روزنامه شرق: روستاهاي ايران عموما به روستاهاي محروم و غيرمحروم تقسيمبندي ميشوند. حدود ۶۰ هزار روستا در ايران وجود دارند و هريك داراي امكانات و شرايطي هستند كه كمتر شبيه روستاهاي ديگر است.
بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد، ایلام، هرمزگان، لرستان و سیستان و بلوچستان از استانهای محروم کشور محسوب میشوند و روستاهای این استان وضعیت بهداشتی و معیشتی مناسبی ندارند و عموم مردم آن در فقر به سر میبرند.
درحالی که رسیدگی و بهبود وضعیت روستاییان از پیش از انقلاب مدنظر بوده است و با روی کار آمدن حکومت جمهوری اسلامی توجه به روستاییان یکی از مهمترین برنامههای دولت قرار گرفت و تا امروز که رییسجمهور فعلی در دو دوره ریاستجمهوری خود با تکیه بر شعار «عدالت» نشان داد سعی در توزیع عدالتمندانه سرمایههای کشور در میان همه مردم کشور از جمله روستاییان دارد، همچنان مشکل محرومیت و فقر در بسیاری از روستاها وجود دارد.
تعدادی از این روستاییان تصور میکنند که به دلایل خاص است که سالها از داشتن امکانات محروم ماندهاند و این محرومیت خواسته دولت است.
دکتر مرندی وزیر بهداشت و درمان کشور در دولت سازندگی بین سالهای ۶۸ تا ۷۶، این تصور را غلط میداند و معتقد است دولتها و مسوولان خود نمیخواهند اینچنین باشد. او در مورد اینکه به چه دلیل این روستاها با وجود گذشت سالها همچنان محروم هستند و تغییر در آنها رخ نداده است، توضیح میدهد: «مردم باید دنبال حق خود باشند و مسوولان هم باید دغدغه عدالتطلبی را داشته باشند حتی اگر مردم هم نباشند، مسوولان باید وظیفه خود را بدانند. یک دلیل این مساله فرهنگ خود جامعه است و دلیل دیگر نیز مسوولان هستند؛ مسوولان وظیفه خیلی سنگینی دارند و همه کار میتوانند در کشور بکنند اما باید
بدانند چه کار بکنند و برای انجام کارها اراده داشته باشند.»
مرندی در پاسخ به این سوال که شما خود زمانی وزیر بهداشت بودید اما چرا باز محرومیت و به دنبال آن وضعیت نامناسب بهداشتی در این روستاها همچنان ادامه دارد و حتی در آن مقطع نیز برطرف نشده است، میگوید: «تغییر کرده است اما تفاوت بین مناطق محروم و غیرمحروم باقی مانده است. در حال حاضر در تمام استانها دانشگاه علوم پزشکی وجود دارد، کجا همه استانها در قبل از انقلاب دانشگاه علوم پزشکی داشتند؟ الان شما سیستان و بلوچستان را نگاه کنید؛ قبل از انقلاب یک دانشگاه کوچک و یک آموزشگاه داشت، حتی بهورز که تنها نیاز به پنج کلاس سواد دارد در آن نبود، و مدرسه نداشت اما وضعیت آن نسبت به
قبل از انقلاب زمین تا آسمان تغییر کرده است.»
بهداشت، آموزش و جاده
تقویت روستاها و ارایه خدمات بهداشتی به روستاییان و ساخت جاده یکی از مهمترین برنامههای دولتمردان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است.
تغییر شاخصهای بهداشت نسبت به سالهای پیش از انقلاب، توزیع آب آشامیدنی سالم و احداثمدارس نشان از اجرای برخی برنامههای دولت برای بالا بردن سطح زندگی مردم در روستاها دارد. ساخت جادهها، گسترش بهداشت و آموزش در روستاها، مهمترین برنامههایی است که از ابتدای انقلاب برای بهبود وضعیت روستاها صورت گرفت.
البته این معیارها در دولت جدید تبدیل به اقدامات دیگری چون پرداخت یارانه به روستاییان شد. اما همچنان سیاستها و برنامهریزیهای دولت برای ساخت راهها و تاثیر آن بهعنوان یکی از عوامل مهم در بهبود وضعیت روستاییان باقی مانده است؛ بهطوری که معاون وزیر راه و شهرسازی در آبان ماه امسال از اجرای پنج هزار پروژه راهسازی در کشور خبر داد و گفت: «توسعه راهها از اولویت وزارت راه است.»
دکتر مرندی، وزیر بهداشت و معاون وزیر در دهه ۶۰ معتقد است جاده یکی از دلایل توسعه روستاها بوده است. او میگوید: «درگذشته اگر مادری میخواست برای معاینات بهداشت به مراکز پزشکی مراجعه کند، با مشکل روبهرو بود. من در سال۴۴-۱۳۴۳ در روستای گاچجون گلپایگان عضو سپاه دانش بودم. در آن زمان، این مسیر را در مدت بسیار طولانی طی میکردیم. یک مینیبوس بود که روزی یکبار ممکن بود به شهر برود یا برگردد. حتی آن زمان تراکتور هم نبود؛ گاه مردم با الاغ باید رفت و آمد میکردند. حالا تصور کنید زن باردار چطور میتواند از این جادهها عبور کند.»
به خدا توکل میکنیم
خلیل به همراه سه همسر و پنج فرزندش در روستای سنینشین «سهیلی» چند کیلومتر دورتر از شهر قشم زندگی میکند.
خانههای حیاطدار این روستا در کنار یکدیگر قرار دارند و تنها ساختمان نوساز روستا، مدرسه آن است. خانه خلیل کمی بزرگتر است و به همین دلیل نیز او شانس بیشتری نسبت به دیگر مردم روستایش به دست آورده و میتواند آن را به توریستها و میهمانانی که در فصلهای خاصی به قشم میآیند، اجاره دهد.
اجاره خانه به گردشگران یکی از منابع درآمد اوست وگرنه آنها نیز که نه زمین کشاورزی دارند و نه شغلی ثابت، بهسختی میتوانند از راهی دیگر خرج خود را تامین کنند.
خلیل در زمان حضور مسافران در خانهاش، عمدتا به همسایهها هم سری میزند و صنایع دستی روستای خود را به مسافران میفروشند. وقتی از او پرسیده میشود که شغلش چیست، میگوید: «گاهی میرویم و با بقیه جنس میآوریم.»
توریستهای میهمان خانه خلیل بیتوجه به خانواده او نیستند؛ خانم دکتری که به همراه گروه آمده، همسر سوم خلیل که ماههای آخر بارداریاش را میگذراند، معاینه میکند. زن بسیار خوشحال است چون برای معاینه باید راه زیادی را تا شهر برود و این بار احساس میکند شانس به او رو کرده است. زنان خلیل نیز مانند دیگر زنان روستا برای کمک به خانواده و تامین خرج، کارهای دستی درست میکنند و میفروشند. بیشتر کار خانه توسط زنان انجام میشود.
خلیل چندان به فکر رفتن از روستایش نیست. «کجا برویم، برای رفتن پول لازم است، راضی هستیم، توکل به خدا.»
شاخصها تغییر میکنند
تامین بهداشت و آب آشامیدنی سالم برای روستاییان بهعنوان شاخصهای تغییر وضعیت روستاها را نمیتوان نادیده گرفت؛ شاخصی که در دهه ۶۰ به یکباره نسبت به سالهای پیش از انقلاب، در سراسر کشور بهبود پیدا کرد و بیشتر این تغییر آمار مربوط به روستاها بود.
طرح شبکه بهداشت و درمان در سال ۱۳۶۱ مطرح و از سال ۱۳۶۴ اجرای آن شروع شد. در سال ۱۳۶۸ شاخص مرگومیر مادرها از ۲۵۵ نفر در صدهزار تولد زنده به ۵/۳۵ نفر رسید و در حال حاضر نیز این شاخص به ۵/۲۲ در هر صد هزار تولد رسیده است. همچنین مرگ بچههای زیر یک سال از ۱۰۴ تولد در هر هزار تولد به ۲۸ نفر در هزار تولد کاهش یافت و شاخصهای مرگ کودکان زیر پنج سال و مرگ و میر نوزادان نیز به همین میزان تغییر کرد.
دکتر مرندی، وزیر بهداشت این دوره دلیل این بهبود سریع را وضعیت بد بهداشتی و انقلابی بودن شرایط آن زمان میداند: «این مساله یک مقدار طبیعت کار است، وقتی وضع خیلی بد است با تلاش کمتر میتوانید شرایط بهتری را ایجاد کنید. چون مشکلات زیاد بود هر کاری سریع جواب میداد و آمارها سریعتر بهبود پیدا میکرد. شرایط کشور هم انقلابی بود و میشد کارها را انقلابی پیش برد و من تمام وزارتخانه و دانشگاهها را برای بهداشت بسیج کردم.»
آب با بوی فاضلاب، طعم…
شاخص آب آشامیدنی سالم نیز یکی از شاخصهای بهداشتی است که مسوولان تاکید زیادی بر آن میکنند.
آمار رسمی میگوید که بیش از ۹۰ درصد روستاهای ایران آب آشامیدنی سالم دارند اما با این وجود، قدس آنلاین تابستان امسال گزارشی منتشر کرد که براساس آن قائممقام شرکت آب و فاضلاب روستایی استان کرمان، گفته است، ۶۲۴ روستا در این استان، دسترسی به آب آشامیدنی ندارند.
به نظر میرسد که مشکل آب سالم آشامیدنی همچنان در استانهای کمآب باقی است.
به گفته این مقام محلی امور آب در استان کرمان، این ۶۲۴ روستا از روستاهای دارای بالای ۲۰ خانوار هستند و از سال گذشته تاکنون تنها برای ۳۱ روستا، آب آشامیدنی مهیا شده است.
قائممقام شرکت آب و فاضلاب روستایی استان کرمان گفته است: «اکنون روستاییان کرمانی با بحرانی به نام «تشنگی» روبهرو هستند که با احتساب حداقلی هر خانواده، چهار نفر، میتوان گفت در کرمان، نزدیک به ۵۰ هزار نفر، تشنه ماندهاند.»
معاون طرح و توسعه شرکت آب و فاضلاب روستایی استان گلستان نیز در تابستان اعلام کرده است: «۱۰۸ روستای گلستان از آب آشامیدنی سالم برخوردار نیستند.»
به گفته او شهرستان گرگان با دو روستا، آققلا یک روستا، آزادشهر یک روستا، مراوهتپه ۲۳ روستا، رامیان شش روستا، گنبد ۲۲، کلاله ۹ روستا و مینودشت با ۳۲ روستا از جمله شهرستانهای استان هستند که روستاهای آنان فاقد آب آشامیدنی است.
شمال ایران خطه پرآبی است و اصل مشکل کمآبی به جنوب ایران ربط پیدا میکند.
جمال در «قلعه چنعان» یکی از روستاهای خوزستان در نزدیکی اهواز زندگی میکند. او زمین کشاورزی یا دامی ندارد بنابراین محصول خاصی ندارند و فقط نان را در تنور خانگی خود میپزند. خانههای این روستاییان از بلوکهای سنگین و مصالحی که از لابهلای دیوار آن بیرون زده، ساخته شدهاند.
جمال به همراه خانواده خواهرش در یک خانه زندگی میکند و بوی شدید فاضلاب و انبوه زبالهها که در گوشهای از روستا ریخته شده، ماندن در روستا را سخت میکند. با این حال، جمال میگوید: «ما عادت داریم.» آب در این روستا بهسختی به دست میآید و تنها در ساعاتی از روز فشار آب مناسب است اما باز بدون موتور پمپ، رسیدن به آب ممکن نیست. آبی که آنها برای خوردن استفاده میکنند بوی زیادی و طعم متفاوتی دارد.
جمال نانآور خانواده است و برای درآوردن خرج خانه بیشتر برای کارگری به شهر میرود. بعضی اوقات نیز پسرانش یا پسر خواهرش نیز به کمک او میروند تا خرج خانهشان را در بیاورند.
آموزش
برخلاف امر بهداشت که بیش از همه در سالهای بعد از انقلاب نمود پیدا کرد، آموزش مسالهای است که از دوران پیش از انقلاب و با حضور سپاهیان دانش در سال ۱۳۴۱ به آن پرداخته شد اما به صورت کامل گسترده نشد.
بر اساس اسناد منتشرشده از سوی سازمان یونسکو، ایران در سال ۱۳۶۴ شمسی در شمار ۹ کشوری قرار داشت که قدر مطلق بیسوادان آنها از ۱۰ میلیون نفر بیشتر بود و در آمارگیری سال ۱۳۶۵ مشخص شد بیش از ۶۱ درصد افراد بیسواد در این زمان یعنی حدود ۹ میلیون نفر، در مناطق روستایی سکونت دارند. در این میان استان سیستان و بلوچستان بیشترین آمار بیسوادان را داشت.
قائممقام نهضت سوادآموزی در سال ۸۸ در مورد حداقل شرایط اعلام باسوادی در شهرها و روستاها گفت که هشت هزار روستا در کل کشور واجد این شرایط فوق اعلام شدهاند و قرار است هفت هزار روستای دیگر نیز دارای حداقل شرایط باسوادی اعلام شوند.
براساس آخرین آمارگیری در سال ۸۵ نرخ باسوادی به ۸۴ درصد رسیده است و عموم روستاهای ایران دارای مدرسه هستند و نوجوانان و جوانان روستایی بیش از گذشته به تحصیل اهمیت میدهند.
اگر اینترنت نباشد ماهواره هست
بیش از تحصیل و خواندن کتابهای درسی و غیردرسی، اینترنت بیشترین محبوبیت را در میان جوانان روستایی، مانند جوانهای ساکن شهرها دارد.
البته نفوذ اینترنت در روستاهای ایران مربوط به چند سال پیش است و اجرای طرح توسعه روستاهای اینترنتی در روستاها موجب گسترش آن در روستاها شد.
ایران حدود ۶۰ هزار روستا دارد و با توجه به اعلام وزیر ارتباطات ۱۱ هزار روستا در ایران دارای اینترنت پرسرعت هستند.
او در مورد اینکه کدام روستاها دارای اینترنت پرسرعت هستند صحبتی نکرده است. اما با توجه به اجرای طرح روستاهای اینترنتی، روستاهای شمالی ایران بهخصوص روستاهای استان گیلان دارای بیشترین نفوذ اینترنت هستند.
این روستاها در سالهای گذشته نیز و با آمدن مخابرات و خطهای تلفن، اولین دریافتکنندگان تلفن ثابت و بعدتر از آن تلفن همراه بودند. در حال حاضر، بسیاری از روستاهای ایران اگر اینترنت پرسرعت هم نداشته باشند اما بیشتر آنها دارای اینترنتهای کمسرعت هستند.
اینکه روستایی در کدام روستای ایران باشد، در روستای محروم یا صعبالعبور بدون آب، بهداشت و مدرسه باشد یا در روستایی با هوای مناسب، زمینهای حاصلخیز کشاورزی، خانه بهداشت، مدرسه و یارانه مناسب، یک واقعیت در اغلب روستاها مشترک است و آن استفاده از ماهوارههاست.
در عمده روستاهای ایران چه رفاه نسبی وجود داشته باشد و چه نه، از بالای روستا که به آن نگاه میکنید در حیاط، پشت بام یا ایوان هر خانه روستایی حتما یک دیش ماهواره وجود دارد.
اگرچه آمار رسمي وجود ماهواره يا ضريب نفوذ آن را در بين روستاييها هيچگاه اعلام نکرده است، اما نميتوان منكر وجود آن شد.
دیش ماهواره روی پشت بام خانه کوکب خانم
در عمده روستاهای ایران چه رفاه نسبی وجود داشته باشد و چه نه، از بالای روستا که به آن نگاه میکنید در حیاط، پشت بام یا ایوان هر خانه روستایی حتما یک دیش ماهواره وجود دارد.