قطعات هواپیما به دلیل برخورد هواپیما با برف (و نه صخره) نمیتوانند به فاصله دور پرتاب شوند؛ به همین خاطر چهار لکه سیاه مشاهده شده در برخی تصاویر منتشره نشان میدهد این لکهها، چهار نفر از سرنشینان هواپیما هستند که مجروح و نیمهجان از هواپیما بیرون افتادهاند. همچنین بررسیها نشان میدهد هواپیما در قسمت شرقی با سلسله قلههای دنا برخورد کرده و نتوانسته به قسمت غربی که فرودگاه قرار دارد، برسد. با بررسی تصاویری که تا ساعت ۱۲ روز سهشنبه از محل حادثه منتشر شده میتوان دریافت که هواپیما به هیچ عنوان طرح تقرب برای فرود را انجام نداده است و روی NDB (دستگاه تقرب پرواز فرودگاه) نرفته است.
هواپیما در قسمت شرقی با سلسله قلههای دنا برخورد کرده و نتوانسته قله را رد کرده و به قسمت غربی که شهر یاسوج و باند فرودگاه قرار دارد، برسد. خلبان نیز از میان ابرها، زمین را مشاهده کرده و سریع ارتفاع را به ۱۰ هزار پا کاهش داده و زیر ابرها رفته است و تصور کرده میتواند با همین ارتفاع از زیر ابرها، خود را به فرودگاه برساند. البته خلبان روی دستگاه DME، فاصله هواپیما با فرودگاه را میدیده است. عقربه دستگاه ADF، نیز سمت و جهت فرودگاه را نشان میداده است. بنابراین خلبان زمانی که ارتفاع کم کرده و زیر ابرها رفته است، تصور کرده با اطلاعات مذکور و در ارتفاع ۱۰ هزار پایی میتواند از جایی که ارتفاع سلسله قلههای دنا کمتر است، عبور کرده و به سمت فرودگاه برود اما در ۸.۵ مایلی فرودگاه با کوه برخورد کرده است.
باید توجه داشت زمانی که برف میبارد و کوه و زمین پوشیده از برف است، از ارتفاع، نمیتوان بین کوه و زمین تمایز قائل شد. به همین دلیل خلبان متوجه وجود قله در مقابل خود نشده است و زمانی متوجه قله در مقابل هواپیما شده است که فرصت کافی برای اوج گرفتن در اختیار نداشته و متأسفانه با یکی از قلههای کوتاه سلسله قلههای دنا برخورد کرده است.
هواپیما در هنگام برخورد با کوه حدود ۱۰ هزار پا ارتفاع داشته است اما هواپیما تا زمانی که روی NDB فرودگاه قرار نگرفته باشد، اجازه ندارد ارتفاع خود را به کمتر از ۱۵هزار و ۵۰۰ پا کاهش دهد و در واقع قبل از قرار گرفتن روی NDB فرودگاه، حداقل ارتفاع باید ۱۵هزار و ۵۰۰ پا باشد.
کاهش ارتفاع هواپیما نیز الزاماً ناشی از اشتباه خلبان نبوده و دلایل مختلفی میتواند عامل کاهش ارتفاع هواپیما باشد که «برخی» از این دلایل به این شرح است: ممکن است هواپیما در داخل ابرها با مشکلاتی مواجه شده و اصطلاحاً به شرایط «STALL» یا «واماندگی» رسیده و با خارج شدن از کنترل، هواپیما به کوه برخورده کرده است. ممکن است سیستم ضد یخ هواپیما از کار افتاده باشد که در این صورت در عرض چند دقیقه، بدنه هواپیما از چندین تن یخ پوشیده میشود و هواپیما سنگین شده و نمیتواند ارتفاع را حفظ کند. ممکن است از کار افتادن یکی از موتورهای هواپیما نیز منجر به کاهش ارتفاع شده باشد.
ما در این منطقه با سلسله قلههای دنا روبهرو هستیم به همین خاطر شواهد نشان میدهد هواپیما با قله چهارم یا پنجم دنا (از نظر ارتفاع) برخورده کرده است. جایی که هواپیما برخورد کرده، از قله اصلی ۱۴۵۰۰ پایی دنا، ۲۰ مایل یا ۳۷ کیلومتر؛ از قله دوم ۱۴۱۰۰ پایی دنا، ۲۸ مایل یا ۵۲ کیلومتر؛ و از قله سوم ۱۴هزار پایی دنا، ۶مایل یا ۱۱ کیلومتر فاصله دارد. قطعات هواپیما به دلیل برخورد هواپیما با برف (و نه صخره)، نمیتوانستهاند به فاصله دور پرتاب شوند لذا چهار لکه سیاه مشاهده شده. برخی تصاویر منتشره، نشان میدهد که این لکهها، چهارنفر از سرنشینان هواپیما هستند که در حالت زخمی از هواپیما خارج شدهاند. دو نفر از آنها فاصله کوتاهی را توانستهاند طی کنند و دو نفر دیگر، مسافت بیشتری را طی کردهاند. این بدان معناست که این ۴ لکه از سرنشینان هواپیما هستند که در نهایت به دلیل خونریزی یا یخ زدن، نتوانستهاند ادامه مسیر بدهند. در عین حال امکان دارد سرنشینان سالم تری غیر از این چهار نفر، مسافت بیشتری را طی کرده باشند تا خود را به جایی مثلاً روستای شرفی که از توابع روستای فده است، برسانند.»
کاپیتان عینالله اردشیری، کارشناس ارشد هوایی