مجید مخدوم، عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران و عضو هیات مدیره انجمن علمی ارزیابی محیط زیست ایران با انتقاد از احداث مراکزی تحت عنوان مدارس طبیعت در اراضی منابع طبیعی کشور میگوید: در کشورهایی که چنین طرحی اجرا شده شاهد برنامهریزی و عملکردی منسجم هستیم اما در کشور ما فقط ظاهر طرح الگو قرار گرفته. اولین نکتهای که در اجرای این طرح لحاظ نشده این است که عرصههای منابع طبیعی کشور ما آنقدر آسیبدیده است و بیرویه مورد بهرهبرداری قرار گرفته، که تغییرکاربری زمینهای باقی مانده به بهانه آموزش در زمینه محیط زیست به هیچ وجه موجه و معقول نیست.
وی تاکید میکند: هرچند دستاندرکاران راهاندازی مدارس انکار میکنند، اما واضح است که حضور دانشآموزان در جنگلها و عرصههای منابع طبیعی، این عرصههای بکر را دچار تغییر میکند. ورود این تعداد دانشآموز، حمل و نقل و تمهیداتی که برای پذیرایی از آنها برای ایجاد این تغییرات و آسیبها کافی است.
عضو هیات مدیره انجمن علمی ارزیابی محیط زیست ایران ادامه میدهد: به فرض که ایران هم مانند کشورهای اروپایی که طرح مدارس طبیعت را کلید زدهاند، از عرصههای جنگلی قابل توجه و سالمی برخوردار باشد، این شیوه اجرا که شاهد آن هستیم کاملا نادرست است چرا که در حال حاضر، مدرسهایی که آماده تدریس در این مراکز باشند وجود ندارند.
مخدوم با تاکید بر لزوم تربیت معلمان آموزشدیده به منظور تدریس در مدارس طبیعت میگوید: سازمان حفاظت محیط زیست، برنامهای را برای تربیت معلمهایی در دست اجرا دارند که بناست در مدارس طبیعت تدریس کنند اما این برنامه هنوز تمام نشده و معلمها آموزشهای لازم را ندیدهاند بنابراین نمیتوان انتظار داشته دانشآموزان طبق اهداف عالی این مراکز، آموزش ببینند.
وی با بیان اینکه عملکرد کنونی مدارس طبیعت در ایران، حاصلی برای محیط زیست و یا دانشآموزان به همراه نخواهد داشت میگوید: متاسفانه در اجرای طرح راهاندازی مدارس طبیعت به جز اخذ شهریههای قابل توجه از دانشآموزان و تغییر کاربری و در نهایت تصاحب اراضی منابع طبیعی انگیزه دیگری نمیتوان یافت.
گفتنی است مرتضی شریفی، محقق کشاورزی و منابع طبیعی، عضو شورایعالی جنگل، مرتع و آبخیزداری و دانشآموخته دکترای ASU آمریکا، UBC کانادا و دانشگاه تهران با گرایش طراحی پارکهای نیز پیش از این در انتقاد نسبت به طرح راهاندازی مدارس طبیعت به تسنیم گفته بود: نهضت مدارس طبیعت نوین حدود یک دهه قبل با هدف حفظ ارتباط و شناخت طبیعت توسط نسل جوان در سوئد آغاز شد. مسلماً شرایط محیطی این گونه، مدارس باید طبیعت را تداعی کند که به این منظور دولت سوئد در اقدامی پسندیده، با برنامهریزی لازم و صرف هزینه چندین میلیون دلار در سال این گونه مدارس دولتی را در سایتهای طبیعی متعلق به دولت احداث و مدیریت میکند. اما نباید فراموش کنیم که بیش از 50 درصد از سرزمین سوئد دارای پوشش جنگلی است. در حالی که اجرای چنین نسخهای در سرزمین ما که فقط حدود 7% آن دارای پوشش جنگلی و آن هم از نوع بحران زده است به هیچ وجه منطقی نیست. نسخهای که برای سوئد و دیگر کشورهای برخوردار از پوشش جنگلی طبیعی و دستکاشت قابل توجه تجویز شده را نمیتوان برای کشورهای با پوشش جنگلی اندک هم پیچید. تا به حال تا آنجا که به بخش کارشناسی ارتباط میکند حتی ایجاد اردوگاه اختصاصی دستگاهها و نهادها اعم از آموزشی و غیره به دلیل محدودیت منابع جنگلی و فضای سبز غیرمجاز است و اینکه سایتهای مزبور به مدارس طبیعت اختصاص داده شود قابل توجیه نبوده و نمیتواند وجاهت و موضوعیت داشته باشد.
در حالی که بازار احداث مراکزی تحت عنوان مدرسه طبیعت در عرصههای جنگلی داغ است و دولت از همه فعالان حقیقی و حقوقی دعوت میکند تا در حوزه ترویج این مدارس با فراغ بال اقدام کنند، برخی از متخصصان و فعالان محیط زیست این طرح را اقدامی صرفا نمایشی دانسته و این دغدغه این را دارند که مدارس طبیعت هم مانند توسعه طبیعتگردی اما با رنگ و لعابی پاکتر و کودکانه، بابی به سوی یک رانت نوین زمین خواری بگشاید.