سؤال این است: «چرا نسبت به احیا و نجات دریاچه ارومیه اقدام عملى نکردهاید؟»
این نخستین واکنش به کاهش سطح تراز آب دریاچه ارومیه و خشکیدگی قسمتهایی از آن نیست، اسماعیل کهرم، محمد درویش نیز انتقادات صریحی به برنامههای ستاد احیا و ناتوانی در تأمین بودجه از سوی دولت اشارهکردهاند.
تیرماه امسال میزگرد تخصصی بررسی عملکرد ستاد دریاچه ارومیه در خبرگزاری برگزار شد. در این میزگرد عملکرد نادرست ستاد احیا موردبحث قرار گرفت اما در آن روزها نهتنها کسی واکنش کارشناسانهای به این میزگرد نداشت که برخی از مسئولان سعی کردند با بیاهمیتی و سکوت از کنار آن گذر کنند.
مسعود تجریشی، دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه مدیر دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه یک واکنش متفاوت نشان داد و در تماس با خبرگزاری سخنان مطرحشده کارشناسان را کذب محض عنوان کرد و گفت: به خاطر این دروغپراکنی از شما شکایت میکنم.
آن روز در میزگرد خبرگزاری فاطمه ظفر نژاد گفت: دریاچه ارومیه مانند یک مریض است که کارگروه احیای دریاچه ارومیه باید علت این عارضه را پیدا میکرد درواقع نجات دریاچه ارومیه نیازمند یک آسیبشناسی بود اما اعضای این کارگروه کاملاً شکست خوردند و نتوانستند علت آسیب را بهدرستی تشخیص دهند.
ظفر نژاد تأکید کرد که دربندهای برنامه ستاد احیای دریاچه ارومیه مواردی مانند انتقال آب، گنجاندهشده بود که در حقیقت ادامه مدیریت سازه آب را دنبال میکرد نه درمان آن را؛ تکنو کراتها و سدسازها بازهم چاره را در مدیریت سازهای آب دیدند.
این راه را عیسی کلانتری با ورودش به سازمان محیط زیست ادامه داد و اعلام کرد: با پروژههای انتقال آب موافق است.
پس از گذشت چند ماه و با انتخاب عیسی کلانتری بهعنوان رئیس سازمان محیط زیست و انتصاب مسعود تجریشی با تحصیلات غیر مرتبط به سمت معاونت محیط انسانی سازمان محیط زیست که همزمان با کاهش تراز آب دریاچه ارومیه شد، زنگها به صدا درآمد که حال دریاچه ارومیه آنچنانکه میگفتند و میپنداشتیم خوب نیست.
رئیس سازمان محیط زیست و دبیر وقت ستاد احیای دریاچه ارومیه و همکارانش که امروز بر صندلیهای پردیسان تکیه زدهاند، نتوانستند بهدرستی مشکل احیای دریاچه ارومیه را تشخیص دهد که راه احیای این دریاچه انتقال آب نیست، چراکه 40میلیارد خشکیدگی این دریاچه از این طریق قابل جبران نیست و این بلا با ساخت 56 سد بر سر دریاچه آمد و کارگروه باید برنامهریزیاش را بر اساس شرایط این حوزه آبریز برآورد میکرد.
اسماعیل کهرم کارشناس ارشد محیط زیست نیز با اذعان به شکست خوردن طرح احیای دریاچه ارومیه گفته است: استفاده از آب دریاچهای که در حال مرگ است برای کشاورزی یعنی تبخیر. ضمن اینکه شیوههای آبیاری سنتی مثل غرقابی باعث میشود آب بیشتری اسراف شود. این جای انتقاد دارد از وزارت نیرو که چرا احیای دریاچه را در اولویت قرار نداده است. حوضه دریاچه ارومیه ٥/٧ میلیارد مترمکعب در سال آب دارد. قرار بود دولت ٤٠ درصد آب حوضه را به دریاچه ارومیه اختصاص دهد. این آب الآن برای ٧٥٠ هزار هکتار کشاورزی مصرف میشود. یکی از خطاهای قبلی این بود که در سالهای خشکسالی زمینهای کشاورزی را از ٣٥٠ هزار هکتار به ٧٥٠ هزار هکتار افزایش دادیم.
وقتی تصمیم دولت برای اختصاص ٤٠ درصد آب حوضه به دریاچه اعلام شد؛ کشاورزان و دامداران نگران شدند. دولت قرار بود سیستمهای آبیاری نوین را بهجای شیوههای کنونی جایگزین کند برای اختصاص به دریاچه. بیش از ٧٠ هزار حلقه چاه اطراف دریاچه است. بخشی از این چاهها البته خشکشدهاند. اما کشاورزان چه باید بکنند؟ باید بمیرند؟ خب دولت به کشاورزان پیشنهاد داد بهجای شیوههای سنتی از آبیاری مدرن استفاده کنند تا هم کشاورزی حفظ شود و هم آب بیشتری صرفهجویی شود. اما این هم اتفاق نیفتاد.
محمد درویش هم که این روزها خبر استعفایش از سازمان محیطزیست سروصدای زیادی ایجاد کرده و کلانتری اعلام کرد: علت اختلافات عدم تطابق نظرات وی با توسعه پایدار است! هم با انتشار مطلبی در کانال تلگرامی خود نوشت:به نظر میرسد نخستین واجدان شرایط ترک پردیسان، شخص عیسی کلانتری و معاون محیط انسانی وی مسعود تجریشی هستند که با کوبیدن بر طبل انتقال آب بین حوضهای از زاب به ارومیه و از ارس به ارومیه، تدارک لازم برای تداوم این هدر رفت تأسفبار سرمایه ملی را ممکن ساخته و میسازند.
به گفته درویش، مسعود تجریشی، مرد شماره 2 ستاد احیاء دریاچه ارومیه، همواره و باافتخار از مهار آبهای مرزی دفاع کرده و اینک باید پاسخگوی تشدید ناپایداری بومشناختی و افزایش چشمههای تولید گردوخاک در میانرودان باشد. وقتی ما خود بر طبل مهار آبهای مشترک میکوبیم، معلوم است که نمیتوانیم از حقوق ملی خود در برابر آزمندی دولت ترکیه یا درد و رنج مردم در سیستان و خراسان رضوی ناشی از ساخت سدهای بیشتر بر روی هریررود و هیرمند در افغانستان دفاع کنیم.
وی با اظهار تأسف از اینکه در رأس سازمان متولی محیط زیست ایران، اینک شاهد حضور چنین افراد طبیعت ستیزی هستیم از اینکه عیسی کلانتری با در اختیار داشتن 3 برابری بودجه سازمان محیط زیست نتوانست از پس احیای دریاچه ارومیه بربیاید گلایه کرد و عدم توانایی ستاد احیای بر تغییر الگوی کشت را از مهمترین علل شکست ستاد احیای دریاچه ارومیه عنوان کرد.