دین اسلام آن قدر برای ازدواج اهمیت قائل است که پیامبرش می فرمایند: «نزد خداوند هیچ بنایی محبوب تر از خانه ای نیست که از طریق ازدواج آباد گردد.»اما ازدواج دارای چه فوایدی می باشد؟
فواید مالی
وقتی فردی ازدواج می کند، نه تنها سعی می کند درآمد بیشتری کسب کند بلکه در خرج کردن هم محتاطانه عمل کرده و بیشتر پس انداز می کند. اگر زن و شوهر، هر دو شاغل باشند این یعنی دو منبع درآمد و امنیت مالی بیشتر. همچنین ثبات مالی بیشتری در کنار هم خواهندداشت.
ازدواج احساس مسئولیت مالی را در افراد بالا می برد و به همین دلیل این است که افراد متاهل به ویژه آقایان در محیط کارشان احساس مسئولیت بیشتری از خود نشان می دهند. اگر فکر می کنید ازدواج بار مالی اضافی به دوش تان می گذارد زمانش رسیده که تغییر عقیده دهید.
آرامش
ازدواج، مایه ی آرامش فکری و روحی جوان و احساس شخصیت و اعتماد به نفس می شود و او را از بی عاری و بیکاری و بی برنامگی و ناامیدی می رهاند و جلوی برخی گناهان را می گیرد و موجب صیانت روحی و اخلاقی جوان می شود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز فرموده است:من تزوج فقد احرز نصف دینه فلیتق الله فی النصف الباقی.
هر کس ازدواج کند، نیمی از دین خود را نگه داشته است، پس در نیمه باقی مانده، از خداوند پروا کند و تقوا بورزد.
وقتی اصل ازدواج تا این حد مهم، کارساز، گناه سوز، مصلحت آفرین و مفسده زداست، کمک به آن نیز اهمیت می یابد و برای پدر و مادر، تلاش در این راه و فراهم کردن مقدمات و زمینه ی آن، یک تکلیف محسوب می شود و زدودن موانع و برطرف کردن دشواریهای ازدواج، و ترویج آسان سازی ازدواج و آسان گیری در این زمینه به عنوان یک فرهنگ عمومی، وظیفه به شمار می آید.
کسی که از بیم فقر و تنگدستی ازدواج نکند، به خداوند بدگمان شده است، خدایی که فرماید: اگر فقیر باشند، خدا از فضل خویش آنان را بی نیاز و غنی می سازد.
احساس مسئولیت
کسی که ازدواج نکرده است، خود را آزاد حس می کند . در نتیجه، استعدادها و خلاقیتهای انسانی او هم بروز نمی کند. اما با ازدواج، بار اداره ی زندگی را بر دوش می کشد. این تعهد و احساس مسئولیت، سازنده است. کلا هر نوع مسئولیت پذیری، انسان را به تلاش و آشکار ساختن استعداد و توانایی خویش وا می دارد.
زندگی شاد
متاهل ها معمولا شادتر از مجردها هستند. آنها احساسات مثبتی را تجربه می کنند و نسبت به زندگی شان احساس رضایت عمیقی دارند و همین موجب می شود که شادتر از دیگران باشند. ازدواج ثبات بیشتری به زندگی زن و مرد می دهد تا آنجا که موجب می شود هر دو به موفقیت های بیشتری دست پیدا کرده و شاید بیشتری تجربه کنند. به عبارت دیگر ازدواج، دروازه قصر شادمانی هاست!
عشق واقعی
ازدواج در نهایت موجب می شود دو نفر که همدیگر را دوست دارند، عشق واقعی را بهتر درک کنند. آنها با ازدواج به یکدیگر می گویند که نمی خواهند لحظه ای از هم دور باشند و این احساس مشترک و زیبا پیوند میان شان را محکم تر می کند. در حقیقت افراد متاهل بیشتر امکان دارد که نسبت به یکدیگر فداکاری کرده و برای رفاه هم تلاش کنند. آنها می توانند لحظه به لحظه زندگی شان، از عشق و علاقه ای که به یکدیگر ابراز می کنند لذت ببرند.
عامل تکامل استعدادها و دین و ایمان
استعدادها برای بروز و تکامل خود نیازمند به محیط امن و آرامش اند،چه بسیار استعدادهای انسانی که برای همیشه در او مکتوم مانده و هرگز خود را نشان نمی دهند و چه بسیار استعدادها که به محض رخ نمودن ،توسط انگیز ها و عواملی سرکوب شده و در ورطۀ انزوا و نسیان قرار می گیرند. ازدواج آرامش و آسایشی برای جوان ایجاد می کند،استعدادهای او را به حرکت می اندازد و به او امکان می دهد که از آن نیکو بهره برداری کند. محیط گرم و صمیمی و فضای پر محبت و مودت خانواده ،فرصتی برای تبادل اندیشه ها و در نتیجه رشد عقلانی،اجتماعی،فرهنگی و اخلاقی زن و شوهر و دیگر اعضای خانواده است .ازدواج موجب می شود که در رشد شخصیّت افراد تأثیر بسزایی داشته باشد. اساس شخصیت اجتماعی و مذهبی هر شخص تا حدودی به ازدواج و زناشویی وی بستگی دارد و بدون ازدواج،کمتر کسی می تواند در جامعه،شخصی مطلوب و مورد توجه و اعتماد برای مردم باشد و ایمان خود را از گزند انحراف های جنسی و افکار را از اضطراب ها و عقده ها و حسادت ها محفوظ نماید.
بقای نسل
اجتماع برای ادامۀ حیات خود نیازمند به وجود نسل است،نسلی که زایا بوده و مداومت حیات را تضمین کند.چنین امری از 2 راه امکان پذیر است یا از طریق فحشا که امری ناپسند می باشد و یا از طریق ازدواج که امری عقلانی،اندیشیده و با هدف است. در قرآن کریم خدا می فرمایند:«پدید آورنده آسمانها و زمین،برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید و از چهارپایان جفتها، تا بر شمار شما بیفزایند.»( سوره شوری،آیه11)جامعۀ انسانی برای بقاء نیاز به تولید مثل دارد و به گفتۀ برخی از دانشمندان،این نیاز به صورت انگیزۀ جنسی در نهاد هر انسان به ودیعه گذارده شده و زمینه را برای گرایش به هم و آمیزش با هم و در نتیجه تولید مثل فراهم می سازد .به طور کلی می توان گفت ازدواج از یک نظر ،قانون تکثیر است.امری که در سایۀ اجتماع نر و ماده ، نه تنها در انسان ، بلکه در گیاهان و حیوانات هم صورت می گیرد.دوام نسل تنها در سایۀ پرورش کودکان موجود نیست بلکه ضروری است زمینه به گونه ای فراهم گردد که نسلهای بالقوه ، که در صلب پدران و مادران هستند تدریجاً ظهور یابند، تربیت شوند و وارد جامعه گردند. تشویق به کثرت و فزونی نسل صالح و با ایمان از برنامههای اصولی اسلام است و اتفاقاً یکی از حکمت ها و فلسفه های ازدواج همانا بقای نسل است و حتی به نظر می رسد که لذّت جنسی خود عاملی است تا بدین وسیله انسان به تداوم نسل بپردازد و مشکلات زندگی و وجود صعوبت ها در تربیت فرزند،عملاً او را از به وجود آمدن نسل آینده باز ندارد.