نیازهای انسانها تفاوت چندانی با هم ندارد بلکه آدمها به خاطر تفاوت در فرهنگهای متفاوت، به شیوههای مختلفی رشد میکنند و مثل هم نیستند، بنابراین نیازهایشان به شیوههای مختلفی بیان میشود و تفاوت آنچنانی با هم ندارد. در واقع همه آدمها نیازهای زیستی، روانی- اجتماعی و عاطفی دارند اما بهدلیل سبک متفاوت زندگیشان، نحوه بیان نیازهایشان هم با هم متفاوت است.
وقتی آدمها با خصوصیات و هیجانهای دیگران، با شیوه و سبک زندگی که در آن بزرگ شدهاند، آشنا نباشند، در روابط بینفردی خود دچار مشکل میشوند و این اتفاق بهصورت پررنگتری در روابط بین زن و شوهرها خود را نشان میدهد. برای جلوگیری از این مشکلات، باید چند نکته را به خاطر بسپاریم: در بحثهای مختلف زندگی، مهارتی به عنوان حل مساله وجود دارد و اولین اصل حل مساله این است که بپذیریم «من و همسرم دو آدم متفاوت هستیم و دلیلی ندارد مثل هم باشیم» و این تفاوت ناشی از سبکهای زندگی و شیوههای متفاوت تربیتی است.
شما زنانه میبینید و او مردانه!
بپذیرید شما و همسرتان دو جنسیت متفاوت دارید و بسیاری از ویژگیهای رفتاری افراد، مرتبط با جنسشان است، جنس زنانه و جنس مردانه. به همین دلیل نوع نگاه افراد در قالب جنسیت بسیار متفاوت از یکدیگر است و مسالهای که برای یک خانم بسیار جذاب است ممکن است برای همسرش جذاب نباشد یا ماجرایی که برای یک آقا جالب است، لزوما مورد پسند همسرش نیست! پس باید دقت کنیم که جنسیت در نوع نگاه، بیان و ابراز احساساتمان متفاوت است. اما همه اینها آموختنی است و تمام این رفتارها از بروز عواطف و احساسات، نحوه صحبت کردن، ابراز وجود، درک کردن دیگران و همچنین نحوه مذاکره همه مهارتهای آموختنی هستند، بنابراین مسائل ژنتیکی نقشی در آنها ندارند و غیرقابلحل نیستند.
غرورش را نشکنید
در مقایسههای بین مردها، مسائلی به خصوص مثل جربزه، عرضه داشتن و لیاقت داشتن را نباید دستکاری کرد. فرض کنید خانمی بعد از یک مهمانی، به همسرش میگوید: «ما و فلانی، هر دو همزمان ازدواج کردیم؛ اما ببین وضع زندگی آنها چطور است و زندگی ما چطور!» نباید فراموش کنیم که توانمندی، هوش و امکانات آدمها با هم متفاوت است و همین تفاوتهاست که باعث ایجاد فاصلههای اجتماعی، اقتصادی و طبقاتی میشود.
اگر همیشه قرار باشد یک خانم همسرش را سرزنش کند، این حرفها نهتنها کمکی به رشد همسرش نمیکند، که اعتماد بهنفس او را کاهش داده، از تواناییهایی که هم که دارد کم میکند و به شدت احساس خشم و کینه نسبت به فردی که با او مقایسه شده از خود نشان میدهد و این رفتار را در قالب بیاحترامی، پرخاشگری و... نسبت به کسی که با او مقایسه شده، بروز میدهد. در ضمن، وقتی آقایی ببیند که مدام با دیگران مقایسه میشود، اول از همه از همسرش منزجر میشود چون فکر میکند خانم برایش ارزش قائل نیست و داشتههایش- مهربانی و... - را نادیده میگیرد و فقط امکانات مادی زندگی دیگران را به رخش میکشد.
راه رسیدن به هدفتان اینجاست!
اگر خواستهای از همسرتان دارید و مثلا میخواهید داشتههایتان را رشد دهید، اول به نقاط قوت، قدرت و مثبت او، چه به لحاظ رابطه عاطفی و چه از نظر موقعیت اجتماعی و خانوادگی اشاره کرده، پررنگشان کنید و در موردش صحبت کنید.
همه باید یاد بگیرند
همه آدمها، چه کسانی که تازه تصمیم به ازدواج گرفتهاند و چه زوجهایی که 20-10 سال از زندگی مشترکشان میگذرد، نیازمند آموزش مهارتهای زندگی هستند. همه اشکال در روابط بین زوجها به خاطر عدم آگاهی افراد و نبود ابزار و امکانات آموزشی است. به کلاسها و کارگاهها و سمینارها ی مرتبط با مهارت های ارتباطی، فردی و خانوادگی بروید و مهارتهای خود را تقویت کنید و سطح کیفیت روابط فردی و زناشویی خود را ارتقا دهید.