اگر والدین از خطرها آگاه باشند بدیهی است که این اتفاقات نمی افتد اما رسانه ها این آموزش ها را ارائه نمی دهند.
بدون شک موضوع کودک آزاری یکی از اتفاقات غم انگیز است که وقتی رخ می دهد به سختی فراموش می شود، اما وقتی در جامعه در این رابطه به شکل صحیح اطلاع رسانی نشود و خبری از آموزش به خانواده ها و کودکان نباشد تا مدت ها گرفتار این موضوع خواهیم بود و نگرانی از در معرض خطر بودن کودکان وجود دارد.
بر اساس اعلام سازمان بهزیستی، آخرین آمار تماس ها درباره کودک آزاری حدود 12 هزار و 700 مورد بوده است که از این تعداد 2000 نفر به شکل حضوری به "مراکز مداخله در بحران" بهزیستی مراجعه کرده اند که 104 نفر آن ها مورد سوء استفاده قرار گرفته بودند و 24 نفر از این کودکان نیز سابقه ضرب و شتم در حین آزارها را داشتند.
ماهانه یک مورد کودک آزاری جنسی گزارش می شود
گزارشات بهزیستی نشان میدهد که در سال 1395 حداقل در هر ماه، یک مورد کودک آزاری جنسی با این مرکز تماس گرفته شده است. براساس آمارهای این مرکز، کودکان در اغلب اوقات توسط افراد نزدیک و خویشاوندان خود مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند. این افراد گاهی محرمترین اشخاص به کودک هستند این در حالیست که ارتباط نزدیک باعث افزایش پنهان کاری خانوادهها و کودک میشود.
این آمارها نشان می دهد کودک آزاری موضوعی نیست که پایانی داشته باشد اما می توان با اطلاع رسانی دقیق و آموزش به خانواده ها از آن جلوگیری کرد و رسانه ها در این میان نقش مهمی در آگاهی بخشی و فرهنگسازی دارند. از طرفی با گسترش روزافزون فضای مجازی نقش رسانه ها در پرداختن به این مقوله پررنگ تر می شود و وقت آن است که عموم مردم نسبت به این موضوع آگاه و حساس باشند. از رو با دکتر محمدعلی الستی- دکترای علوم ارتباطات اجتماعی گفتگویی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید.
دکتر محمدعلی الستی عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد با بیان اینکه در موضوع آسیب های اجتماعی به ویژه در حوزه کودکان به نظام آموزشی نقد وارد است، گفت: البته این نظام آموزشی فقط شامل حال وزارت آموزش و پرورش نمی شود، بلکه آموزش و پرورش بخش کوچکی از این نظام است که در تعریف من سهم آموزش و پرورش یک دهم درصد است و مابقی را نظامی تشکیل می دهد که به وزارت آموزش و پرورش مربوط نیست. در واقع ساختار اقتصادی، عرف، سنت های مرسوم، فرهنگ، روابط پدر و مادر، گروه همسالان و .... مشمول نظام آموزشی می شوند.
این استاد دانشگاه افزود: وقتی در آسیب های اجتماعی می گوییم آموزش و پرورش، منظور وزارت آموزش و پرورش نیست بلکه نظامی باید سامان یابد که هوشیار بوده و بسیاری از معضلات را نداشته باشد. باید بررسی شود که پدیده کودک آزاری چگونه به وجود آمده و آیا انعکاس رسانه ای آن می تواند مفید باشد یا خیر؟
الستی ادامه داد: در مورد کودک آزاری می توان به موضوعی تحت قانون جنگل اشاره کرد. در ادبیات ما وقتی جایی هرج و مرج، نابسامانی و آشفتگی حاکم باشد مثل جنگل است و گفته می شود که آنجا قانون جنگل حکمفرماست. اما سوال این است چه چیزی اتفاق می افتد که از آن به عنوان قانون جنگل یاد می شود. در واقع در این مسیر قوی، ضعیف را له و نابود می کند. در مقابل قانون جنگل از جامعه ای صحبت می شود به نام جامعه مدنی یا جامعه توسعه یافته که در آن مقررات جامعه توسعه یافته یا فرهنگ جامعه توسعه یافته حاکم است.
در جامعه توسعه یافته اعمال قدرت افراد حقیقی و حقوقی کنترل شده است
وی با تأکید بر اینکه در جامعه توسعه یافته اعمال قدرت افراد حقیقی و حقوقی کنترل شده است، بیان کرد: یعنی اگر فردی اختیاراتی دارد، حتما متناسب با آن صاحب قدرت است و باید پاسخگو باشد. داشتن قدرت، متناسب با میزان پاسخگویی است. در این سیستم صاحب قدرت نمی تواند، بدون حساب و کتاب قدرت خود را به طور نامحدود اعمال کند و در آنجا قانون حکمفرماست. قانون عمدتا از افرادی حمایت می کند که بدون وجود آن، قدرت دفاع از خود را ندارند. به عنوان نمونه در جوامع توسعه یافته حتی نمی توان به حیوانات آسیب رساند چرا که حیوان حق حیات دارد و در این جوامع، انجمن های حمایت از حیوانات به این موضوع رسیدگی می کنند. در واقع برای موجوداتی که قدرت دفاع از خود را ندارند، قانون وجود دارد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه کودکان گروهی از جامعه هستند که قدرت دفاع از خود را ندارند، گفت: در جوامع توسعه یافته قانون از کودکان حمایت می کند. البته غیر از قانون که به عنوان یک عامل بیرونی اعمال می شود فرهنگ، شعور و اخلاق نیز عوامل درونی به شمار می رود که باعث می شود حقوق این گروه آسیب پذیر رعایت شود و حق آن ها پایمال نشود. در جامعه توسعه یافته، فرهنگی وجود دارد که حفظ حقوق کودکان را تضمین می کند و علاوه بر آن قانون نیز به عنوان عاملی بیرونی حافظ حقوق این گروه است.
بازتولید کودک آزاری توسط افراد آسیبدیده
الستی در ادامه خاطرنشان کرد: هر گونه تربیت و عوامل تربیتی نامناسب می تواند موجب شود در آینده اجتماعی کودک آزار داشته باشیم. بسیار محتمل است فردی که در کودکی خود مورد آزار و اذیت قرار می گیرد در بزرگسالی این آزار را نسبت به دیگران بازتولید کند. به طور طبیعی نقطه مقابل آن آموزش و پرورش علمی است(البته به طور خاص مدرسه مد نظر قرار ندارد). منظور نظام آموزشی است که بتواند افراد را به گونه ای پرورش دهد تا حقوق کودکان را رعایت کند.
وی تصریح کرد: پس از آن موضوع احساس مالکیت مطرح است. وقتی در جامعه اولیای کودک، خود را مالک مطلق او می دانند می تواند عاملی برای کودک آزاری باشد. در حالی که در کشورهای توسعه یافته گویا کودک متعلق به دولت است و پدر و مادر اگر حقی از بچه را ضایع کنند مالکیت دولت را مخدوش کرده اند و طرف حساب آن ها دولت است. به عنوان نمونه پدر و مادرهایی که از رفتن کودک به مدرسه جلوگیری کرده یا او را وادار به کار کنند، دولت با آن ها برخورد می کند.
اثرگذاری رسانهها در گسترش فرهنگ حفظ حقوق کودکان
این استاد دانشگاه در ادامه به نقش رسانه ها در آگاهی بخشی به جامعه برای حفظ حقوق کودکان اشاره کرد و گفت: بدیهی است رسانه ها در گسترش فرهنگ حفظ حقوق افرادی که قدرت دفاع از خود را ندارند، اثرگذار هستند. رسانه ها می توانند با ساختن برنامه های متعددی همچون فیلم، سریال، نمایش های تلویزیونی، رادیویی، مصاحبه ها، گفتگوها و میزگردها توجه عموم را به این موضوع جلب کرده و در ارتقای فرهنگ موثر باشند.
در جامعه توسعه نیافته فقدان نهادها با تقویت نمادها جبران می شود
الستی اضافه کرد: در اجتماعات توسعه نیافته فقدان پاره ای از نهادها با تقویت بسیاری از نمادها جبران می شود. به این معنی که در بسیاری از مواقع کاری انجام نمی شود اما شعار آن داده می شود. به عنوان نمونه در کشور به طور جدی برای حفظ حقوق کارگر اقدامی صورت نمی گیرد و حقوق آن ها زیر خط فقر است. این ها افرادی هستند که قدرت دفاع از خود را ندارند و حمایت جدی از آن ها صورت نمی گیرد اما در کنار این موضوع، روز کارگر را با جلال و شکوه برگزار می کنیم که نشان دهنده عدم حمایت و دفاع از کارگر است. در واقع نهاد حمایتی وجود ندارد و ما با نماد جای آن را پر می کنیم.
وی افزود: اگر وارد مکانی شوید که در آن سیگار کشیدن ممنوع باشد و یا در مسیری باشید که شیوه صحیح رانندگی در آن تبلیغ شود، هیچگاه به این نتیجه نمی رسید که افراد ضد سیگار هستند بلکه نتیجه می گیرید در آن مکان، افراد از سیگار بیشتر استفاده می کنند. از طرفی تبلیغات شیوه رانندگی نشان می دهد که در آن جاده ها، ناایمن رانندگی می شود. بنابراین هر وقت فقدان نهاد حمایتی داریم با نماد، آن را نشان می دهیم.
نگرانی از واکسینه شدن مردم در برابر کودکآزاری
این پژوهشگر و محقق دانشگاهی ادامه داد: آن چیزی که ممکن است ما را به اشتباه بیاندازد این است که بعضی وقت ها به زعم اینکه می خواهیم با کودک آزاری و آسیب های اجتماعی مربوط به کودک مقابله کنیم، نمادهای تبلیغاتی در رسانه ها منتشر می شود و دیگران به این نتیجه می رسند که به اندازه کافی با این موضوع مقابله می شود و دیگر لازم نیست اقدامی صورت گیرد در حالی که با این اقدام، افراد را نسبت به موضوع واکسینه می کنیم. پس از آن احساسات مردم در مرحله ای دیگر در مقابله با جریان کودک آزاری تحریک نمی شود که این نقطه نگران کننده است.
رسانهها، نباید موضوعات را عادی کنند
این استاد حوزه رسانه و ارتباطات تأکید کرد: رسانه ها باید هشیارساز و هشدار دهنده باشند. نباید افراد را در مقابل موضوعات واکسینه کنند. رسانه ها نباید عادت و اعتیاد ایجاد کنند و موضوعی را عادی کنند. لذا موضوعات این چنینی باید به گونه ای در رسانه ها پرداخته شود که دائما هشدار و هشیار باشد و افراد را برای مقابله جدی با موضوع تحریک کند. می توان گفت که رسانه ها باید با نهادینه کردن موضوعی همچون کودک آزاری در مقابل کارهایی که با شعار و سر و صدای زیاد و بدون اثر صورت می گیرد، برخورد کنند.
رسانهها برای هشدار دادن عمل نمیکنند
الستی ادامه داد: در کشورهای توسعه یافته وقتی کودکی گم می شود، رسانه ها با رسالتی که بر عهده دارند فضا را به گونه ای می سازند که موجب ترس کودک ربا می شود اما در ایران، رسانه ها به خاطر ترس از سیاه نمایی یا از بین رفتن احساس امنیت و آرامش مردم اصلا به این موضوع نمی پردازند. چه بسا اگر مساله گم شدن پرایدی که نوزاد هشت ماهه در آن بود در رسانه ها به طور جدی منتشر می شد، جامعه به این موضوع حساس می شدند. بنابراین رسانه های ما برای هشدار دادن عمل نمی کنند در حالی که در کشورهای توسعه یافته اینگونه نیست.
این عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی افزود: بنابراین مساله ای که در رابطه با کودک آزاری وجود دارد این است که مواقع خطر رسانه ها هشدارسازی کنند و بسیج شوند تا با این آسیب مقابله کنند. در مقابل رسانه ها نباید فکر کنند اگر به این موضوع نپردازند به احساس امنیت در جامعه کمک کرده اند. همچنین رسانه ها باید به گونه ای با این پدیده برخورد کنند که نهادینه شده و منجر به واکسینه شدن افراد جامعه نشود.
وی با بیان اینکه رسانه ها در انتشار اخبار مربوط به کودک آزاری باید خانواده ها را آگاه کنند، گفت: رسانه باید به گونه ای اقدام کنند که خطرات را به خانواده ها گوشزد کرد و آموزش های لازم را در راستای آگاه سازی ارائه دهند. اگر والدین از خطرها آگاه باشند بدیهی است که این اتفاقات نمی افتد اما رسانه ها این آموزش ها را ارائه نمی دهند.
این استاد دانشگاه همچنین درباره انتشار اخبار خشونت آمیز در رسانه ها نیز توضیح داد: پدیده ای که از آن تحت عنوان خشونت یاد می شود، با توجه به تحولات گفتمانی در جامعه بشری از میزان خشونت کاسته شده است. بنابراین حساسیت رسانه ها در برابر پدیده هایی که خشونت قلمداد شود زیاد می شود. به عنوان نمونه در فیلم هایی که صحنه های زد و خورد وجود داشته حذف می شود چرا که حساسیت جامعه بشری نسبت به خشونت بالا رفته است.
الستی تصریح کرد: در جوامعی که سرعت تحولات با زمانه تغییر نکرده جوامعی خشن تر به نظر می رسند. از طرفی پدیده هایی که در این جوامع توسعه نیافته عادی تلقی می شود در کشورهای توسعه نیافته خشن به شمار می آید .