به گزارش افکارنیوز، این شورا همواره گلایه های متعددی را درباره میزان کارآمدی و فعالیت شورای چهارم مطرح می کرد، تا اینکه کار به جایی رسید که لیستی بلندبالا از سیاه نمایی را رسانه ای کرد و به دنبال القاء این تفکر بود که شورای چهارم، ویترین بی برنامگی و عدم توانمندی است، حال آنکه امروز به تعبیر صاحب نظران شورای پنجم رسما به یک مجموعه ناقص الخلقه بدل شده و تاکنون هیچ کار موثری که منتج به بهبود وضعیت کلانشهر تهران شود، روی نداده است، اگرچه اصلاح طلبان مدعی بودند، در صورت ورود به شورای شهر، عملکرد بهتری را از خود بروز خواهند داد اما در حال حاضر کارنامه این شورا خلاف این مسئله را اثبات می کند.
بی تردید برای بیان بهتر این مسئله که شورای پنجم به معنای واقعی کلمه بی تجربه، ناپخته و سیاسی کار است باید نمونه هایی را ذکر کنیم. شاید همان طور که شنیده اید، این شورا بارها نقدهایی را پیرامون عملکرد شورای چهارم و مدیریت غیرشفاف این مجموعه مطرح کرده، براین اساس وعده هایی مبنی بر مدیریت شیشه ای و شفاف سر داده شد اما در عمل جلسات انتخاب شهردار به رغم وعده های داده شده، به صورت زنده پخش نشد و در مقابل مسئله دیگری که تا حد زیادی شائبه برانگیز است، مربوط می شود به موضوع رای گیر و انتخاب شهردار که به خبرنگاران اجازه ورود داده نشد.
اختلاف کارگزاران سازندگی و اتحاد ملت
فارغ از این مباحث باید به موضوع سیاست زدگی و جارو جنجال های سیاسی این شورا برای انتخاب شهردار اشاره کرد، در حال حاضر همه می دانند چه دعواها و اختلافاتی میان جریان کارگزاران سازندگی و اتحاد ملت رخ داد، وقتی نجفی انتخاب شد، تازه گروکشی و سهم خواهی های سیاسی به اوج خود رسید و مشخص شد، کارگزارانی ها به دنبال شهردار شدن هاشمی بوده اند و در مقابل منافع اتحاد ملت ایجاب نمی کرد که هاشمی شهردار شود، به همین علت نجفی براثر فشارهای موجود و البته ناتوانی خودش مجبور به استعفا شد.
حجت نظری، عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران در این رابطه گفته است: «متاسفانه باید بگویم که در هفت ماه گذشته شهردار پیشین تهران در عزل و نصبهایی که انجام داد، درست عمل نکرد و من بارها این نقد را چه در صحن علنی و چه در گفتوگوهایی که با رسانهها داشتم، مطرح کردم و بهنظر میرسد که بخش اعظم ناامیدی جامعه رأیدهنده نسبت به مدیریت شهری، در همین بخش انتصابات قابلرویت است. علت آن هم این است که جامعه انتظار تغییر رویکرد داشت، اما واقعیت این است که بسیاری از مدیران قبلی یا حفظ شدند یا تغییر جایگاه دادند و حتی گاه ارتقا پیدا کردند و این انتظاری نبود که مردم داشتند».
تاکنون میزان عملکرد و شرایط این شورا آنقدر تاسف بار و ضعیف بوده است که احمد حکیمی پور، عضو اصلاح طلب شورای شهر چهارم هم مطرح کرده است: «من فکر میکنم زمان آن رسیده که بزرگان اصلاحات مخصوصا رئیس دولت اصلاحات که مورد وثوق تمام اشخاص و جریانات اصلاحطلب است و به نوعی عمدتا کارنامه شورای شهر نیز به پای وی نوشته میشود به این مساله ورود کنند. نباید از یاد برد که با حمایت شخص رئیس دولت اصلاحات بود که مردم به افرادی که چندان شناختی نسبت به آنها نداشتند رأی دادند، اما اکنون عملکرد این شورا به چالش کشیده میشود. این نوع عملکرد شورای شهر نمونهای از رفتارهای محفلی بود. از این رو باید تدبیری صورت گیرد که جریان اصلاحات دوباره صدمه نخورد... اتفاقی که در شورا شاهد آن بودیم تبانی و تصمیمگیری از قبل بود و جلسه علنی و بحثهایی که در این باره صورت گرفت نوعی نمایش دموکراسی بود».
به نظر می رسد باوجود تمامی نقدهای صورت گرفته به شورای پنجم، دیگر جایی برای اتهام زنی به شورای چهارم و نادیده گرفتن مجموعه فعالیت های اعضای پیشین باقی نمی ماند و مشخص است که اصلاح طلبان بعد از ورود به شورای پنجم به روشنی نشان دادند که نه تنها چیزی در چنته ندارند بلکه صرفا برای ادامه فعالیت های سیاسی و قدرت طلبی آمده اند. با نگاهی به صد مصوبه ای که شورای شهر تهران ظرف ماه های گذشته به تصویب رسانده نشان می دهد، «68 مورد در رابطه با معرفی اعضای شورا به کمیسیون ها و حوزه های شهری بوده»، « 8مصوبه درباره الزام شورا به شهرداری»، «7 جوابیه و اصلاحیه»، «4 مصوبه درباره انتخاب شهردار و سرپرست»، «7 مصوبه پیرامون نامگذاری خیابانها و بوستانها، افزایش نرخ مترو و تغییر طرح ترافیک» و «19 مصوبه غیرعمومی» بوده و این مصوبات حکایت از آن دارد که شورایی ها کاری برای شهر انجام نداده اند.
از سوی دیگر بخش زیادی از وقت و انرژی اعضای شورا در این مدت صرف نامگذاری خیابان ها و یا تغییر نام ها شده و این مسئله اساسا تاثیری در خدمات رسانی به شهروندان نداشته است.