در متنی که محمود جباروند در سایت انجمن چشمپزشکی منتشر کرده آمده است: «بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 92، مردم و رسانهها و گروههای مختلف، از جمله پزشکان، مثل همین روزها در تب و تاب یافتن نشانی از وزرای کابینه بودند و بازار گمانهزنیها حسابی داغ بود.
برای وزارت بهداشت نامهای متعددی مطرح شد اما در نهایت، انتخاب جناب آقای روحانی، دکتر سید حسن هاشمی بود؛ آن موقع واقعا تعجب کردم، چون او را خوب میشناختم؛ سابقه آشنایی من با ایشان به عنوان یک استاد و یک همکار به سالهای دور باز میگردد. شرایط کاری، جایگاه اجتماعی و اقتصادی و موارد دیگر زندگی او را که نگاه میکردم، به هیچ وجه گمان نمیبردم این مسئولیت را بپذیرد.
اما او آمد و مثل همیشه مردانه پای کار ایستاد. به قول رئیس جمهور، پاشنه کفش را ورکشید و انصافا خستگی ناپذیر تلاش کرد.
حالا دوباره به همان روزهای سال 92 برگشتهایم؛ باز هم گمانهزنیها آغاز شده که چه کسانی میآیند و چه کسانی نمیآیند؛ ولی من به عنوان یک همکار و یک دوست میخواهم قاطعانه به دکتر هاشمی بگویم این بار نباید بیاید؛ حتما میپرسید چرا؟
من او را خوب میشناسم؛ در حوزه چشم پزشکی یک عالم به تمام معناست؛ بیش از 350 مقالهاش در مجلات بینالمللی چاپ شده و از این نظر در میان چشم پزشکان، رتبه اول را داراست.
حدود 2500 نفر از پژوهشگران برتر جهان در مقالات علمیشان به مقالات دکتر هاشمی ارجاع دادهاند که از این لحاظ هم او رتبه اول را در میان چشم پزشکان ایرانی دارد.
بر اساس آخرین وضعیت علم سنجی در تاریخ چشم پزشکی، در دنیا رتبه 19 را دارد و در زمینه مقالات علمی عیوب انکساری چشم، رتبه سوم جهان از آن اوست؛ در خصوص اپیدمیولوژی عیوب انکساری هم رتبه اول جهان را دارد. بیش از 30 روش جراحی چشم را برای اولین بار او در ایران انجام داده و تعداد عملهای جراحیاش نه تنها در ایران و منطقه که در جهان کم نظیر و زبانزد است.
دکتر هاشمی همچنین دستیاران و فلوشیپهای بسیاری را تربیت کرده که حالا هر یک و از جمله خود من، استادی هستند و مشغول خدمت به هموطنان.
اینها در کنار تألیف کتابهای تخصصی، ارائه بیش از 400 مقاله در کنگرههای ملی و بینالمللی از او پژوهشگر، استاد و جراحی یگانه، آن هم نه تنها در کشور که در سطح جهان ساخته است.
همه این فعالیتها نشان میدهد دکتر هاشمی اهل حوزه آرام و دلنشین علم، تحقیق، آموزش و درمان است، نه عرصه پرتنش و آمیخته در راست و چپ سیاست.
هرچند که طی چهارسال گذشته نشان داد در حوزه اجرا هم مدیری لایق و کمنظیر است و فقط اشاره به همین نکته بس که در کنار تلاش خستگی ناپذیر و تحمل همه ناملایمات و گاه کارشکنیها، بیش از 450 روز از دوران وزارتش را در سفرهای متعدد، برای سرکشی به وضعیت بهداشت و درمان روستاها، شهرهای کوچک و به ویژه مناطق محروم گذرانده؛ کاری که در تاریخ این وزارتخانه بینظیر است.
با در نظر گرفتن همه این موارد، اینجانب اعتقاد راسخ دارم که دکتر هاشمی، نه تنها در دوره پیش رو نباید مسئولیت وزارت بهداشت را بپذیرد، که دیگر هیچگاه نباید وارد عرصه سیاست شود و خدمت به مردم و کشورش را میتواند در حوزه رشته تخصصی خود و از مسیر التیام درد بیماران و نیازمندان دنبال کند.»