داماد بیل می زند وعروس نگاه میکند، نگاه میکند چون مهریهاش عندالمطالبه است و داماد دارد مهریه را میپردازد.عروس چشم میدوزد به نهال، یک نهال کوچک کاج که باید هزار و سیصد و71 دانه دیگرش هم کاشته شود.
عروس زیر لباس سفید، داماد با کت وشلوار مشکی، زدهاند به دل بیابان، تکهای خاکی از شهرایلام. داماد بیل دست گرفته و زمین را میکند، آبپاشِ روبان زده هم آماده است تا نهالها که کاشته شدند، گلویشان را تر کند.
داماد بیل می زند وعروس نگاه میکند، نگاه میکند چون مهریهاش عندالمطالبه است و داماد دارد مهریه را میپردازد. عروس چشم میدوزد به نهال، یک نهال کوچک کاج که باید هزار و سیصد و71 دانه دیگرش هم کاشته شود تا با داماد تسویه کند، که مهریهاش کامل پرداخت شود. این زوج جوان ایلامی عکسشان را درفضای مجازی با مردم به اشتراک گذاشتهاند تا تازهترین زوج ایرانی باشند که مهریهای جالب و البته زیست محیطی در قبالهشان درج کردهاند.
اینها جنسشان از دیگرانی که سکه میخواهند، سندخانه و مغازه و ماشین را میپسندند و میخواهند رقم مهریه (حتی با دلار به جای ریال) پشتوانه زندگیشان باشد و احیاناً با آن کاسبی کنند، فرق دارند. جنس این نوعروس ایلامی با آنهایی که به تاریخ تولدمیلادی شان توپ ورزشی برای مهریه خواستهاند، یا شکلات، یا شاخه گل و حتی قدیمتر چشمان داماد ودست و پایش را طلب کردهاند، جداست. اینها زوجهای دوستدارمحیط زیست اند، حتی اگر برخی بگویند اینها ژست میگیرند تا معروف شوند.
از این قبیل زوجها تا به حال در کشورمان کم نبودهاند، زوجهایی که ازدواجشان را فرصت خوبی دانستهاند برای کمک به طبیعت، کسانی که اگردفتر تاریخ را ورق بزنیم به نام و خاطرهشان خواهیم رسید.
کاشت 1305 درخت
اردیبهشت پارسال سبزترین مهریه ایران تا آن زمان ثبت شد و یک زوج فعال زیست محیطی پس از کاشت هزار و سیصد و پنج درخت که مهریه عروس بود، زندگیشان را آغاز کردند. سعید وشیوا در همین جمعهای محیط زیستی با هم آشنا شده بودند و بعد ازتأسیس نخستین مدرسه طبیعت درغرب کشور، تصمیم به ازدواج گرفتند آن هم با شیوهای متفاوت تا الگویی برای دیگران باشند. عدد مهریه شیوا هم فلسفه جالبی دارد که فقط یک فعال محیط زیستی از آن باخبر است؛ هزار و سیصد و پنج میشود سال تولد اسکندر فیروز، بنیانگذار سازمان حفاظت محیط زیست.
درخت بلوط بکار
عظیمه و امیرحسین از اهالی شهرستان دورود وقتی تصمیم به ازدواج گرفتند به تعیین مهریهای سبز اندیشیدند. عکس دونفره آنها که سلفی است و هر دو را خوشحال نشان میدهد آنها را در حالی قاب گرفته که عظیمه، دانه بلوطی را بین دو انگشتش گرفته و تبسم میکند. این کار بی علت نبود، چون مهریه او به بلوط ربط داشت. مهریه او کاشت چهارهزارنهال بلوط بود البته به انضمام ساخت 14 آبشخور در منطقه حفاظتشده اشترانکوه شهرستان دورود. بعدها در مصاحبهای که امیرحسین انجام داد، گفت که مهریه همسرش فقط همینها نیست که او تعهد داده تا در یکی از روستاهای محروم مسجد بسازد و همراه هم صد و 10 امامزاده در مناطق دورافتاده را زیارت کنند.
داستان شاهنامه و سرو
نمیدانیم مصطفی و ویدا الان که این جملات دربارهشان نوشته میشود در چه حالیاند و از تصمیمی که پیش از عقد ازدواج گرفتهاند، راضیاند یا نه. مصطفی روزی که ازدواجشان را در دفترخانه ثبت کردند در توییتر پستی گذاشت و نوشت:« بنده مصطفی راستاد (سیاوش) 16 آذر با همسرم ویدا عقد کردیم. مهریه ما یک جلد شاهنامه فردوسی، کاشت پانصد نهال و جمع آوری یک تن زباله از طبیعت.»
او ادامه داد:« ما با این کار میخواستیم الگو باشیم برای طبیعت گردان و طبیعت دوستان تا بلکه خدمتی به طبیعت بکنیم .»
هدیه به زاگرس
ماجرا برمی گردد به اردیبهشت امسال، به عهدی که میان زهرا و بابک بسته شد. عروس و داماد هر 2 زاگرس نشین بودند و هر 2 شاهد مرگ طبیعت در کوههای ستبر زاگرس. زهرا تصمیمش را گرفت و دودل نشد، او عزم کرد تا مهریهاش را به پای زاگرس و پوشش گیاهی از دست رفتهاش بریزد و این نیت را در گفت و گو با رسانهها در چند جمله بیان کرد: «فرزند اندیمشک هستم و از آنجا که پدر و مادرم کشاورز بودند با طبیعت خو گرفتم. بزرگتر هم که شدم با برادرانم به کوه میرفتم و بیشترین چیزی که در ارتفاعات زاگرس مرا مسحور میکرد، درختان کهنسال بلوط بودند که آرزو میکردم همیشه استوار بمانند. گرچه مایه تأسف است که میبینیم برخی از زاگرسنشینان در نگهداری از این گونه گیاهی ارزشمند کوتاهی میکنند و نمیدانند چند صدسال لازم است تا درخت بلوط به ارتفاعی قابل توجه برسد.» زهرا درس خوانده رشته منابع طبیعی است؛ همین است که اطلاعاتش درباره بلوط و عمر در حال زوالشان زیاد بود. او منتظر نماند تا داماد دست به کار ادای دین اش شود و نهالهای بلوط را در دل خاک بکارد، بلکه با عشق همراه همسرش راهی مناطق بی پوشش و کم پوشش زاگرس شد تا علاقهاش را به رشته کوههای چشم نواز غرب وطن، ثابت کند.
بفرمایید میوه
شهرزاد و مجتبی عروس و دامادی قدیمیترند و داستانشان به سال 89 برمی گردد. این 2 فعال محیط زیست در اصفهان هستند که اطرافیانشان وقتی آنها تصمیم به ازدواج گرفتند از مهریهشان متعجب نشدند. شهرزاد، مجتبی را مکلف کرد تا صد درخت مثمر برایش بکارد و به این ترتیب مهریهاش را بپردازد. این 2 آرزو داشتند که مزرعهای ارگانیک داشته باشند و استارت این کار را با مهریه زیست محیطیشان زدند. نکته جالب درباره این زوج این بود که قرار نبود داماد صد نهال را یک جا بکارد بلکه او قول داده بود به مناسبتهای مختلف مثل تولد و سالگرد ازدواج درختی بنشاند به رسم عشق آن هم درختی که میوه میدهد و حتماً نفعش به همه مخلوقات خداوند میرسد.