گروه اجتماعی- محمدحسن قدیری ابیانه مهندس معمار، عضو نظام مهندسی و دکترای مدیریت استراتژیک در گفت و گو با افکارنیوز درباره اختلافات شورا و انصراف کاندیداهای شهرداری گفت: در لیستی که از کاندیداها ارائه دادند هم از اصلاحطلبان و هم از کارگزاران وارد انتخابات شدند و هر خزب و جناحی تلاش دارد از این طریق شهردار را در اختیار خود بگیرد. یعنی به نوعی بتواند بر شهرداری اشراف حزبی و سیاسی خود را اعمال کند. این موضوع منشأ اختلاف برای هر دو حزب است و باعث شده تا منافع حزبی و سیاسی، بیش از منافع مردم و شهر مطرح باشد. شهرداری امکانات گسترده و بودجه فراوان دارد و اگر کسی اهل سواستفاده باشد، شهرداری مناسبترین مکان برای سواستفاده است. جایی که حتی برای تبدیل وضعیت مسکونی به تجاری، مترمربعی، بیش از ده میلیون تومان میتوانند دریافت کنند و چون روال کار طوری است که چانه زدن در آن ممکن بوده و سفارش برای کاهش قیمتها مؤثر است، از این رو میتواند منبع ثروت بادآوردهای برای اهل نفوذ باشد. چنانچه در یک نمونه میتوان به سواستفاده یکی از اعضای اصلاحطلب شورا در دوره قبلی اشاره نمود که خیابان جنب ملک خود را مسدود نموده و آن را به خانه خود اضافه کرده است یا وقتی برای قرار دادن نام فردی در لیست امید تقاضای دو میلیارد پول میکنند، در حالیکه در طول دوره نمایندگی در شورای شهر بسیار کمتر از این مبلغ را دریافت میکنند، همین نفس تقاضا خود نشاندهنده این است که تقاضا کننده مبنا را بر این گذاشته است که کسی که عضو شورای شهر میشود، خیلی بیشتر از این را از قبل عضویت خود کسب نماید.
قدیری ابیانه در ادامه گفت: کسانی که به دنبال منافع شخصی هستند درصددند تا شهردار و نیروهای سایر مناطق شهری را از حزب و جناح خود گزینش نمایند تا در مواقع لازم از آن سواستفاده کنند. تقریباً یک ششم جمعیت کشور در تهران ساکن است و بودجه شهرداری هم بودجه بالایی است که همین موضوع میتواند زمینه لازم برای انتخابات بعدی اعم از ریاست جمهوری و... را با توجه به امکانات شهرداری مهیا نماید. از این زو مشاهده میشود که جنگ و دعوا بر سر کسب قدرت است و نه خدمت.
نکته قابل توجه در این رابطه مخالفت با کاندیدا شدن آقای محسن هاشمی است که در صورت پیروزی وی، آقای چمران که از اساتید معماری بوده و تخصص و دانش او با مدیریت شهری است وارد شورا میشد؛ اما گویا شورا از این اتفاق وحشت و واهمه دارد و دلیل این همه واهمه عجیب بوده و ظن و گمانهای زیادی را ایجاد میکند. این نگاه نشان میدهد که درواقع این افراد اعتقادی به مردم سالاری ندارند. در حالی که خود این افراد معتقدند که تحزب در ایران مانند خارج از کشور نیست، اما به نکته توجه ندارند که در آنجا هر کسی که موفق به کسب درصدی از آرا شود، به اندازه همان درصد در پارلمان یا شورای شهر حضور دارد. آقای چمران هم رأی طیف وسیعی از مردم را دارد، چه اشکالی دارد که ایشان به عنوان نمایندگی قشری از مردم وارد شورا شود؟
این افراد و احزاب اگر به شرکت جناحهای مختلف مردم اعتقاد دارند باید از حضور آقای چمران استقبال کنند؛ اما مشاهده میشود که به شدت از آن وحشت دارند. سؤال این است که چرا باید از ورود و حضور فردی مانند چمران بترسند؟ یا چه سواستفادهای ممکن است صورت بگیرد که اینگونه وحشتزده هستند؟
این فعال سیاسی در پایان اظهار داشت: در انتخاب شهردار، چه شهردار کل و چه مناطق و یا سایر مسئولین مربوطه، اصل مهم ارائه خدمات شهری، فراهم کردن آسایش مردم و بهبود وضعیت پایتخت است؛ اما متأسفانه اینگونه نیست و این نوع رفتار باید اصلاح شود. در حالیکه انتخاب اول شورا، یعنی آقای نجفی به اذعان خودشان اشتباه بود و یکسال از زمان و امکانات شورا و شهرداری گرفته شد و در نهایت هم با استعفای آقای نجفی خاتمه یافت. کسانی هم که پیشنهاد داده شدهاند، اکثرشان تخصص این کار را ندارند. مثلاً وزیر کشاورزی در حوزه کشاورزی اتخصص دارد نه مدیریت شهری. یا کسانی که فعالیت سیاسی دارند و یا کیسهای برای خود دوختهاند، نباید برای این پست انتخاب شوند. چنانچه اگر انتخابات مانند یکسال گذشته باشد، عملاً به ضرر خودشان هم عمل کردهاند. اگر مردم از عملکرد اینها راضی نباشند، کلیت اصلاحطلبان از این موضوع ضربه میخورند. هر چند من به شورایی که برای وارد کردن نام افراد در لیست تقاضای دو میلیارد پول میکند، خوشبین نیستم.