با شنیدن این اسم پرطمطراق، انسان ناخودآگاه، یک داروی خوش رنگ و بو را در ذهن خود مجسّم می کند؛ امّا در واقع، عنبر نسارا، پشکل الاغ مادّه(به گویش محلّی ماچه الاغ) است. در کتب طبّی قدیم و طبّ افواهی، عنبرنسارا با این عناوین مورد اشاره قرار گرفته است:
در کتب داروسازی طبّ قدیم، خواصّ دارویی انواع مدفوع و ادرار انسان و حیوانات مختلف شرح داده شده است. جالب آنجاست که این آثار درمانی به طور مکرّر تجربه شده است و در بسیاری موارد گره گشای درمان بیماری هایی بوده اند که در حالت عادّی درمان آنها بسیار سخت است. برای مثال با مراجعه به یادداشت های مرحوم فقید، دکتر عبدالله احمدیه-که خدایش رحمت کناد- موارد متعدّدی را می توان یافت که دردهای شدید مفصلی و روماتیسمی را با ضماد سرگین گاو درمان نموده اند. البتّه در کتب طبّی قدیم، حتّی آثار استفاده خوراکی! از این داروها هم ذکر شده است امّا از آنجا که استفاده خوراکی آنها در فقه ما حرام شمرده شده است – به استثنای ادرار شتر که با رعایت شرایط و از نظر بعضی فقها، قابل شرب است – ترجیح می دهم از این موارد عبور کنم و به سایر خواص عنبر نسارا بپردازم.
امّا قبل از شروع بحث اصلی لازم می دانم به یک سؤال مهم پاسخ دهم و آن این که:
وقتی می توان بیماری ها را با داروهای بهداشتی موجود درمان کرد، چه ضرورتی دارد که به سراغ داروهای غیربهداشتی و مشمئز کننده ای چون عنبرنسارا برویم و طبّ سنّتی را مضحکه عامّ و خاصّ کنیم؟ و اصولا اطبّا و حکمای بزرگی چون ابن سینا چرا در کتب خود به این داروها و روش های درمانی اشاره کرده اند؟
اگرچه پاسخ دقیق به این سؤال، مستلزم اطناب و بحث های تخصّصی است امّا مختصر و مفید به موارد ذیل اشاره می کنم:
1- اوّل باید تکلیف خودمان را روشن کنیم که بهداشتی چیست و غیربهداشتی کدام است؟ آیا طبّ جدید با تعاریف خود از بهداشت و این همه مبارزه با عوامل عیربهداشتی و بیماریزا(البته طبق تعریف خودش از این عوامل) توانسته است که حال مردم دنیا را بهتر، بیماری هایشان را کمتر و جسم و روحشان را سالم تر کند؟ به نظر می رسد که همه ما نیازمند بازنگری جدّی در مفاهیم پایه و اساسی بهداشتی طبّ جدید هستیم. همین که علیرغم پیشرفت سرسام آور ظاهری علم طبّ، مردم، پزشکان، مجامع رسمی علمی عالم و نهادهای اصلی سیاستگزاری بهداشت و درمان جهانی، به این روش ها و داروهای ظاهرا غیربهداشتی! اقبال دوباره و وسیعی نشان داده اند بهترین دلیل بر این است که روند تجدیدنظر – یا حدّاقل شک و شبهه- نسبت به مفاهیم پذیرفته شده و اصول موضوعه ظاهرا بدیهی طبّ جدید در حال شکل گیری است و این رویکرد به ویژه در بین فلاسفه غرب به شدّت دنبال می شود؛ هرچند شیفتگی اصحاب علم ما به اربابان و کدخداهای بلوند خود باعث می شود این گونه جریان های تغییر افکار خیلی دیر در مملکت ما مطرح شوند.
2- علاوه بر طبّ سنّتی، مفاهیم طبّ اسلامی نیز در بسیاری از مواقع مباینتی آشکار با آموزه های طبّ جدید دارند. به عنوان یک مثال ساده ممکن است یک داروی خوراکی از نظر طبّی، تمیز و بهداشتی و استریل محسوب شود امّا از نظر فقهی نجس و غیرقابل استفاده باشد. برای ما بازنگری در نحوه تعامل قواعد فقهی با اصول فکری طبّ جدید نیز از ضروریات است. مثلا در حالی که طبّ جدید بین سرگین سگ و الاغ تفاوتی نمی گذارد و هر دو را غیربهداشتی و مملو از میکروب می داند، در فقه، اوّلی نجس و دوّمی پاک است.
3- اگر بنده به عنوان یک پزشک دریابم که بیماری یا بیماری هایی از راه هایی با اقلّ هزینه، بازدهی بالا و کمترین عوارض قابل درمانند آیا مجازم که گوش خود را به کوک ناساز عدّه ای بسپارم که « ایش!! بدم می آید»؛ « اه اه!! چه کثیف!!» «بی کلاس ها! » و ... و از هراس این که شارلاتان و منفعت طلب و پوپولیست علمی نخوانندم، بسیاری از هم نوعانم را از این درمان ها محروم کنم؟ آیا در این صورت بر خلاف سوگند پزشکی خود عمل نکرده ام؟
و این در حالی است که این مطالب مستظهر به تأکیدات علمی و تجربی بسیار زیاد موجود در کتب اطبّای بزرگی چون ابن سینا و رازی و اهوازی و عقیلی، طبّ افواهی این سرزمین، تجربه خود و همکاران و کاربران پایگاه و حتّی مقالات و تحقیقات علمی به سبک طبّ جدید است.
آیا اهمّیتی دارد که بگویند:
« در محیط اینترنت نیز برخی سایت های زرد، برای جلب مخاطب به انتشار مطالبی غیر علمی در این باره پرداخته و زیر مطلبی با عنوان (عنبر نسارا؛ پشگل پر خاصیت) به بازگویی خواص خیالی مدفوع الاغ پرداخته و بدون هیچ سند و مدرکی آن را نمونه ای از " طب شیعه" بر شمرده اند.
بررسی منابع علمی پزشکی نوین نشان می دهد که هیچ منبعی خواص درمانی مدفوع الاغ را تائید نمی کند. حتی منابع رسمی طب سنتی نیز این شیوه درمان را به رسمیت نمی شناسند.»
4- امّا چرا حکمای ما در کتب علمی خود به این نوع درمان ها پرداخته اند و مثلا چرا حتّی خواصّ درمانی ادرار فیل و صفرای گرگ و ... در آنها پیدامی شود؟
پاسخ در دو نکته است:
الف- برخی کتب طبّی- مانند قانون ابن سینا و الحاوی رازی و ذخیره خوارزمشاهی جرجانی- کتب مرجع هستند و دأب حکما بر این بوده است که تمام مطالبی که به نحوی مرتبط با بیماری های انسان و درمان آنها بوده است را در این کتاب ها جمع آوری کنند و به قول معروف چیزی را از قلم نیندازند، خواه این موارد، موارد دم دستی و پرمصرف و شناخته شده بوده اند و خواه این گونه نبوده اند. لذا می بینیم که برخی داروها یا درمان هایی که در تمام عمر یک حکیم هم مورد استفاده او نبوده است در کتابش ذکر شده است. در کتاب های دیگر که کتب تخصّصی تر هستند این رویه وجود ندارد و درمان های مهم تر و شایع تر و در دسترس تر بیان شده و مورد بحث قرار گرفته اند.
ب- نکته بسیار مهم و مغفول این است که شیوه درمان در طبّ سنّتی این گونه است که هر شخص در هر منطقه جغرافیایی و اقلیمی، با هر فرهنگ و سلیقه و آئین، با هر نوع بیماری و گرفتاری و توانایی، با هر سطح اقتصادی، در هر فصلی و ... بتواند بیماری خود را درمان کند.
این مسأله یعنی تنوّع و استقلالِ درمانی از مزیّت های عمده طبّ سنّتی بر طبّ جدید است که در آن، گلوی بیماران و پزشکان توسّط کارتل های دارویی، مافیاهای پزشکی، حاکمان و سیاستمداران و ... فشرده می شود و سلامتی و بیماری انسان به سان ابزاری برای اعمال سلطه فرهنگی و اقتصادی و ... بر او مورد استفاده قرار می گیرد.
بنابراین ذکر داروهای اینچنینی در کتب طبّ قدیم دلالت بر حرّیت طبّ سنّتی و اطبّای آن دارد و به این سیاق است که کتب تخصّصی با عناوینی چون « طب الفقراء و المساکین» به رشته تحریر درآمده است.
البته طبیعتا برای ما مسلمین، در کاربرد این روش های درمانی، محدوه شرع، عامل اصلی انتخاب و غربال است. اوّل جواز شرعی و سپس انتخاب نوع درمان، متناسب باعوامل شخصی بیمار و بیماری از بین هزاران درمان مطرح شده.
نکات عملی درمان با عنبرنسارا
۱- دود دادن عنبر نسارا در محیط های بسته مثل فضای خانه، مانند اسفند اثر میکروب کشی قوی دارد و انجام گاهگاهی این کار به ویژه در فصول سرد، تاثیر قابل توجّهی در کاهش موارد بروز بیماری هایی مثل سرماخوردگی دارد؛ به ویژه اگر یکی از اعضای خانواده سرماخورده باشد می توان با این کار از افزایش بار ویروس در فضای محلّ زندگی کاست. پیشنهاد عملی این است که هفته ای دو سه بار و هر بار یکی دو عدد عنبرنسارا را داخل اسفنددودکن گذاشته و بعد از شروع دود کردن در فضای خانه بچرخانید. نیم ساعت صبر کنید و بعد پنجره ها را باز کنید تا هوای خانه تهویه شود.
در این جا بد نیست خلاصه مطالعه ای که دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در این باره انجام شده است را با هم مرور کنیم: