کارآگاهان پلیس مهاباد پس از تحقیقات گسترده متوجه رابطه دوستانه مقتول و جوان دیگری به نام دانیال شدند. صادق و دانیال از دوره دبیرستان با هم رابطه دوستانه داشتند و در دانشگاه هم در رشته حسابداری همدانشگاهی بودند.
دانیال پس از مراجعه به پلیس ابتدا نقش خودش را در این جنایت انکار کرد اما بعدا پذیرفت که او هم نقش داشته است. پس از اعترافات دانیال سه همدست دیگر او هم دستگیر شدند؛ دو تن که در جریان جنایت نقش داشتهاند و یک نفر که چاقو و ساتور را در اختیار آنها قرار داده بود.
بررسیهای پزشکی قانونی، نشان داد که صادق با ضربات چاقو و ساتور به قتل رسیده و بعدا جسد او هم به آتش کشیده شده است. آنها از تمامی مراحل جنایتشان فیلمبرداری هم کرده بودند و با جسد صادق سلفی گرفته بودند. عملی عجیب که تاکنون در جنایتهای کشف شده در کشور سابقه نداشته است. از همان روزی که این خبر منتشر شد یک علامت سوال بزرگ شکل گرفت. اینکه انگیزه قاتلان جوان، از دست زدن به چنین جنایتی چه بوده است.
رییس کل دادگستری استان آذربایجان غربی انگیزه قتل و سوزاندن جسد «صادق» را مسائل ناموسی اعلام کرده است. توکل حیدری به خبرگزاری «میزان» گفته است: «یکی از متهمان در تحقیقات ابتدایی بازپرسی، به قتل با انگیزه مسائل ناموسی اعتراف کرده است. » حیدری در عین حال این را هم اضافه کرده که تحقیقات درباره «زوایای دیگر این جنایت» ادامه دارد.
تکذیب خودکشی دختر مورد علاقه صادق
دانیال دوست صمیمی صادق و یکی از متهمان پرونده در اعترافاتش گفته است که اختلاف او و صادق از زمانی آغاز شده که دختر مورد علاقهاش با صادق رابطه دوستی داشته و همین اتفاق موجب شده تا از دوست صمیمیاش کینه به دل بگیرد و نقشه قتل او را طراحی کند و به اتفاق دو نفر از دیگر دوستانش آن را عملی کند. همزمان با طرح این موضوع شبکههای اجتماعی پر شد از عکس صادق در کنار دختری که ادعا میشود با او رابطه دوستی داشته است.
در خبر بدون منبعی که در تلگرام دست به دست میشود ادعا شده که این دختر جوان بعد از انتشار خبر قتل صادق، دست به خودکشی زده است. منصور برمکی، پسرعموی مقتول در گفتوگو با «اعتماد» خبر خودکشی این دختر را تکذیب کرد: «این خبر از اساس دروغ است؛ مهاباد شهر کوچکی است و اگر چنین اتفاقی رخ داده بود حتما همه مردم شهر باخبر میشدند.» منصور برمکی میگوید فضای مهاباد این روزها نیازمند آرامش است و نباید با طرح این شایعات رسیدگی به پرونده دچار آسیب شود. او حتی به تقاضای خانواده مقتول پس از این حادثه اشاره میکند که در اطلاعیهای از مردم شهر خواسته بودند آرامش شان را تا به نتیجه رسیدن پرونده حفظ کنند.
ردپای اعتقادات انحرافی
اما آیا واقعا این جنایت هولناک فقط بر سر اختلاف دو جوان بر سر رابطه با یک دختر روی داده است؟ پسرعموی مقتول میگوید: «برای من قابل باور نیست. هر جوانی ممکن است به یک دختر خانم علاقهمند شود و رقیب هم داشته باشد اما آیا تا حالا این رقابتها به چنین جنایتی منتهی شده است؟ حداکثرش این بود که با هم دعوا کنند یا چاقوکشی کنند.»
تردید پسر عموی مقتول درباره انگیزههای واقعی بروز این جنایت و در کنار آن طرح گسترده شایعهای مبنی بر اینکه قاتلان جزو گروههای انحرافی شیطانپرستی بودهاند موجب شده تا او هم این احتمال را رد نکند: «من نمیتوانم اظهارنظر قطعی کنم. خوشبختانه مراجع قضایی و ارگانهای امنیتی دارند موضوع را پیگیری میکنند. اما بر اساس چیزهایی که در فیلم این جنایت دیدهام احتمال اعتقادات شیطانپرستی و مسائلی شبیه آن وجود دارد.» روزی که دانیال، دوست صمیمی مقتول به عنوان متهم به اداره پلیس فراخوانده شده است او یک فلاش مموری را به یکی از دوستانش میدهد تا از آن مراقبت کند. این فلاش بعدا به دست پسرعموی مقتول میرسد و بعد از ریکاوری فلاش فیلمهای گرفته شده از جنایت کشف میشود.
منصور برمکی میگوید تا حالا چند بار فیلم این جنایت را به دقت مشاهده کرده و متوجه علایمی شده که وجود اعتقادات شیطانپرستانه را تقویت میکند: «دانیال در زمان آتش زدن جسد خطاب به صادق به انگلیسی میگوید به جهنم من خوش آمدی. روی بدن دانیال خالکوبیهای عجیب و غریب هم دیده میشود. او یک صلیب برعکس هم داشته که از علایم مورد استفاده شیطانپرستهاست.»
پسرعموی مقتول از یکی دیگر از تناقضهای این پرونده هم به عنوان نشانهای از اراده قاتلان برای دست زدن به چنین جنایتی پرده برمیدارد: «آنها در اعترافاتشان گفتهاند که قصد نداشتهاند صادق را به قتل برسانند و از ترس دست به این کار زدند اما در فیلم چند بطری بنزین کنار صندلی جلو معلوم است که نشان میدهد آنها از قبل چنین تصمیمی گرفته بودند.»
منصور برمکی از پیگیریهای ارگانهای امنیتی و قضایی برای به نتیجه رسیدن این پرونده تشکر میکند و از همشهریانش و افکار عمومی درخواست میکند تا از انتشار شایعات بیاساس درباره این پرونده پرهیز کنند. اهالی مهاباد این روزها غمگینند. از همان روزی که نزدیک به دو هزار تن برای بدرقه جسد صادق جمع شده بودند تا همین امروز آنها در بهت فرو رفتهاند. آنها در شهرشان شاهد چنین جنایتی نبودهاند اما حالا پرونده قتل جوان ١٩ ساله مهابادی یکی از پیچیدهترین پروندههای جنایی در کشور است. شاید با روشن شدن ابعاد دیگر پرونده برخی از احتمالات مطرح شده از سوی مراجع رسمی تایید شود.