به گزارش فردا،مرد گروگان كه محبوب نام دارد و بسیار حیرتزده بود به پلیس گفت: در حال استراحت بودم كه زنگ خانهمان خورد و مردی از پشت آیفون گفت كاری خصوصی با من دارد، با همان لباس خانگی پایین رفتم كه ناگهان یك مردکه جلوی در ایستاده بود یقهام را گرفت و مرا از خانه بیرون كشید و مرد دیگری از پشت بغلم كرد ، آنها میخواستند مرا به زور سوار خودرویشان كنند ولی مقاومت كردم و میپرسیدم كه چه كار میكنید. آنها در جواب گفتند كه من معتاد به شیشه هستم و میخواهند مرا برای ترك به كمپ ببرند. هر چقدر گفتم من معتاد نیستم و رهایم كنید، نمیپذیرفتند. به ناچار فریاد زدم و كمك خواستم و
همسایهها را خبر كردم تا نجاتم دادند.
با ادعاهای این مرد و تحقیقات پلیس پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار پایگاه نهم پلیس آگاهی قرار گرفت و کارآگاهان در آغاز تجسسهایشان با ردیابی شماره پلاک آدمربایان که توسط نجاتیافته به دست آمده بود موفق شدند صاحب آن را شناسایی کنند.
با بازداشت صاحب خودرو، وی ابتدا ادعا کرد به اشتباه دستگیر شده و آن شب در خانهاش بوده ولی هنگامی که با «محبوب» روبهرو شد دیگر نتوانست حقیقت را کتمان کند و به کارآگاهان گفت: «آن شب از کمپ ترک اعتیاد از آژانس خودرویی خواستند و من به کمپ رفتم و یکی از مسئولان کمپ گفت که میخواهیم برویم باقرشهر و یک مرد معتاد به شیشه را برای مداوا به اینجا بیاوریم.
وقتی جلوی در خانه این مرد رسیدیم، مسئول کمپ همراه یکی از دوستانش از خودرو پیاده شدند و میخواستند وی را به زور سوار خودروی من کنند و به کمپ ببرند که با داد و فریادهای مرد صاحبخانه همسایهها به کمک وی آمدند و ما هم به کمپ برگشتیم.»
با ادعاهای راننده، کارآگاهان به کمپ رفتند و مردانی را که چند شب پیش در آدمربایی شرکت داشتند دستگیر کردند که مسئول کمپ به نام «داود» در تحقیقات گفت که آن شب مردی هراسان به کمپ ما آمد و گفت که باجناقش شیشهای است و همسر و بچهاش را مورد آزار و اذیت قرار داده است و از ما درخواست کمک کرد که برای آوردن وی به کمپ کمکش کنیم. ابتدا قبول نکردم و گفتم که باید یکی از اعضای درجه یک مرد معتاد به ما اجازه بدهد که وی نیز در جواب گفت: «از سوی همسر مرد معتاد آمده است.»
وی در ادامه افزود: «با اصرارهای زیاد این مرد که «رضا» نام دارد به باقرشهر رفتیم و «محبوب» را صدا کردیم و خواستیم سوار خودرو کنیم و ببریم که داد و فریاد کرد. ابتدا فکر کردیم در توهم است ولی هنگامی که مردم برای کمک آمدند ناگزیر رهایش کردیم و فرار کردیم. وقتی سوار خودرو شدیم دیدم خبری از آن مرد نیست. تماس گرفتم که کجایی که وی نیز ادعا کرد نمیخواسته باجناقش وی را ببیند.»
با اعترافات این مرد کارآگاهان با کمک مرد نجاتیافته موفق شدند باجناق مرموز را دستگیر کنند.
باجناق مرموز که «رضا» و ۳۲ ساله است هنگامی که مردان کمپی را در پایگاه نهم دید در بازجوییها به کارآگاهان گفت: «از چندی پیش همسرانمان با یکدیگر مشکل داشتند و این مشکلات به من و محبوب نیز سرایت کرد و با یکدیگر درگیری لفظی پیدا کردیم و اختلافاتمان بالا کشید تا اینکه تصمیم گرفتم با ادعای شیشهای بودن «محبوب» وی را یک ماه داخل کمپ ترک اعتیاد نگه دارم که حسابی ادب شود و آن شب به کمپ رفتم و با خواهش و التماس از مسئولان کمپ ترک اعتیاد خواستم تا کمکم کنند.»
این باجناق كینهجو گفت كه میدانستم محبوب اعتیاد ندارد، میخواستم مدتی آنجا بماند و دلم آرام بگیرد. دو خواهر ما را اذیت میكردند و این سناریو را راه انداختند ...
شناسه خبر:
۷۲۹۲۰
انتقامگیری از باجناق به روش شیشهای
ساعت ۱۰ شب ۱۹ آذرماه سالجاری، فریادهای یک مرد جوان در یکی از محلههای باقرشهر تهران همسایهها را به کوچه کشاند و آنان با تعجب دیدند که ۲ مرد در حال ربودن همسایهشان هستند و میخواهند وی را گروگان بگیرند. همسایهها خیلی زود آدمربایان را حلقه کردند و ۲ مرد عصبانی که ناکام مانده بودند از ترس سوار پرایدشان شدند و با سرعت زیادی محاصره را شکستند و گریختند. با اطلاع مردم تیمی از کلانتری ۱۷۵خودرا به محل حادثه رساندند و تحقیقات خود را آغاز کردند.
۰