این قتل سه سال قبل اتفاق افتاد و مأموران پلیس با گزارش خانوادهای متوجه شدند مرد جوانی کشته شده است.
آنها به پلیس گفتند: جسد جلال مقابل محل کارش پیدا شد و ما اصلا نمیدانیم درگیری به چه دلیل بوده و او چرا کشته شده است.
در بررسیهایی که انجام شد، یکی از نزدیکان مقتول اعلام کرد قبلا از برادر مقتول شنیده بود که جلال فردی بیایمان است و به مقدسات توهین میکند. او گفت: خانواده جلال از این موضوع خیلی ناراحت بودند و مدام میگفتند که جلال بالاخره چوب این کارش را میخورد.
بااینحال، خانواده جلال اعلام کردند نمیدانند چرا فرزندشان به قتل رسیده است. تا اینکه مدتی بعد پلیس در جریان سرقت از یک مغازه دو مرد سارق به نامهای کیوان و میثم را بازداشت کرد. آنها بعد از چندین ساعت بازجویی اعتراف کردند وارد مغازه فردی شده و برای اینکه بتوانند هزینه زندگیشان را تأمین کنند، سرقت کردند. زمانی که متهمان از سوی پلیس بازجویی شدند تا به جرائم احتمالی دیگر خود اعتراف کنند، آنها راز قتل جلال را فاش کردند.
کیوان گفت: مدتی بود که ما با جلال آشنا بودیم و میشناختیمش، اما نمیدانستیم که او کافر شده و به مقدسات توهین میکند. روز حادثه وقتی داشتیم با جلال صحبت میکردیم، او خیلی عصبی و ناراحت فحاشی کرد و بهشدت به مقدسات توهین کرد ما هم خیلی عصبانی شدیم و از او خواستیم توبه کند، اما جلال گفت که توبه نمیکند و ما هم با چاقویی که داشتیم او را کشتیم.
کیوان گفت: من و میثم با هم این کار را کردیم و هر دو به مقتول چاقو زدیم.
بهاینترتیب، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. متهمان وقتی در جایگاه قرار گرفتند یکبار دیگر ادعا کردند که جلال بهدلیل توهین به مقدسات مورد حمله آنها قرار گرفت.
میثم به قضات گفت: من و کیوان سرقت میکردیم و قبول داریم که این گناه را مرتکب شدیم، اما به خداوند و پیامبر ایمان داریم، اگر شرایط بد زندگی ما نبود به گناه آلوده نمیشدیم؛ حالا هم قصد نداریم برای اشتباهی که کردیم توجیهی به دادگاه ارائه دهیم. به خاطر سرقت حاضریم مجازات شویم و رضایت شاکی را به دست آوریم، اما درباره جلال باید بگویم ما با او هیچ اختلافی نداشتیم و هیچچیز از او سرقت نکردیم، چون او به مقدسات توهین کرد و توبه هم نکرد، او را کشتیم.
او گفت: برادر مقتول به دیگران گفته است که جلال به مقدسات توهین کرده و حتی ابراز ناراحتی هم کرده است، من درخواست دارم از خانوادهاش دراینباره سؤال شود.
با توجه به گفتههای این مرد و ادعایی که متهمان درباره انگیزه قتل مطرح کردند، دادگاه تصمیم گرفت تا برادر مقتول را برای توضیح ادعای متهمان احضار کند. این در حالی بود که اولیایدم گفتههای متهمان را رد کردند و گفتند آنها برای نجات خود از مجازات چنین ادعایی را مطرح میکنند.
اولیایدم گفتند: جلال هرگز مقابل ما چنین حرفی را نزد و این ادعا را قبول نداریم و درخواست مجازات متهم را داریم.
بااینحال دادگاه برادر جلال را احضار کرد. در سه مرحله احضار برادر جلال حاضر نشد در دادگاه شهادت بدهد و روز گذشته وقتی یکبار دیگر جلسه رسیدگی برگزار شده بود، با توجه به اینکه برادر جلال در دادگاه حاضر نشده بود، قضات حکم جلب او را صادر کرده و به پلیس دستور بازداشت او را دادند.
با تعیین وقت مجدد برای رسیدگی برادر جلال اینبار با حکم قضائی به دادگاه خواهد آمد تا درباره گفتههای متهمان اظهارنظر کند.