تیر سال 91، مأموران کلانتری 136فرجام با تماس مسئولان بیمارستان الغدیر در جریان مرگ مشکوک مرد 45 سالهای قرار گرفتند. با اعلام موضوع به بازپرس کشیک قتل و اعزام تیم تحقیق به محل، بررسیها آغاز شد.
تحقیقات مقدماتی نشان داد مرد میانسال بهدلیل جراحت وارد شده بر شکمش دچار خونریزی شده و پس از انتقال به بیمارستان جان باخته است. خواهر مقتول به کارآگاهان گفت: برادرم معتاد بود و مشکل اعصاب و روان داشت. من و مادرم در خانه بودیم که او وارد اتاق شد اما چون تعادل نداشت روی زمین افتاد و میز عسلی در شکمش فرو رفت. ما سریع او را به بیمارستان رساندیم اما پزشکان نتوانستند او را نجات دهند.
با این اظهارات بازپرس پرونده دستور توقف تحقیقات را صادر کرد اما این موضوع در مرحله اظهارنظر رد و به همین دلیل پرونده با موضوع قتل برای رسیدگی به دادگاه کیفری عمد ارسال شد.
در جریان تحقیقات تخصصی این بار خواهر مقتول به اتهام ضربه منجر به قتل بازداشت شد و در بازجویی گفت: برادرم معتاد بود و روز حادثه حال خوبی نداشت. من و مادرم در حال خوردن صبحانه بودیم که او از مادرم پول خواست. وقتی مادرم گفت پول ندارد سراغ من آمد اما همین که بلند شدم تا به او پول بدهم. با مادرم دعوایش شد که من برای آرام کردن آنها جلو رفتم اما در آن کشمکش وقتی خواستم او را عقب بکشم تعادلش به هم خورد و به میز عسلی خورد. ما او را سریع به بیمارستان رساندیم اما شدت خونریزی طوری بود که جانش را از دست داد.
با این اعترافها، خواهر مقتول به اتهام اقدام منجر به قتل بازداشت شد اما مادر مقتول از خون پسرش گذشت و رضایت داد.