هنوز هم برای مردم سوال است که آیا افرادی که در موتورخانه پلاسکو گرفتار شده بودند چند روزی زنده و چشم انتظار کمک بودند؟ آیا گرفتار شدگان پیامکی به خانوادههایشان دادند؟ چه شد که 16 آتش نشان با وجود آنکه تمرینهای زیادی در طول آموزششان گذراندهاند اما نتوانستند از ساختمان در حال ریزش پلاسکو خارج شوند؟ اصلا چه شد که پلاسکو آتش گرفت و فرو ریخت؟
ابهامات پلاسکو هنوز پس از گذشت یک سال ذهن بسیاری را درگیر کرده است و به همین دلیل برای بررسی روند پلاسکو از پیش از ریزش تا روز پایانی یعنی بررسی 11 روز با اقبال شاکری رئیس پیشین کمیسیون عمران شورای شهر چهارم و حالا رئیس مرکز عمرانی، املاک و مستغلات دانشگاه آزاد به صحبت نشستیم و در مورد همه شائبات پلاسکو با او که در طول 11 روز در محل حاضر بوده و بعد از آن نیز به عنوان رئیس کمیته فنی پلاسکو در شورا فعالیت کرد، به گفتوگو نشستهایم تا در مورد برخی ابهامات پلاسکو و چراییهایی که در این حادثه وجود دارد سخن بگوییم.
اقبال شاکری در مورد چرایی حضورش در پلاسکو از زمان ریزش تا جمعآوری نهایی آوار و نخالهها گفت: روز حادثه پلاسکو به دلیل انجام یک بازدید در حوالی خیابان منتهی به پلاسکو بودم که یکی از همکاران با من تماس گرفته و عنوان کرد که پلاسکو آتش گرفته، بلافاصله به سمت پلاسکو رفتم اما یکی از همکاران تماس گرفت و گفت که حریق اطفاء شده است و شما به بازدیدتان برسید ولی بعد از چند دقیقه مجددا تماس گرفتند و گفتند که دوباره آتش سوزی شروع شده و اوضاع بحرانی است که من نیز از بازدید صرف نظر کرده و به محل حادثه رفتم و همان موقع که در محل حاضر شدم پلاسکو فرو ریخت.
وی حادثه ریزش پلاسکو را ناخوشایند و غم انگیز توصیف کرد و گفت: از زمان ریزش تا موقعی که عملیات آواربرداری تمام شد و به زیرزمین پلاسکو رسیدیم به صورت شبانه روزی آنجا بودم.
ارسال پیامک محبوس شدگان پلاسکو
شاکری با اشاره به ابهامات روز اول پلاسکو و شائبه ارسال پیامک که محبوس شدگان به اطرافیانشان گفت: روز اول در مورد ارسال پیامک از سوی محبوس شدگان به خانواده و اطرافیانشان بسیار شنیدم و بسیاری از افراد تیم نجات که الان اسمی از آنها نمیبرم، نیز موضوع ارسال پیامک را بیان میکردند اما واقعیت این است که هرچه پیگیری کردیم تا مطمئن شویم که آیا پیامکی در کار است یا نه؟ موفق نشدیم و حتی با مسئولان پلیس تهران، اورژانس، سازمان مدیریت بحران و ... جلسات زیادی در این خصوص برگزار کردیم ولی فردی که مدعی ارسال پیامک باشد و پیامک را به ما نشان بدهد را پیدا نکردیم و همه میگفتند که ما هم شنیدهایم و حتی شایعاتی مبنی بر اینکه در آن پیامک قید شده که ما غذا داریم هم به گوشمان رسید، اما در آخر هم نتوانستیم کسی را پیدا کنیم که با سند به ما بگوید که پیامکی دریافت کرده ، به همین دلیل در حد یک شایعه باقی ماند.
چرا به موتورخانه رفتید؟
وی در پاسخ به این سوال که اگر پیامکی در کار نبوده چگونه تیم امداد و نجات به سمت موتورخانه هدایت شدند، گفت: واقعیت این است که یکی از افرادی که درپلاسکو فعالیت میکرد و در صحنه امدادرسانی بود عنوان کرد که همیشه تعدادی از کارگران و تکنسینها به عنوان کارگران تاسیساتی در موتورخانه وجود داشتند و چون آنها را در بین جمعیت ندیده بود حدس میزد که آنها نتوانستند از موتورخانه خارج شوند و حتی با پیگیریهای انجام شده نقشهای از تاسیسات را به ما نشان داد و به همین دلیل تیم امداد و نجات به سمت موتورخانه هدایت شد.
وی با بیان اینکه به دلیل اطلاعات آتش نشانی و نیروها تصمیم گرفته شد که از مسیر پاساژ کویتیها و از ضلع غربی پلاسکو چند تونل به سمت زیرزمین و موتورخانه پلاسکو حفر شود گفت: دو الی سه تونل حفر کردیم اما با آوار پلاسکو مواجه شدیم و این نشان میداد که آوار تا زیرزمین هم رفته و فضاهای خالی کاملا پر شده و احتمال اینکه فضایی خالی باشد و افرادی در قید حیات باشند صفر بود. همچنین به علت حریق مواد پلاستیکی و روغنی که در مراکز تولید پوشاک قرار داشت با آتشی در دل آوار روبرو بودیم که سبب شده بود که علاوه بر اینکه ما با مشکل آوار مواجه شویم، فکری هم به حال حریق مدفون شده در دل آوار کنیم.
در آخرین حفاری، فضای کوچکی کشف شد که یک راه «گربه رو» در کنار آن وجود داشت.اما با آتشی در دل آوار روبرو بودیم که سبب شده بود که علاوه بر اینکه ما با مشکل آوار مواجه شویم، فکری هم به حال حریق مدفون شده در دل آوار کنیم.
افراد در موتورخانه زنده بودند؟
شاکری با بیان اینکه سطح زیرزمین پلاسکو از آوار و آتش پر بود، گفت: امکان اینکه فردی در قید حیات باشد در این شرایط بسیار کم بود. منتهی به خاطر اینکه باید اطمینان خاطر پیدا میکردیم که جسد یا فردی در این منطقه نیست باید راه را ادامه میدادیم و به همین دلیل حتی چند بار شهردار وقت تهران که مدیریت بحران پلاسکو را بر عهده داشت به این تونلها سرکشی کرد و حتی اصرار داشت که چند تونل دیگر حفر کنیم تا به قطعیت برسیم که آیا در موتورخانه کسی هست یا نه؟ که در حفره آخری که حفر شد با فضای کوچکی مواجه شدیم که تنها میتوانستیم سرمان را داخل سوراخ کرده و نسبت به رویت اطرافمان اقدام کنیم و حتی امکان ورود سگها نیز نبود. هر چند که به نظرم آتش جلوی حس بویایی سگها را هم گرفته بود.
وی با بیان اینکه در آخرین حفاری فضای کوچکی کشف شد که یک راه «گربه رو» در کنار آن وجود داشت، گفت: حتی یکی از آتش نشانان اعلام آمادگی کرد که از کنار دیوار داخل برود تا ببینیم به چه چیزی میرسیم اما اصلا امکان پذیرش این پیشنهاد وجود نداشت، چرا که پشت حفره آوار و آتش بود و امکان ریزش مسیر و مرگ آتش نشان وجود داشت. به همین دلیل تنها سعی کردیم که نسبت به تخلیه اجسادی که در حفر بیشتر حفره پیدا کردیم اقدام کنیم و حتی از خارج کردن یکی از اجساد که در وضعیت نامناسبی بین آوارها مانده بود و در صورت جابجاییاش امکان فروریزش و جابجایی آوار وجود داشت خودداری کردیم.
وی با بیان اینکه بی انصافی است که بگوییم آتش نشانان در این عملیات کوتاهی کردند، گفت: آتش نشانان و تیم عملیات از هیچ تلاش و راهی برای رسیدن به پلاسکو خودداری نکردند و حتی از سقف پاساژ کویتیها بر روی دیوار غربی پلاسکو دو حفره ایجاد کردند که به قفسه پوشاک و کفش رسیدند، گفت: رسیدن تیم نجات به قفسه پوشاک نشان داد که آنها با پلاسکو فاصله زیادی دارند و نباید از این مسیر تونلی حفر کنند اما حداقل خیال همه راحت است که هر کاری که میتوانستند انجام دادند.
برداشت های شخصی دردسرساز
شاکری با بیان اینکه پلاسکو اتفاق مهمی بود اما نکته قابل توجه این است که افراد گوناگونی اعم از آتش نشان، مسئولان و ... در محوطه وجود داشته و بعد از اینکه از محوطه خارج میشدند از آنها سوال میشد که چه خبر؟ و آنها نیز برداشتهای خود را بیان میکردند و این مسئله سبب ایجاد چندگانگی در سخنان شد و به یاد دارم که ملکی سخنگوی آتش نشانی مجبور میشد که این سخنان را تکذیب کند. چرا که همین گفتوگوهای غیرکارشناسی سبب ابهام و شایعات شده بود و بر همین اساس شهرداری تصمیم گرفت نشستهای خبری را هر روز برگزار کند تا به ابهامات پاسخ داده شود و روند امدادرسانی برای همگان تشریح شود.
آتش از طریق فضای خالی بین طبقات گسترش یافت و اگر مسئولان ساختمان به تذکرات آتش نشانی عمل میکردند قطعا این اتفاق با این ابعاد رخ نمیداد اما حالا پلاسکو ریخته است و نمیتوان نسخهای برای نجات آن پیچید.
وی با بیان اینکه متاسفانه بی احتیاطی یک واحد فعال و استفاده غیرمجاز و سنگین از برق که سیم کشی غیراستانداردی نیز داشت سبب شد که جرقه اول برای آتش سوزی زده شود، گفت: اشتباهی که افراد حاضر انجام داده بودند اینکه سعی کردند خودشان حریق را خاموش کنند و چون به دلیل تسری آتش به سقف و واحدهای کناری نتوانسته بودند حریق را اطفا کنند به آتش نشانی تماس گرفتند و جمله معروف «تو را به خدا، جان ابوالفضل، برسید، همه چی سوخت» را میگویند اما واقعیت این است که اگر زودتر زنگ زده بودند و سعی نمیکردند که خودشان حریق را اطفا کنند شاید موجب گسترش آتش نمیشدند و یا حتی اگر سیم کشی استاندارد بود و یا سیستمهای خاموش کننده در پلاسکو نصب بود این اتفاق با این ابعاد رخ نمیداد اما واقعیت این است که پلاسکو سوخت و «اگر» و «ایکاش»های زیادی را با خود به همراه داشت.
وی با بیان اینکه آتش در پلاسکو در سقف گسترش یافته گفت: آتش از طریق فضای خالی بین طبقات گسترش یافت و اگر مسئولان ساختمان به تذکرات آتش نشانی عمل میکردند قطعا این اتفاق با این ابعاد رخ نمیداد اما حالا پلاسکو ریخته است و نمیتوان نسخهای برای نجات آن پیچید.
پلاسکو فرو ریخت...
شاکری در ادامه در مورد دلیل ریزش پلاسکو با بیان اینکه آتش سوزی وقتی مهار نشود، گسترش مییابد، گفت: طبق استانداردها یک ساختمان با اسکلت فلزی تنها یک ساعت و 30 دقیقه در برابر آتش دوام میآورد و بعد از آن فلز شروع به تغییر حالت میکند و از آنجایی که آتش نهان و آشکار در پلاسکو زیاد بود و این ساختمان اسکلت فلزی بیش از حد استاندارد در حریق گرفتار بوده پس از مدتی فرو میریزد و بر اساس آخرین گزارش، تیم فنی هم اعلام کردند که چون حریق در این ساختمان از حد استاندارد گذشته بود فروریزش قطعی بوده است و ریزش طبقات بر روی یکدیگر نیز سبب شد که به طور کل این ساختمان فرو بریزد.
برای اطفای آتش پلاسکو آب بهتر بود یا فوم؟
اقبال شاکری که ریاست کمیته فنی پلاسکو در شورای شهر را بر عهده داشت در پاسخ به این سوال که آیا باید از آب استفاده میشد یا فوم، گفت: ما بر روی این موضوع بسیار حساس بودیم چرا که در بحبوحه پلاسکو عدهای عنوان کردند که آب باعث سنگینی ساختمان و افزایش سرعت ریزش شده بود اما واقعیت این است که کمیته فنی هم در دولت و هم در شورا این قضیه را پیگیری کرد و با نظر کارشناسان اعلام کردیم که استفاده از آب در این سطح مشکلی ایجاد نکرده است چرا که بخشی از آب در مواجهه با آتش تبخیر شده است.
دستور تخلیه آتش نشانان دیر صادر شده است؟
وی در پاسخ به این شائبه که گفته میشود دیر دستور تخلیه آتش نشانان صادر شده است، گفت: تیم یگان مرتبط با ارائه مکالمه بیسیم خود اعلام کردند که نیم ساعت قبل از ریزش پلاسکو دستور تخلیه به واحدها اعلام شده است اما چون در مهار اولیه حریق شهروندان به هر دلیلی به داخل پلاسکو رفته بودند، آتش نشانان نسبت به تخلیه شهروندان در حین خروج اقدام کرده و دلیل ماندن آتش نشانان در زیر آوار نیز به دلیل نجات جان شهروندان بود.
شاکری با بیان اینکه حالا جای سوال است که این شهروندان چگونه و با چه اجازهای وارد ساختمان پلاسکو شدهاند، گفت: فروریزش اولیه در ضلع جنوب شرقی پلاسکو سبب میشود که ارتباط قطع شود و بعد از فروریزش دوم که در شمال غربی رخ میدهد پلهای که آتش نشانان بر روی آن قرار داشتند و در حین خروج بودند شکسته و همه آنها جان ببازند و به همین دلیل است که عمده اجساد آتش نشانان پلاسکو در ضلع شمال غربی یافت شد.
آتش نشانان بی سیم نداشتند؟
وی در مورد چرایی نداشتن بیسیم هم با بیان اینکه یگان آتش نشانی، تیمی کار میکند و سرتیم به تیم خود دسترسی دارند، گفت: سرتیمها مطلع بودند که باید تخلیه انجام شود اما فروریزش اول سبب شد که تیمهای عقبتر نتوانند ساختمان را تخلیه کنند و حتی یک عدهای از آتش نشانان تا نزدیکی سبد نردبان حمل آمدند و دیدید که یکی از فرماندهان ارشد آتش نشانی پایش روی سبد خروج بوده که ساختمان فرو میریزد و در این حادثه نیز به شدت مصدوم شد.
وی با بیان اینکه قطعا اگر جان فشانی آتش نشانان نبود شهروندان بیشتری در زیر آوار پلاسکو اسیر میشدند، گفت: آتش نشانان علی رغم اینکه دستور تخلیه داشتند اما برای نجات جان مردمی که در ساختمان بودند، با تاخیر نسبت به خروج اقدام کردند که این مسئله سبب شد جانشان را از دست بدهند.
پلاسکو نتوانست زنگهای هشدار را به صدا درآورد
وی با بیان اینکه متاسفانه فروریزش ساختمان پلاسکو نتوانست زنگهای هشدار را آنگونه که باید و شاید به صدا در بیاورد، گفت: عدم هماهنگی سازمانها و ارگانها که مسئولیت اولیه در حوزه ایمنی دارند، نداشتن دستورالعمل قطعی که باید در زمان حادثه چه کرد و همچنین نبود مسئول واحد در این زمینه که تصمیم قطعی و نهایی را بگیرد سبب شد که نتوانیم از حادثه پلاسکو درس عبرتی برای سایر ساختمانها بسازیم. چرا که در حال حاضر شهرداری، دادستانی، وزارت کار، وزارت شهرسازی و ... در این ماجرا نقش دارند اما هماهنگ کننده موثری که بتواند همه دستگاهها را پای خط بیاورد وجود ندارد.
وی با بیان اینکه دادستانی قدرت اجرایی قوی دارد که میتواند همه دستگاههای موثر را ملزم به اجرای قوانین و نظارت کند، گفت: البته شهرداری هم قدرت اجرایی خوبی دارد و به شرط آنکه اختیارات کافی به آنها داده شود تا اقداماتشان تبعات حقوقی نداشته باشد، میتوانند نقش موثری در ایمن سازی ساختمانها ایفا کنند اما مشکل اینجاست که هر سازمانی ساز خود را میزند.