در سال 95، 5 هزار و 38 مورد در زمینه فرار دختران به اورژانس اجتماعی اطلاع داده شده بود اما در 6 ماهه ابتدایی سال جاری از طریق مرکز مداخله در بحران 644 مورد، خط 123، یک هزار و727 مورد، خدمات سیار 515 مورد و در نهایت از طریق مرکز مداخله در بحران نیز 144 مورد پذیرش شدهاند. با مقایسه این آمار در نیمه نخست سال جاری مشخص میشود آمار فرار دختران افزایش یافته است؛ به طوریکه در این زمان بالغ بر ۳ هزار دختر از منزل فرار کردهاند.
گزارش سازمان بهداشت جهانی حاکی از آن است که سالانه بیش از یک میلیون نوجوان 13 تا 19 ساله از خانه فرار میکنند که 60 تا 70 درصد این افراد، دختر و 30 تا 40 درصد پسر هستند. دخترانی که از خانه فرار میکنند معمولأ در گروه سنی 14 تا 25 سال قرار دارند. براساس مقاله فراتحلیلی که لیلا زائر در سال 91 در همایش آسیبهای اجتماعی شهری ارایه داد آخرین آماری که از دختران فراری ارائه شده، مربوط به سال 78 است که این آمار نسبت به سال 65 به میزان 20 درصد افزایش داشته است. همچنین، میانگین سنی دختران فراری از سال 78 که 17 سال بود، در سال 79 به 14.7 سال کاهش یافته است. به گفته زائر، 18 درصد دختران فراری در روز نخست فرارشان مورد تجاوز جنسی قرار گرفته و 60 درصد آنها نیز در هفته اول مورد تجاوز قرار میگیرند.
طی 2 دهه اخیر آمار چندانی در رابطه با دختران فراری ارایه نشده و تعداد این دختران همیشه براساس حدس و گمان یا براساس پژوهشهای میدانی کوچک تخمین زده شده است. با این وجود، هفته گذشته حسین اسدبیگی؛ رییس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی آماری در مورد دختران فراری در 2 سال اخیر منتشر کرد که البته این آمار مربوط به دخترانی است که فرار آنها به اورژانس اجتماعی گزارش شده است.
فرار 3 هزار دختر از منزل در شش ماهه نخست سال جاری
بر این اساس، در سال 95، 5 هزار و 38 مورد در زمینه فرار دختران به اورژانس اجتماعی اطلاع داده شده بود. آمار اشارهشده در 4 بخش ثبت شده که یک هزار و 118 مورد از طریق مراکز مداخله در بحران، یک هزار و 14 مورد از طریق خدمات سیار، دو هزار و 579 مورد از طریق برقرار تماس با خط 123 و 259 مورد نیز از طریق پایگاههای خدمات اجتماعی پذیرش شدهاند. در 6 ماهه ابتدایی سال جاری از طریق مرکز مداخله در بحران 644 مورد، خط 123، یک هزار و 727 مورد، خدمات سیار 515 مورد و در نهایت از طریق مرکز مداخله در بحران نیز 144 مورد پذیرش شدهاند. با مقایسه این آمار در نیمه نخست سال جاری مشخص میشود آمار فرار دختران افزایش یافته است؛ به طوریکه در این زمان بالغ بر ۳ هزار دختر از منزل فرار کردهاند.
آمار افزایشی فرار دختران به کلانشهرها به دلیل بهتر شدن رصد و شناسایی است
سال گذشته نقل قولهایی از سوی معصومه آباد، عضو سابق شورای شهر مطرح شد که از افزایش 12 درصدی فرار دختران و زنان به تهران خبر داده بود. اما حبیبالله مسعودیفرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با رد این خبر گفت: در زمینه فرار دختران و زنان به تهران حدود 7 تا 8 درصد افزایش داشتیم زیرا این افراد عموماً به سمت کلانشهرها فرار میکنند و این افزایش آمار، طبیعی است. شهرداری، نیروی انتظامی و اورژانس اجتماعی در مبادی ورودی شهرها مانند ترمینالها مستقر هستند و اگر افرادی مشکوک به فرار باشد، جذب و نهایتاً به سازمان بهزیستی ارجاع میشوند. آمار افزایشی فرار دختران به کلانشهرها مانند تهران بیشتر به دلیل بهتر شدن رصد و شناسایی است. از زمانی که تقسیم کار ملی برای کنترل آسیبهای اجتماعی مشخص شد، در مکانهایی که فکر میکردیم این اتفاق بیشتر رخ میدهد، مانند ترمینالها و نقاط شلوغ، اورژانس اجتماعی بیشتر مستقر شد و با همکاری دستگاههای دیگر میزان شناسایی افزایش یافت. طی امسال و سال گذشته میزان پذیرش بهزیستی در کشور تفاوت معناداری نداشته اما در تهران حدود 7 تا 8 درصد افزایش داشته که اکثر این افراد، شهروندان سایر نقاط کشور هستند و اهل شهر تهران نیستند.
تأثیر خانواده و همسالان در فرار دختران
برای بررسی مسأله فرار دختران و انجام اقدامات پیشگیرانه در این رابطه ابتدا باید علل و عواملی را که موجب میشود دختران آواره شدن در خیابانها را به زندگی زیر سقف امن خانواده ترجیح دهند شناسایی کرد. پژوهشهای مختلفی در این زمینه انجام شده که این پژوهشها نشان میدهند خانواده و همسالان را میتوان از مهمترین عوامل فرار دختران از منزل دانست.
بر این اساس، خانواده به میزان حدود 8 درصد از بیشترین تأثیر بر فرار دختران برخوردار است. زیرا فرد از بدو تولد ارزشها و هنجارها را در خانواده میآموزد و بهتدریج با دنیای وسیعتر جامعه آشنا میشود. بهگونهای که خانواده و کارکردهای آن در پذیرش نقشهای اجتماعی از اهمیت ویژهای برخوردار میشود. میزان محبت، صمیمیت، حمایت عاطفی و وابستگی، از جمله مسائل مهمی هستند که در دوران اولیه زندگی میتوانند در بروز رفتارهای بهنجار یا نابهنجار مؤثر باشند. نتایج تحقیقات نشان داده است که هرچه از میزان وابستگی والدین به فرزندان کاسته شود، بر فرار آنان از خانه افزوده خواهد شد. براساس مطالعات کشوری، در بیش از 90 درصد موارد، مشکلات خانواده مانند آزار، اعتیاد، خشونت و تعارض منجر به فرار میشود. فرزند خانوادهای بدون ارتباطات داخلی که محبت لازم را نبیند، با محبتی از سوی فردی خارج از خانواده، به سمت فرار میرود. از طرفی ممکن است فرد هم ثبات روحی و روانی نداشته باشد و تأثیر هیجانی بگیرد.
فرار برای پیگیری دنبال آرمانهای غیرواقعگرایانه
موضوعاتی مانند مهاجرت، فقر، بیکاری، اعتیاد، خشونتهای فیزیکی، روانی و جنسی، افراط و تفریط در مدل تربیتی والدین (سهلگیرانه یا سختگیرانه) و خانوادههای فروپاشیده (طلاق عاطفی و حقوقی) از جمله دلایل دیگر فرار دختران از خانه بهشمار میآیند. گفته میشود که 10 درصد دختران نیز بدون مشکلی در خانواده و با هدف یافتن زندگی بهتر و به دنبال آرمانهایی غیرواقعگرایانه فرار میکنند. برخی نیز با فردی ارتباط عاطفی میگیرند و بدون تفکر در مورد تبعات آن، درستی یا نادرستی رابطه و میزان علاقه فرد مقابل، دست به فرار میزنند.
35 درصد دختران فراری سابقه اعتیاد به موادمخدر دارند
دکتر مصطفوی، روانشناس علت اصلی فرار دختران را ناسازگاری والدین میداند و معتقد است طبق بررسیهایی که انجام شده 19.5 درصد ناسازگاری با والدین، 16 درصد اغفال، 13 درصد عدم امنیت در خانواده، 15 درصد وضعیت اقتصادی، 12.5 درصد طلاق، 7 درصد گرایش به مسائل انحرافی، 2.5 درصد ازدواجهای ناموفق، 2.3 درصد اعتیاد و 5 درصد مشکلات روانی، عامل فرار دختران بوده است. همچنین تحقیقات نشان میدهد که 35 درصد دختران فراری سابقه اعتیاد به موادمخدری همچون هرویین و تریاک را دارند.
دخترانی که گرفتار باندهای فحشا میشوند
بخشی از این دختران پس از فرار برای تأمین نیازهای خود اقدام به سرقت و خودفروشی میکنند و حتی در همین مرحله گرفتار باندهای فحشا میشوند. بر همین اساس گفته میشود، دختران فراری دروازه ورود جامعه به پدیده زنان روسپی هستند. موقعیت سنی این دختران (14 تا 25 سال) نشاندهنده میزان آسیبپذیری، احتمال بزهکاری، بزهدیدگی و یا قربانی شدن در برابر سوءاستفادههای جنسی مختلف و دیگر سوءاستفادههاست. به این ترتیب میتوان گفت برخی از پیامدهای فرار دختران عبارتند از گرفتار شدن در دام شبکههای قاچاق دختران و زنان جوان، تجاوز، اجبار و تحمیل روسپیگری و تبدیل شدن به روسپی، اعتیاد به انواع موادمخدر، ابتلا به بیماریهایی همچون ایدز، ورود به باندهای سرقت و افتادن در دور باطل بازداشت، زندان، آزادی و از سر گرفتن دوباره روسپیگری و سرقت.
فرار مجدد به دلیل فضای خانه
اکثر دختران فراری پس از بازگشتن به خانه، مجدداً اقدام به فرار میکنند. دخترانی که از خانواده رویگردان شده و فرار میکنند، از سوی اعضاء خانواده خود مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند؛ اعمال محدودیتهایی همچون زندانی کردن، تمسخر و تحقیر کردن موجب میشود که فرد فضای خانه را برای ماندن، غیر قابل تحمل دانسته و اقدام به فرار مجدد کند.
پایگاههای خدمات اجتماعی شهرداری تهران و شناسایی دختران فراری
در کشور ما تاکنون نهادهای مختلف اعم از بهزیستی، شهرداری و NGOها حمایتهایی از دختران فراری انجام دادهاند. از آنجایی که بسیاری از دختران فراری از شهرستانها به تهران میآیند، عموماً در ترمینالها و پایانهها سرگردان میشوند. به همین دلیل یکی از اقداماتی که در خصوص کاهش آسیب و عوارض این پدیده اجتماعی صورتگرفته، راهاندازی پایگاههای خدمات اجتماعی توسط شهرداری تهران است. این طرح از چند سال پیش در هشت منطقه تهران آغاز به کار کرد تا مددکاران این پایگاه به کار شناسایی، جذب و ارجاع این دختران بپردازند. این هشت پایگاه در پایانه جنوب، پایانه غرب، منطقه فرحزاد، محله هرندی، پارک المهدی، حرم حضرت عبدالعظیم، مترو امام خمینی (ره) و محله اتابک مستقر بوده و در این زمینه فعالیت میکنند. این پایگاهها برای کمک به مددجویان، علاوه بر بهزیستی با NGO زنجیره امید نیز در ارتباط هستند.
یکی از نکاتی که در زمینه دختران فراری باید مورد توجه ویژه قرار گیرد، ایجاد و گسترش مراکز حمایتی است تا در صورت فرار، دختران بتوانند به یکی از این مراکز مراجعه کرده و کمتر دچار آسیبهای ثانویه شوند. همچنین در سطح درمان فعالیت و گسترش مراکز حمایتی، بسیار مؤثر و مورد نیاز است. در سالهای گذشته شهرداری تهران با طرحریزی "خانه ریحانه" برای دختران و "خانه سبز" برای پسران سعی کرد با همکاری دیگر مراکز تا حدی پناهگاهی امن برای دختران تهیه کند تا دچار آسیبهای جدیتری در جامعه نشوند. خانههای ریحانه که در اواخر دهه 70 راهاندازی شدند، مراکزی بودند که به عنوان مراکز حمایت از دختران فراری و بدسرپرست به نگهداری از این دختران میپرداختند و دارای مشاور و مددکار بودند. این مراکز در اوایل دهه 80 و در راستای عدم انجام کارهای موازی با سازمان بهزیستی تعطیل و با مراکز مداخله در بحران بهزیستی ادغام شدند
خانههای سلامت سازمان بهزیستی
اصلیترین نهادی که در زمینه دختران فراری فعالیت میکند سازمان بهزیستی است. در بهزیستی نیز خانههای سلامت عهدهدار این موضوع هستند. سال 1387 بود که دفتر امور آسیبدیدگان بهزیستی بهمنظور حمایت از دختران نیازمند حمایتهای اجتماعی تا زمان استقلال و خودکفایی فرد یا بازگشت او به خانواده، خانههای سلامت را راهاندازی کرد. خانههای سلامت به مراکزی اطلاق میشوند که دختران در معرض آسیب اجتماعی و فاقد حمایتهای خانوادگی و اجتماعی را تحت پوشش قرار میدهند. این خانهها مختص به دختران در معرض آسیب اجتماعی هستند که بالای 18 سال دارند. دخترانی که به دلایل مختلف مانند نداشتن سرپرست مؤثر، بیخانمانی، دارا بودن سرپرستهای زندانی و یا زندگی در محلههای پرآسیب، نیازمند حمایتهای اجتماعی هستند، در این خانهها نگهداری میشوند و این مراکز به صورت شبانهروزی به آنها، خدمات مددکاری و روانشناسی، نگهداری، حقوقی، روانپزشکی، آموزشی، مهارتهای فنیوحرفهای و آمادهسازی شغلی و توانمندسازی ارایه میدهند.
در حال حاضر، در همه استانهای کشور خانههای سلامت راهاندازی شدهاند و طبق گفته مسؤولان، هدف اصلی در خانههای سلامت این است که دخترانی که از خانه فرار کردهاند، با اقدامات مددکاری و روانشناختی به خانواده برگردند و مشکلاتی که دختر با پدر، مادر و سایر اقوام خود داشته، برطرفشده و شرایط بازگشت او به خانه فراهم شود. در بسیاری از موارد، خانوادهها با انجام مشاوره و مددکاری پس از جلسات فراوان و آمادهسازی روحی و فکری، حاضر به پذیرش دختر میشوند ولی در مواقعی که خانواده از پذیرفتن فرد امتناع میکنند، این دختران در خانههای سلامت میمانند و پس از چند سال به مراکز شبهخانواده فرستاده میشوند.
ظرفیت خانههای سلامت 10 نفر است و براساس مقررات آییننامهای و دستورالعمل سازمان بهزیستی دختران میتوانند تا 6 ماه در این خانهها اقامت کنند و سازمان تا زمانی که از امنیت خانوادگی و اجتماعی دختر مطمئن نشود، از رها کردن و بازگرداندن او به خانواده جلوگیری میکند. طبق تصمیم تیم تخصصی، این مدت 6 ماه دیگر نیز قابل تمدید است و تا زمانیکه اطمینان حاصل نشده که این دختران توانمند و خودکفا شدهاند، از آنها در خانههای سلامت نگهداری میشود. نحوه پذیرش دختران هم به این صورت است که ابتدا یک مصاحبه اولیه انجام میشود و با توجه به سوابقی که دختران در پرونده خود دارند، ساماندهی صورت میگیرد. اگر دفعه اولی باشد که این دختران از خانه فرار کردهاند و هیچ نوع ارتباط جنسی نداشتهاند، به خانههای سلامت فرستاده میشوند اما دخترانی که ارتباطاتی داشتهاند، به مراکز بازپروری و مراکز مربوط به زنان آسیبدیده ارجاع داده میشوند.
سالانه حدود 500 دختر در این مراکز پذیرش میشوند که 60 تا 70 درصد از آنها با انجام اقدامات مددکاری و روانشناختی به خانوادههای خود بازمیگردند اما بقیه این افراد، به مراکز شبهخانواده بهزیستی ارجاع داده میشوند یا شرایطی برای استقلال و توانمندسازی آنها فراهم میشود.
مراکز مداخله در بحران و ورود به موضوع دختران فراری
جدا از خانههای سلامت، مراکز مداخله در بحران سازمان بهزیستی نیز به موضوع دختران فراری ورود میکنند. حسین اسدبیگی؛ رییس مرکز فوریتهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور مهرماه سال گذشته توضیحاتی در رابطه با فعالیتهای این مراکز ارایه داد. به گفته اسدبیگی، مراکز مداخله در بحران سازمان بهزیستی از سال 78 در برخی استانهای کشور راهاندازی شدهاند و اکنون در سه سطح به شهروندان خدمات ارایه میکنند. دخترانی که از منزل فرار میکنند پس از مراجعه به مراکز مداخله در بحران تا مشخص شدن تکلیف خود، در مراکز سطح یک و دو نگهداری میشوند. طبق اظهارات اسدبیگی، در سال 94 تعداد مراجعهکنندگان به مراکز سازمان بهزیستی در بحث دختران فراری در شهر تهران افزایش یافته بود؛ بهگونهای که در این سال، 200 مورد مداخله در بحران ساماندهی شدند؛ درحالیکه در سال 93، این آمار 53 مورد بود.