با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع سرقت و به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه ۶ تهران، پرونده در اختیار پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
شاکیه پس از حضور در پایگاه سوم پلیس آگاهی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: چندی پیش و در داخل ایستگاه مترو پسر جوانی به نام محسن وطنی به من مراجعه کرد؛ با چرب زبانی و خواهش از من خواهش کرد تا برای آن که یکدیگر را بهتر بشناسیم، مدتی با یکدیگر ملاقات داشته باشیم و در صورت توافق و تفاهم با یکدیگر، زمینه ازدواج را فراهم کرده و موضوع را به خانوادههای خود اطلاع دهیم؛ طی چند روز، چندین جلسه با یکدیگر ملاقات حضوری داشتیم تا اینکه آخرین بار با یکدیگر به سینما در میدان ولیعصر(عج) رفتیم؛ در مسیر بازگشت به خانه بودم که ناگهان پیامکی برای گوشی تلفن همراهم ارسال شد که با دیدن آن متوجه برداشت پول از حساب عابربانک خود شدم؟! بلافاصله در داخل کیف دستی ام به دنبال عابربانک گشتم، اما آن را پیدا نکردم؛ ناگهان به یاد آوردم که چند روز پیش، محسن به بهانه زدن رمز دوم اقدام به گرفتن کارت از من کرده بود و من نیز شماره رمز خودم را به او داده بودم؛ بلافاصله با محسن تماس گرفتم، اما او دیگر پاسخگوی تماسهای من نبود و گوشی تلفن همراهش نهایتا خاموش شد.
شناسایی تعداد دیگری از شکات:
همزمان با آغاز رسیدگی به پرونده، شکایتهای مشابه دیگری با موضوعات مختلف کلاهبرداری و تحصیل مال نامشروع به پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد که تمامی آنها در یک موضوع اشتراک داشتند؛ در تمامی این پروندهها مرد جوانی با مراجعه به خانمهای جوان و با حیله و ترفند و طرح پیشنهاد دروغین ازدواج، ضمن فریب این خانمهای جوان اقدام به سرقت وجوه نقد و دیگر اموال باارزش آنها کرده بود.
یکی از این شکات در اظهاراتش به کارآگاهان گفت:چندی پیش در زمان مراجعه به بیمارستان با شخصی به نام خلیل رضاپور آشنا شدم که در قسمت انتظار بیمارستان در کنارم نشسته بود؛ ابتدا موضوع صحبت در خصوص بیمارستان و هزینههای آن مابین ما دو نفر مطرح شد که این شخص مدعی شد میتواند برای تأمین هزینه بیمارستان اقدام به تهیه وام بدون بهره برای من کند؛ به این ترتیب آشنایی ما دو نفر آغاز شد. طی تنها چند روزی که با این شخص آشنا شده بودم، چندین ملاقات حضوری با یکدیگر داشتیم تا اینکه در یکی از ملاقات هایمان، خلیل به من پیشنهاد ازدواج داد و من نیز که طی همین مدت کوتاه به او علاقهمند شده و به اعتماد پیدا کرده بودم؟! با پیشنهادش موافقت کردم، اما او از این اعتماد سوء استفاده کرد و پس از سرقت طلاجاتم ناپدید شد.
دستگیری متهم:
با توجه به شیوه و شگرد متهم در شناسایی مالباختگان در مراکز پر رفت و آمد از جمله بیمارستانها و ایستگاههای مترو، تصاویر بدست آمده از وی در اختیار حراست بیمارستانها، پلیس مترو و غیره قرار داده شد تا در صورت مشاهده و شناسایی متهم نسبت به اطلاع موضوع به پایگاه سوم و در صورت امکان دستگیری متهم اقدام کنند.
سرانجام در مورخ ۲۳ آذر ۹۶ از طریق حراست بیمارستان شهید رجایی به کارآگاهان پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ اطلاع داده شد که متهم تحت تعقیب آنها در حال حاضر در این بیمارستان است؛ بلافاصله تیمی از کارآگاهان پایگاه سوم پلیس آگاهی به بیمارستان اعزام و متهم قبل از خروج از محل دستگیر و به پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.
شناسایی هویت واقعی متهم:
بادستگیری متهم پرونده، هویت واقعی وی به نام "رضا. خ" (متولد ۱۳۷۱) شناسایی و مشخص شد که وی با اسامی و هویتهای مجعول، با طرح پیشنهاد دروغین ازدواج ابتدا اعتماد زنان و دختران را جلب، در ادامه با سوء استفاده از اعتماد ایجاد شده از سوی شکات، ضمن فریب این افراد اقدام به سرقت اموال باارزش از جمله پول و طلاجات از آنها کرده است.
سرهنگ کارآگاه محمد نادربیگی، رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با اعتراف صریح متهم به فریب زنان و دختران جوان و همچنین سرقت از آنها و به منظور شناسایی دیگر شکات و مالباختگان احتمالی، دستور انتشار بدون پوشش تصویر متهم از سوی بازپرس پرونده صادر شده است؛ لذا از تمامی شکات و مالباختگانی که موفق به شناسایی تصویر متهم شدند دعوت میشود تا جهت پیگیری شکایات خود به نشانی پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ مراجعه کرده و اطمینان داشته باشند که هویت شکات به صورت محرمانه نزد پلیس محفوظ باقی خواهد ماند.