از چندی پیش رسیدگی به شکایتهایی از سوی افرادی در دستور کار ماموران پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت که نشان میداد دو پسر و یک زن جوان که راکبان موتورسیکلتی هستند به آنها حملهور شده و با قاپیدن کیفهایشان فرار کردهاند.
تحقیقات نشان میداد داخل کیف شاکیان، پول، گوشی تلفن همراه و کارتهای بانکی بوده که سارقان بعد از سرقت، موجودی کارتهای بانکی آنها را خالی کردهاند.
همزمان با تشکیل پرونده قضایی در شعبه ششم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران، با دستور بازپرس پرونده، تحقیقات برای دستگیری سه سارق فراری آغاز شد تا اینکه دو روز پیش ماموران ردپای دو جوان سارق و سابقهدار را در این سرقتها شناسایی و هر دوی آنها را بازداشت کردند.
یکی از سارقان 18 ساله مدعی بود که زن 20 ساله مورد علاقهاش نیز در این دزدیها با وی همدست بوده و به کمک او حسابهای بانکی را خالی میکرده است.
با اعتراف این پسر جوان و همدستش، زن 20 ساله نیز تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و بازداشت شد.
این زن برای ادامه تحقیقات به شعبه ششم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران منتقل شد و در جریان تحقیقات به قاضی پرونده گفت: دو سال و نیم پیش دیپلم گرفتم و در جریان دوستی خیابانی با جوانی آشنا شده و ازدواج کردم. او خلافکار بود و ثمره زندگیام با وی یک پسر یکسال و نیمه است. او به اتهام کیفقاپی یک سال پیش به زندان افتاد که بعد از محاکمه در دادگاه به رد مال و تحمل پنج سال حبس محکوم شد.
وی افزود: من در خانهای اجارهای نزد خانوادهام زندگی میکردم. آنها بدرستی از من حمایت نمیکردند و همین باعث شد که پنج ماه پیش به تحریک یکی از دوستانم با پسر 18 سالهای آشنا شوم. اول نمیدانستم او خلافکار و کیفقاپ است. کمکم به او علاقهمند شدم و به خانه او رفت و آمد کردم. میخواستم طلاق غیابی بگیرم و با او ازدواج کنم، اما اشتباه کرده بودم.
متهم ادامه داد: این جوان فریبم داد، او هدفش ازدواج با من و ساختن زندگی جدید نبود، بلکه میخواست با او در کارهای خلافش همراه شوم. او از راه دزدی هزینه زندگی مرا هم میداد و من در قبال این کار در فروش اموال دزدی با او همراه میشدم. گمان میکردم او زندگیام را بهتر میکند، اما از چاله به چاه افتادم.
با صدور قرار قانونی برای این زن متهم، او روانه بازداشتگاه پلیس شد و تحقیقات تکمیلی از وی و دو همدستش ادامه دارد.