برخی از کودکان و نوجوان در بیان خواسته های خود دچار مشکل می شوند و به جای ابراز وجود و داشتن جسارت لازم، منفعلانه رفتار می کنند و احساس طرد شدن و غمگینی در آنها بوجود میآید و یا اینکه برعکس به دلیل احساس طرد شدن رفتارهای پرخاشگرانه دارند. در این صورت با رفتارهای نامناسب حقوق خود و دیگران را نادیده می گیرند. بجای اینکه نگران و مضطرب شوید و او را سرزنش کنید می توانیداو را در حل این مشکل همراهی کنید.
همدلی
در ابتدا برای مشکل پیش آمده با او همدلی کنید، بعنوان مثال "دوستانم مرا در گروه پژوهشی راه ندادند" در این حالت به او بگوید: " از این وضعیت ناراحت هستی، شاید اگر من هم جای تو بودم ناراحت می شدم." بعد از اینکه کودک و نوجوانتان احساس کرد او را درک کرده اید. آرامتر می شود و از او بپرسید برای این مسئله، چه راه حلی های بنظرش می رسد. یعنی با همدلی خود به کودک و نوجوانتان نشان میدهید که برای مشکل او راه حلهای مختلفی وجود دارد که نیازمند فکر کردن و عمل است، نه احساس درماندگی.
نمایش موقعیتها
موقعیتهای که فرزند شما رفتار منفعلانه یا پرخاشگرانه نشان میدهد را با یکدیگر بازسازی و رفتارهای جسارت آمیز را تمرین کنید. در حین تمرین به نگرانی فرزندتان نیز گوش دهید و او را تشویق کنید که توانایی انجام رفتار مناسب را دارد و راهحلهای مختلف را با یکدیگر بیان کنید. هر چقدر راه حلهای بیشتری را بیان کنید در موقعیت واقعی بهتر می تواند عمل کند. در اجرای موقعیتها نکات زیر را به او بیاموزید:
توصیف موقعیت: به توصیف موقعیتی بپردازد که باعث ناراحتی او شده است. بعنوان مثال " دوستش بر اساس قرار قبلی به موقع نمی آید و مداوم این رفتار را تکرار میکند " بجای ناراحتی و یا اینکه رفتارهای پرخاشگرانه، به دوستش بگوید: " از اینکه مداوم بدون هماهنگی برنامه هایش را تغییر میدهد باعث ناراحتی من شده است". یعنی شرایط موجود را بیان و توصیف کند. توصیف دقیق شرایط باعث می شود که طرفین بدانند چه چیزی یا چه عاملی کدورت را بوجود می آورد.
بیان احساس: در گام بعدی احساس خود را بیان کند. بعنوان مثال " تغییر مداوم برنامه بدون هماهنگی موجب ناراحتی و رنجش من شده است." در اینجا بدون اینکه طرف مقابل را سرزنش کند احساس خود را بیان کرده است. در واقع بیان احساس به شکل درست موجب می شود تا در فرد مقابل حالت دفاعی بوجود نیاید.
خواستار تغییر مختصر شوید: در گام بعدی به دوستش بگوید مایل است او چه چیزی را در خود تغییر دهد. بعبارتی تغییر برنامه را به او هم خبر دهد و یا اینکه به زمان ملاقات خودش پایبند باشد. یعنی دقیقا خواهان چه موضوعی است که تغییر در آن ایجاد شود.
این تغییر چه تفاوتی در احساس کودک و نوجوان بوجود میآورد: در این وضعیت به دوستش میگوید: " اگر مطابق با خواست من عمل کنی و تغییر برنامه را اطلاع دهی، کمتر ناراحت می شوم" و دوست فرزند شما هم می داند دقیقا چه کاری باید انجام دهد.
بنابراین بعد از شرح و توصیف بیان مسئله به شکل بالا، برای اینکه فرزندتان بهتر و مسلط تر شود موقعیتهای دیگری را که نتوانست به خوبی از پس آنها برآید را تمرین کنید. این موقعیتها میتواند بسیار متنوع باشد. بعنوان مثال موقعیتهای از خانه، مدرسه، همسالان او را با یکدیگر تمرین کنید.
زمانی که در رفتار فرزندتان تغییری ایجاد می شود که نشاند هنده ابراز وجودست، او را تشویق کنید حتی اگر بسیار کوچک باشد. یکی از اشتباهات والدین این است که میخواهند فرزندشان به سرعت تغییر کند. بنابراین پیشرفتهای کوچک را نادیده می گیرند در حالیکه برای موفق شدن لازم است پیشرفتهای کوچک دیده و مورد تشویق و حمایت قرار گیرد.