ابراهیم سحرخیز معاون سابق وزارت آموزش و پرورش در خصوص صحبتهای صریح رهبر انقلاب درباره سند آموزش 2030، اظهار داشت: شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی در خصوص این سند مسامحه و مماشات کردند.
وی افزود: کاش رئیس جمهور آن اهتمامی که در مورد سند آموزش 2030 داشت درباره سند تحول بنیادین هم داشت و پیگیر اجرای سند تحول بنیادین و تصویب زیرنظامهای آن را هم میشد.
سحرخیز گفت: اگر متولیان امر که شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی هستند، پیگیر اجرای سند تحول بنیادین بودند دیگر جایی برای عرض اندام سند آموزش 2030 نبود؛ شورای عالی انقلاب فرهنگی موظف است بعد از 5 سال گزارش اجرای سند تحول بنیادین را مطالبه کند.
معاون سابق وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه متولیان امر اعتراضات پراکندهای به اجرای سند آموزش 2030 داشتند، تصریح کرد: شورای عالی انقلاب فرهنگی باید وزیر را احضار میکرد و در مورد این مسئله روشنگری میکرد.
وی با بیان اینکه اقدامات پراکنده نافی اقدام نظاممند مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی نیست، اظهار داشت: آیا رئیس مجلس نباید به عنوان یک مسئله مهم درباره آن ورود میکرد؟
سحرخیز ادامه داد: کلید واژههای بوداری در سند آموزش 2030 وجود دارد که میتواند علیه ما استفاده شود.
معاون سابق وزارت آموزش و پرورش با اشاره به اینکه سند تحول بنیادین نتیجه تلاش خبرگان تعلیم و تربیت و بررسی تطبیقی و استفاده از تجربیات بینالمللی است، خاطر نشان کرد: ما در کشور فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی داریم و در شأن ما نیست که دربست آموزش و پرورش خود را در اختیار یونسکو قرار دهیم.
وی افزود: در آموزش و پرورش اقداماتی تحت تأثیر سند آموزش 2030 هم صورت گرفت و در کتابها تغییراتی انجام دادند.
سحرخیز، اجرای بد سند تحول را تلاش برای بدنام کردن آن دانست و تصریح کرد: در این دوره رتبهبندی معلمان را به سخره گرفته شد و اجرای بد این طرح که هدف آن ایجاد انگیزه برای توانمندی، بهروز شدن معلمان و افزایش کیفیت بود، عملا سند بدنام شد.
معاون سابق وزارت آموزش و پرورش اضافه کرد: بخش مهم دیگری از اجرای سند تحول در دانشگاه فرهنگیان بود که 25 هزار ورودی را به 5 هزار تقلیل دادند و شخصی را برای سرپرستی تعیین کردند که به فلسفه آن اعتقادی ندارد.
وی گفت: متأسفانه برای توانمند کردن ساختار دانشگاه فرهنگیان برنامه و انگیزه ندارند ما اگر سند تحول بنیادین را خوب اجرا کنیم میتوانیم در دنیا حرف برای گفتن داشته باشیم؛ اقدامی که تاکنون صورت نگرفته است.