روزهای آخر پاییز ۱۳۶۵ بود، مردم کرمانشاه مانند همه ایرانیان برای جشن شب یلدا آماده میشدند، خرید میوه و آجیل شب یلدا سنتی بود که باید مانند همه سالهای برگزاری این جشن انجام میشد و حتی شرایط جنگ نیز تاثیری بر این موضوع نداشت.
بازار نواب، محله وزیری، فیض آباد، سبزه میدان، جلیلی و تاریکه بازار همه برای ما خاطراتی از شور و شوق زندگی و پویایی بازار را در ذهن تداعی میکند، آن روز شادی مردم و همهمه بازار با صدای آژیر قرمز به یکباره قطع شد و از بلندگوها و رادیوها اعلام شد که مردم به پناهگاهها بروند.
یکی از شهروندان که حوادث سال ۶۵ را به یاد دارد، با اشاره به حوادث خونین یلدای آن سال گفت: آن هنگام ما اصلا تصور بمباران را نداشتیم و به یکباره دیدیم که هواپیماها از پایین به سمت بالا میآیند و بمب خوشهای بر سر مردم ریختند.
وی افزود: شب یلدا به یکباره بمباران شد و بیشتر حوالی گاراژ بمباران رخ داد، زمانیکه آژیر قرمز شد به یکباره گویی تگرگ از آسمان بارید و بر روی زمین ریخت و همه فرار کردند. تعداد زیادی از مردم کشته شدند و عدهی زیادی نیز زخمی شدند.
کرمانشاه در طول هشت سال دفاع مقدس بیش از ۱۲۰۰ بار از سوی هواپیماهای رژیم بعثی وحشیانه بمباران شد و بیش از ۲۵۰۰ شهید بر اثر این بمبارانها تقدیم انقلاب اسلامی گردید.
برخی از این بمبارانها به ویژه در شهر کرمانشاه به دلیل عمق زیاد فاجعه در ذهن مردم ماندگار است و هرگز به فراموشی سپرده نخواهد شد.
رژیم بعث با این بمبارانها میخواست وحشت در میان مردم ایجاد کند تا فشار روحی زیادی برای متزلزل کردن اراده آنها برای ادامه مقاومت و پشتیبانی از رزمندگان و خارج شدن از بن بست در نبردهای زمینی به وجود آید.
یلدای خونین روزی است که تا همیشه در اذهان مردم کرمانشاه خواهد ماند، آن روز شادی مردم در آستانه شب یلدا به اندوه و ماتم تبدیل شد.
یکشنبه خونین کرمانشاه در سی ام آذر ۶۵ علاوه بر سرخی دانه های انار با خون بیش از ۱۰۰ شهید و ۳۰۰ مجروح گره زده شده در بلندترین شب سال یکی از تلخ ترین خاطرات روزهای دفاع مقدس برای شهر کرمانشاه رقم خورد.
اکنون بعد از گشت سالها؛ بازار همان پویایی و شور و شوق را دارد اما یاد و خاطرات شهدای یلدا همیشه در ذهن و قلب ما خواهد ماند.