سالهاست که از مسئولین آموزش و پرورش میشنویم برای ثبتنام دانشآموزان هیچ مشکلی وجود ندارد و همه مشکلات یا لااقل ۸۰ درصد آنها حل شده و همه خانوادهها در هر مکانی که زندگی میکنند میتوانند فرزندانشان را در همان محدوده جغرافیایی ثبتنام کنند و ازنظر شهریه و هزینه تحصیلی هم خیالشان راحت باشد، چراکه مصوبه آموزش و پرورش برای همه مدارس مشخص و تعیین شده است، اما واقعیت چیز دیگری را نشان میدهد و در مسیر پرپیچ و خم ثبتنام چیزی جز دغدغه اولیا و خانوادهها نمیبینیم.
طبق آمار سال ۱۳۹۶، حدود ۱۲۵ هزار کودک در ایران از تحصیل بازماندهاند که علت این امر مشکلات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، ازدواج در سنین پایین و ... میباشد، اما دراین میان مشکلات اقتصادی نقش مهمی در بازماندن دانشآموزان از تحصیل ایفا مینماید.
خانوادهای که در آن سرپرست خانواده کارگر است و حقوق پایینی دریافت میکند چگونه میتواند فرزندان خود را در مدارس غیردولتی یا حتی دولتی که همان آغاز ورود به مدرسه شهریه نسبتا بالایی دریافت میکنند بپردازد؟!
۲۰۰ هزار تومان، ۳۰۰ هزار تومان، ۵۰۰ هزار تومان، یک میلیون و ... شاید به نظر شهریه بالایی برای ثبتنام دانشآموزان به نظر نرسد، اما کارگری که کرایه خانه میدهد، چند فرزند دارد و باید هزینه تحصیل آنها را فراهم کند چگونه میتواند از عهده این شهریهها برآید؟
مادری که فرزندش را برای ثبتنام یک مدرسه برده بود در این باره میگوید: «در هنگام ثبتنام دخترم مدیر مدرسه از ما تقاضای پرداخت پول کرد و با توجه به اینکه همسرم کارگر فصلی میباشد و شرایط مالی چندان مناسبی نداریم از مدیر خواستم که زمانی را به ما فرصت بدهد تا پول را فراهم نماییم، اما گفت، اگر پول ندارید بروید جای دیگر ثبتنام کنید!
اصل ۳۰ قانون اساسی
اصل ۳۰ قانون اساسی میگوید: «دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم آورد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.».
اما به راستی این اصل به طور کامل رعایت میشود و مدارس دولتی بابت تحصیل دانشآموزان از آنها وجهی دریافت نمیکنند؟!
مبالغی که مدارس دولتی تحت عنوان کمک به مدرسه، همیاری، خودیاری، کمکهای داوطلبانه و ... بدون درنظر گرفتن اقتصاد خانوادهها از آنها دریافت میکنند تحت کدام قانون و کدام اصل قانون اساسی صورت میگیرد؟! واقعا مشکل کار کجاست؟!
مدیر یکی از مدارس تهران دراین باره میگوید: «در هنگام ثبتنام به افراد زیادی برمیخوریم که توانایی مالی برای پرداخت شهریه را ندارند، اما واقعا باید چه کار کنیم؟ آیا میتوانیم بدون گرفتن شهریه از عهده هزینههای مدرسه مانند پول آب، برق، گاز، خدمات و ... برآییم؟ همیشه در هنگام ثبتنام دولت میگوید مدارس حق گرفتن پول از دانشآموزان را ندارند، اما ازسوی دیگر نیز میگوید هزینههای مدارس را خودتان تهیه کنید! آیا این هزینهها را از جیب خودمان باید بدهیم؟!
هرساله هنگام ثبتنام در مدارس، مدیران درقالب کمکهای مردمی پولهای هنگفتی را از خانوادهها دریافت میکنند. این در حالی است که در سالهای نهچندان دور کمکهای مردمی برای اداره مدارس ازنظر مسئولان آموزش و پرورش کاملا اختیاری و داوطلبانه بوده است. مردم از مسئولین میپرسند که هزینه میز و نیمکتهای جدید که به درخواست مدیران مدرسه هرساله باید عوض شود یا تعمیر گردد، هزینه وسایل گرمایشی و سردکننده، هزینه برنامههای مختلف فرهنگی که در مدارس انجام میشود، اردوها، همایشها و ... باید از جیب مردم پرداخت شود؟ این هزینهها هرساله به هنگام ثبتنام و حتی در طول سال تحصیلی از مردم گرفته میشود با این وجود آموزش و پرورش همچنان اصرار دارد که بگوید پرداخت این هزینهها اجباری نیست!
مردم فریب نخورند
مهمترین خواسته مردم به هنگام ثبتنام، یافتن مدرسهای است که به لحاظ تربیتی محیط سالم داشته باشد و کادر آموزشی مومن و معتقد و مجرب باشند و با اطمینان خاطر فرزندان خود را در مدرسه ثبتنام کنند.
اما متاسفانه برخی از مدارس چه دولتی و چه غیردولتی شرایط و محدودیتهایی برای والدین عنوان میکنند که خانوادهها را به زحمت میاندازند و آنها بلاتکلیف و درمانده میشوند که چه کار کنند؟ آیا فرزندان خود را ثبتنام کنند یا در جستوجوی مدارس دیگر باشند!
برخی از این شرایط ازسوی مدیران مدارس به صورت خودسرانه اعمال شده است، این وضعیت در مدارس غیردولتی با شدت بیشتری درجریان است و حتی برخی مدارس برای ثبتنام دانشآموزان آزمون ورودی هم در نظر گرفتهاند، البته مدارس دولتی هم دست کمی از این مدارس غیرانتفاعی و غیردولتی ندارند و شرایطی در نظر میگیرند که خانوادهها را به دردسر انداختهاند.
خانمی که پسرش در آستانه ثبتنام در دوران متوسطه و دبیرستان است در این باره میگوید: «پس از گذشتن از هفتخوان ثبتنام در دبیرستان و دادن شهریه و کمکهای داوطلبانه و ... خیالم راحت شد که بالاخره از سد ثبتنام گذشتم و خدا را شکر فرزندم را ثبتنام کردم، اما مسئولین مدرسه خرجی دیگر به خانوادهها تحمیل کردند و آن هم تهیه لباس مخصوص و فرم مدرسه بود که حتما باید از تولیدی مخصوصی آن را تهیه میکردیم و معلوم است که هزینه یک دست پیراهن و شلوار در چنین شرایطی دستکمی از هزینه شهریه ندارد و مشکلی دیگر بر مشکلات مالی خانوادهها اضافه میکند!
به گفته این مادر، پوشیدن لباس یک شکل برای انضباط مدرسه بسیار مناسب است و امر پسندیدهای به حساب میآید، اما مسئولین مدرسه بهتر است به جیب خانوادهها توجه کنند و خرج جدیدی بر اقتصاد خانوادهها تحمیل نکنند چرا که اجرای این طرح آن هم به صورت اجباری و به شیوهای که فقط از یک فروشگاه خاص یا یک تولیدی خاص صورت گیرد خانوادهها را در تنگنا قرار خواهد داد و مشکلات زیادی برای آنها به وجود خواهد آورد.
وی همچنین میگوید: «جالب اینجاست که وقتی از این شرایط اجباری و پرداخت شهریه و کمکهای مردمی که به صورت مختلف کمکهای داوطلبانه، همیاری، خودیاری و... صورت میگیرد انتقاد میکنیم مسئولین مدرسه گفته تکراری خود مبنی بر اینکه بودجه آموزش و پرورش محدود است را عنوان میکنند و والدین را مجبور به پرداخت کمکهای داوطلبانه اجباری میکنند!
اما صحبتهای سید «محمد بطحایی» وزیر آموزش و پرورش در حاشیه مراسم افتتاحیه المپیاد زیستشناسی شنیدنی است.
وی در اینباره میگوید: «بسیاری از مدارس لاکچری برای فریب خانوادهها از تبلیغات غیرواقعی استفاده میکنند، اما خانوادهها نباید فریب این تبلیغات را بخورند و باید هوشیار باشند.»
وزیر آموزش و پرورش اضافه میکند: «برخی مدارس در ظاهر خیلی شیک و تمیز هستند و مدیران درباره مدارس خود خیلی تبلیغ میکنند، اما در درون تفاوتی با مدارس عادی ندارند و در واقع با اقدامات خود بخشی از نظام تعلیم و تربیت را مورد تهدید قرار دادهاند.»
سیدمحمد بطحایی بر ضرورت نظارت بر مدارس غیردولتی تاکید میکند و میگوید: «باید تلاش بیشتری صورت گیرد تا نظارت بر مدارس غیردولتی به صورت مستمر و دقیق انجام شود تا این گونه مدارس از رویکرد گیشهای خود برای اغفال خانوادهها جلوگیری کنند.»
نظارت میدانی
طبق اصل ۳۰ قانون اساسی آموزش و پرورش باید رایگان باشد، اما برای رعایت این اصل چه تضمینهایی وجود دارد و چگونه باید نظارت صورت گیرد که این اصل رعایت شود؟
«داود محمدی» نماینده تهران و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در این باره میگوید: «واقعیت این است که در مدارس غیردولتی به والدین اجحاف میشود و نه تنها در تهران بلکه در شهرستانها این گونه تخلفات از جانب مدارس غیردولتی مشاهده میشود، بنابراین متولیان امر باید جدیت بیشتری برای برخورد با مدارس متخلف داشته باشند.»
وی اضافه میکند: «کنترل و نظارت عوامل دولتی برای حسن اجرای ضوابط و قوانین دولتی باید به صورت مستقیم و غیرمستقیم صورت گیرد و الزاما نباید با حضور در همه مدارس غیردولتی از وضعیت مطلع شد، بلکه میتوان با حضور غیرمستقیم از طریق گفتگو با مردم از وضعیت شهریهها مطلع شد.»
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس همچنین میگوید: «با توجه به شواهد و قرائن، آموزش و پرورش در این خصوص ضعیف عمل کرده است لذا باید تلاش کند که با نظارت دقیق بر مسائل آموزشی و شهریهها در مدارس غیردولتی، شاهد بروز تخلفات از جانب این گونه مدارس نباشیم.»
بیشتر والدین خواستار نظارت بیشتر دولت بر مدارس دولتی و غیردولتی هستند و معتقدند که اگر کنترل و نظارت مستمر و همیشگی بر فعالیت این مدارس وجود داشته باشد مشکلات به حداقل میرسد.
با اینکه برخی نمایندگان مردم در مجلس بارها شورایی را برای نظارت بیشتر بر عملکرد مدارس غیردولتی در نظر گرفتهاند با این وجود هنوز هم شاهد برخی از تکرویها، خودسریها و اعمال سلیقههای شخصی در اداره برخی از مدارس غیردولتی هستیم. وقت آن است که همه نهادها و ارگانهای ذیربط دست به دست هم داده و نظارت و کنترل بیشتری بر کار مدارس چه دولتی و چه غیردولتی داشته باشند تا بار اضافی شهریههای متنوع، جوراجور و سلیقهای از دوش خانوادهها برداشته شود و با فراغ بال و آسودگی خاطر بیشتری فرزندان خود را در مدارس ثبتنام نمایند.