و معمولا خیرین کمک میکنند. باید بهزیستی و شهرداری هم پناهگاه بچه ها باشند.
مدیر مدرسه کودکان کار درباره نیازهای اساسی این کودکان گفت: باید واقعیت موجود را دید. کودک کار امروز با توجه به شرایط امروز در صورت بی توجهی به جوان بزهکار فردا تبدیل میشود. کودکان در معرض آسیب ممکن است فردا بزهکار شوند. باید از حالا و از سن کودکی به فکر آنها بود. ما در مدرسه خودمان به این موضوع توجه داریم. چقدر از آموزش های امروز مدارس ما کارآمد هستند؟
داودی با بیان اینکه ما بچه ها را جداسازی نکردیم و در دروازه غار هر مدرسه ای باز کنید بچه ها از همین تیپ هستند، گفت: مدارس دولتی دیگر هم میتوانند بچه ها را با شرایطی ثبت نام کنند، اما آیا آنها علاقه دارند و با رضایت به آنجا می روند؟ آیا ساختار آموزش رسمی این چنین هست که والدین را راضی کنند تا بچه ها به مدرسه بروند یا برعکس است و معمولا با اکراه می روند؟
وی ادامه داد: ما هم مدرسه جداگانه ای نیستیم، ما جزو آموزش و پرورش هستیم، این مدرسه در قالب ساختار وزارتخانه و کاملا رسمی راه اندازی شده و با ساختار رسمی همراه است. باید آموزش و پرورش ساختار کل مدارس دولتی را به گونه ای اصلاح کند که بچه ها جذب مدارس شوند. زیرا با زور جذب نمی شوند. در مجموع تمام نهادهای فعال در این حیطه نیازمند حمایت و زیرساخت ها هستند.